[ویکی اهل البیت] سید فضل الله راوندی از علمای نام آور و مشایخ بزرگ شیعه در قرن ششم هجری به شمار می آید. کتاب النوادر از تالیفات اوست.
سید ابو الرضا ضیاء الدین فضل الله بن علی بن عبید الله حسینی راوندی در یکی از شهرهای اطراف کاشان به نام راوند و در خانواده ای علاقه مند به خاندان محمد و آل محمد صلی الله علیهم اجمعین به دنیا آمد. از همان کودکی مهر و محبت اهل بیت علیهم السلام را فراگرفت و تشنه چشمه زلال و آب گوارای علوم و معارف خاندان عصمت و طهارت گردید.
خاندان وی همه از اهل علم و تقوی بوده ، شخصیتهای برجسته ای از میان این خاندان برخاسته اند. فرزندان و نسل ایشان عموما از اهل علم و دانش بوده اند که از جمله آنها یکی سید ابو المحاسن، احمد بن فضل الله، عالم و فاضل و قاضی شهر کاشان و دیگری سید عز الدین ابو الحسن علی بن فضل الله راوندی می باشد. خاندان وی همه از اهل علم و تقوی بوده اند و شخصیت های برجسته ای از میان این خاندان برخاسته اند و فرزندان و نسل ایشان عموماً از اهل علم و دانش بوده اند که از جمله آنهاست:
شخصیت سید فضل الله راوندی شخصیتی فاضل و دانشمند، عالمی بزرگوار و رئیس مذهب و از برجسته ترین علمای دوران خود بشمار می رفت. او شخصیتی ادیب و شاعری توانا بود که دیوان شعری نیز از او به یادگار مانده است. او از مشایخ ابن شهر آشوب و منتجب الدین بن بابویه و شیخ محمد بن حسن طوسی، پدر خواجه نصیر الدین طوسی و اکثر علمای بزرگ دوران خود بوده است. نام وی پیوسته در کتاب های تراجم و علم رجال با احترام یاد می شود و شخصیت ایشان مورد احترام علمای شیعه است.
سمعانی در کتاب خود می گوید: روزی به کاشان رفتم و تصمیم به زیارت ابوالرضا فضل الله راوندی گرفتم. وقتی به خانه وی رسیدم، در زدم و منتظر خروج ایشان شدم. در آن هنگام دیدم بالای درِ خانه این آیه شریفه را نوشته اند: «إنَّما یُریدُاللّهُ لِیُذهِبَ عَنکمُ الرِّجسَ أهلَ البَیتِ و یُطهِّرَکُم تَطهیراً» لحظه ای که چشمانم به روی مبارکش افتاد دیدم ایشان از آن چه تصور می کردم بسیار بزرگوارتر است. در آن دیدار من برخی احادیث و روایات و بخشی از اشعار وی را از ایشان شنیدم. از جمله اشعاری که ایشان به خط خود برای من نگاشتند این ابیات بود: هل لک یا مغرور من زاجر أو حاجز من جهلک الغامر × أمس تقضی و غد لم یجیء والیوم یمضی لمحه الباصر × فذلک العمر کذا ینقضی ما أشبه الماضی بالغابر؛ یعنی: ای فریفته دنیا آیا چیزی تو را بیدار می کند؟ و آیا مانعی در برابر دریای جهل تو وجود دارد؟ دیروز گذشت و فردا هنوز نیامده است. و امروز هم با یک چشم به هم زدن می گذرد. و عمر این گونه به پایان می رسد. چقدر گذشته به آینده شباهت دارد.
عماد کاتب درباره ایشان می گوید: سید فضل الله راوندی شخصیتی کم نظیر و دارای نسبی شریف و اخلاقی بزرگوار بود. وی از قدمای علما و دانشمندی فاضل و دارای چهره ای جذاب و با ابهت و صاحب سخنی زیبا بود. او واعظی بزرگ و دارای خطی خوش و تألیفاتی فراوان بوده، مورد احترام مردم و از رزق و روزی خوبی نیز بهره مند بود.
در سال 533 هجری در دوران کودکی من و برادر کوچکم در مدرسه مجدیه در شهر کاشان درس می خواندم. در آن زمان می دیدم که آن سید بزرگوار به مدرسه می آمدند و در آن جا درس اخلاق می دادند. جمعیت فراوانی از مردم عادی و علمای بزرگ نیز پای درس ایشان حاضر می شدند. بعدها در اصفهان با فرزندش احمد دوست شدم و از طریق ایشان بهتر با تألیفات و مقام علمی پدر بزرگوارش آشنا گشتم.
وی از محضر اساتید و علمای فراوانی نیز بهره برده مانند:
سید ابو الرضا ضیاء الدین فضل الله بن علی بن عبید الله حسینی راوندی در یکی از شهرهای اطراف کاشان به نام راوند و در خانواده ای علاقه مند به خاندان محمد و آل محمد صلی الله علیهم اجمعین به دنیا آمد. از همان کودکی مهر و محبت اهل بیت علیهم السلام را فراگرفت و تشنه چشمه زلال و آب گوارای علوم و معارف خاندان عصمت و طهارت گردید.
خاندان وی همه از اهل علم و تقوی بوده ، شخصیتهای برجسته ای از میان این خاندان برخاسته اند. فرزندان و نسل ایشان عموما از اهل علم و دانش بوده اند که از جمله آنها یکی سید ابو المحاسن، احمد بن فضل الله، عالم و فاضل و قاضی شهر کاشان و دیگری سید عز الدین ابو الحسن علی بن فضل الله راوندی می باشد. خاندان وی همه از اهل علم و تقوی بوده اند و شخصیت های برجسته ای از میان این خاندان برخاسته اند و فرزندان و نسل ایشان عموماً از اهل علم و دانش بوده اند که از جمله آنهاست:
شخصیت سید فضل الله راوندی شخصیتی فاضل و دانشمند، عالمی بزرگوار و رئیس مذهب و از برجسته ترین علمای دوران خود بشمار می رفت. او شخصیتی ادیب و شاعری توانا بود که دیوان شعری نیز از او به یادگار مانده است. او از مشایخ ابن شهر آشوب و منتجب الدین بن بابویه و شیخ محمد بن حسن طوسی، پدر خواجه نصیر الدین طوسی و اکثر علمای بزرگ دوران خود بوده است. نام وی پیوسته در کتاب های تراجم و علم رجال با احترام یاد می شود و شخصیت ایشان مورد احترام علمای شیعه است.
سمعانی در کتاب خود می گوید: روزی به کاشان رفتم و تصمیم به زیارت ابوالرضا فضل الله راوندی گرفتم. وقتی به خانه وی رسیدم، در زدم و منتظر خروج ایشان شدم. در آن هنگام دیدم بالای درِ خانه این آیه شریفه را نوشته اند: «إنَّما یُریدُاللّهُ لِیُذهِبَ عَنکمُ الرِّجسَ أهلَ البَیتِ و یُطهِّرَکُم تَطهیراً» لحظه ای که چشمانم به روی مبارکش افتاد دیدم ایشان از آن چه تصور می کردم بسیار بزرگوارتر است. در آن دیدار من برخی احادیث و روایات و بخشی از اشعار وی را از ایشان شنیدم. از جمله اشعاری که ایشان به خط خود برای من نگاشتند این ابیات بود: هل لک یا مغرور من زاجر أو حاجز من جهلک الغامر × أمس تقضی و غد لم یجیء والیوم یمضی لمحه الباصر × فذلک العمر کذا ینقضی ما أشبه الماضی بالغابر؛ یعنی: ای فریفته دنیا آیا چیزی تو را بیدار می کند؟ و آیا مانعی در برابر دریای جهل تو وجود دارد؟ دیروز گذشت و فردا هنوز نیامده است. و امروز هم با یک چشم به هم زدن می گذرد. و عمر این گونه به پایان می رسد. چقدر گذشته به آینده شباهت دارد.
عماد کاتب درباره ایشان می گوید: سید فضل الله راوندی شخصیتی کم نظیر و دارای نسبی شریف و اخلاقی بزرگوار بود. وی از قدمای علما و دانشمندی فاضل و دارای چهره ای جذاب و با ابهت و صاحب سخنی زیبا بود. او واعظی بزرگ و دارای خطی خوش و تألیفاتی فراوان بوده، مورد احترام مردم و از رزق و روزی خوبی نیز بهره مند بود.
در سال 533 هجری در دوران کودکی من و برادر کوچکم در مدرسه مجدیه در شهر کاشان درس می خواندم. در آن زمان می دیدم که آن سید بزرگوار به مدرسه می آمدند و در آن جا درس اخلاق می دادند. جمعیت فراوانی از مردم عادی و علمای بزرگ نیز پای درس ایشان حاضر می شدند. بعدها در اصفهان با فرزندش احمد دوست شدم و از طریق ایشان بهتر با تألیفات و مقام علمی پدر بزرگوارش آشنا گشتم.
وی از محضر اساتید و علمای فراوانی نیز بهره برده مانند:
wikiahlb: سید_فضل_الله_راوندى