سید محمد شریف تقوی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] مرحوم سید محمد شریف ونکی شیرازی در سال 1270 ق، در ونک پا به عرصه وجود گذاشت. پدر او، مرحوم سید محمدحسن که خود عالمی روحانی بود و به دروس حوزوی عشق می ورزید. وی در همان اوان کودکیِ فرزندش مقدمات عربی را به او آموخت.
نسب مرحوم تقوی ونکی با بیست و چهار واسطه به حضرت امام محمدتقی علیه السلام می رسد.
نسب او بنابه آنچه بر سنگ قبر او نگاشته اند از این قرار است: «سید محمد شریف التقوی شیرازی نوراللّه مضجعه، ابن محمدحسن ابن السید حسین ابن السید علی ابن السید محسن ابن السید شاه حسین ابن السید زبیر ابن السید هزاره ابن لورزانی ابن السید نصره ابن السید منزل ابن السید شمس الدین ابن السید صالح ابن السید منجم الدین ابن السید جمال الدین ابن السید شمس الدین ابن السید نظام الدین احمد ابن السید نجم الدین محمد ابن السید فخرالدین ابن السید احمد ابن تاج الدین علی ابن السید فخرالدین احمد ابن السید قطبة الدین ابن السید عبدالله ابن محمدتقی علیه السلام».
مرحوم سید محمد شریف در سن پنج سالگی به مکتب راه یافت و در سن نه سالگی در محضر پدرش به تحصیل مقدمات عربی مشغول شد. همچنین ایشان در نزد اساتید دیگری صرف و نحو و منطق و معانی و بیان را آموخت. وی در سن دوازده سالگی برای تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت و با مرحوم سید محمدکاظم یزدی (1256 هـ.ق - 1337 هـ.ق) صاحب عروة الوثقی که به اصفهان آمده بود، پیوند دوستی برقرار کرد. این دو با هم در محضر اساتید اصفهان، به خواندن فقه و اصول مشغول شدند. او پس از هفده سال از اصفهان به عراق عزیمت نمود و در محضر درس اساتید خود - که نام آن ها پس از این خواهد آمد - به مدت دوازده سال به تکمیل علوم معقول و منقول پرداخت.
این عالم بزرگوار در نزد اساتیدی عامل و فاضل استفاده های چندانی برد. وی از محضر این عزیزان تا رسیدن به درجه اجتهاد کوشید و خود در زمره اساتید فاضل و عامل درآمد. اساتیدی که ایشان بیشتر از آن ها استفاده کرده گذشته از پدرش عبارتند از:
در حالات او نوشته اند که تا می توانست حتی قرض می کرد و به مردم می داد تا مشکلات آن ها را برطرف کند. همچنین در شرح زندگی او آمده است: روزی که در کربلا آب طغیان کرده بود. شیخ از شهر بیرون می رود و با عبای خود شخصاً خاک برمی دارد تا جلوی آب را بگیرد. مردم چون می بینند که آن روحانی بزرگ برای سدسازی این چنین خاک برمی دارد به او تأسی کردند و همگی به پاخواستند و سدی در برابر آب بستند که تا چندین سال باقی بود. در تألیفات مرحوم مازندرانی می توان از ذخیرة العباد؛ زینة العباد و مناسک حج نام برد.

پیشنهاد کاربران

بپرس