حاج سید اسماعیل عراقی ( اراکی ) ( ۱۳۰۰ هجری قمری - ۱۳۱۸ خورشیدی ) هفت دوره نماینده اراک در مجلس شورای ملی در دوران قاجار و پهلوی بود که سرانجام در دوره رضاشاه زندانی و کشته شد.
پدر پدربزرگ سید اسماعیل، سید احمد مکی ( درگذشته ۱۲۶۰ هجری قمری ) از علمای شیعه بود که پس از ساخته شدن شهر سلطان آباد عراق ( اراک کنونی ) به دست یوسف خان گرجی در زمان فتح علی شاه قاجار همراه با برادرش سید محمد به سکونت در این شهر دعوت شد. سید احمد در محله قلعه ساکن و متولی مدرسه سپهدار شد. تولیت این مدرسه در دست فرزندان او باقی ماند. [ ۱] )
پدرش حاج آقا محسن عراقی مجتهد بزرگ و صاحب نفوذ اراک بود که ثروت کلان و املاک وسیعی داشت. او موقوفات زیادی بر جای گذاشت که شامل شماری از روستاهای اطراف اراک و دکان ها، کاروانسرا، آسیاب و تیمچه و سراهایی در اراک است. [ ۲] مادرش نارنج خانم نیز از خاندان خوانین بیات بود که از بنیانگذاران اراک به شمار می روند. سید اسماعیل هفتمین پسر حاج آقا محسن بود و نه برادر و سیزده خواهر داشت. [ ۳] پس از پدرش، برادرش آقا مصطفی و برادرزاده اش آیت الله فرید بزرگ خاندان عراقی بودند. [ ۴]
سید اسماعیل همچون پدر تحصیلات دینی کرد و برای ادامه تحصیل به نجف رفت. در آنجا نزد ملا محمدکاظم آخوند خراسانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی درس خواند و اجازه اجتهاد گرفت و در سال ۱۳۳۴ هجری قمری ( ۱۲۹۵ خورشیدی ) همراه با شیخ عبدالکریم حائری به اراک بازگشت.
شیخ عبدالکریم حائری پنج سال بعد به قم مهاجرت کرد و حوزه علمیه قم را رونق بخشید و وسعت داد و به جایگاه یکی از دو مرکز اصلی علوم اسلامی شیعی رساند ( در کنار نجف ) . میان او و سید اسماعیل عراقی رابطه بسیار نزدیک دوستانه ای برقرار ماند. سید اسماعیل صاحب املاکی نیز بود و به ملکداری و کشاورزی نیز می پرداخت. او در سال ۱۳۰۲ به نمایندگی از اراک به مجلس شورای ملی رفت ( دوره پنجم ) .
سید اسماعیل عراقی ( اراکی ) در سراسر دوران نمایندگی اش در مجلس در کمیسیون عدلیه فعال بود و نقش مهمی در پی ریزی دادگستری نوین ایران ایفا کرد. از لحاظ سیاسی نیز در آغاز عضو جناح اقلیت به رهبری سید حسن مدرس و به او بسیار نزدیک بود. یکی دیگر از یاران مدرس در این جناح، ملک الشعرای بهار بود که او نیز با عراقی دوستی داشت اما این دوستی دیری نپایید و پس از چندی بهار او را به باد هجو گرفت. بهار در دیوان خود نوشته است:
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپدر پدربزرگ سید اسماعیل، سید احمد مکی ( درگذشته ۱۲۶۰ هجری قمری ) از علمای شیعه بود که پس از ساخته شدن شهر سلطان آباد عراق ( اراک کنونی ) به دست یوسف خان گرجی در زمان فتح علی شاه قاجار همراه با برادرش سید محمد به سکونت در این شهر دعوت شد. سید احمد در محله قلعه ساکن و متولی مدرسه سپهدار شد. تولیت این مدرسه در دست فرزندان او باقی ماند. [ ۱] )
پدرش حاج آقا محسن عراقی مجتهد بزرگ و صاحب نفوذ اراک بود که ثروت کلان و املاک وسیعی داشت. او موقوفات زیادی بر جای گذاشت که شامل شماری از روستاهای اطراف اراک و دکان ها، کاروانسرا، آسیاب و تیمچه و سراهایی در اراک است. [ ۲] مادرش نارنج خانم نیز از خاندان خوانین بیات بود که از بنیانگذاران اراک به شمار می روند. سید اسماعیل هفتمین پسر حاج آقا محسن بود و نه برادر و سیزده خواهر داشت. [ ۳] پس از پدرش، برادرش آقا مصطفی و برادرزاده اش آیت الله فرید بزرگ خاندان عراقی بودند. [ ۴]
سید اسماعیل همچون پدر تحصیلات دینی کرد و برای ادامه تحصیل به نجف رفت. در آنجا نزد ملا محمدکاظم آخوند خراسانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی درس خواند و اجازه اجتهاد گرفت و در سال ۱۳۳۴ هجری قمری ( ۱۲۹۵ خورشیدی ) همراه با شیخ عبدالکریم حائری به اراک بازگشت.
شیخ عبدالکریم حائری پنج سال بعد به قم مهاجرت کرد و حوزه علمیه قم را رونق بخشید و وسعت داد و به جایگاه یکی از دو مرکز اصلی علوم اسلامی شیعی رساند ( در کنار نجف ) . میان او و سید اسماعیل عراقی رابطه بسیار نزدیک دوستانه ای برقرار ماند. سید اسماعیل صاحب املاکی نیز بود و به ملکداری و کشاورزی نیز می پرداخت. او در سال ۱۳۰۲ به نمایندگی از اراک به مجلس شورای ملی رفت ( دوره پنجم ) .
سید اسماعیل عراقی ( اراکی ) در سراسر دوران نمایندگی اش در مجلس در کمیسیون عدلیه فعال بود و نقش مهمی در پی ریزی دادگستری نوین ایران ایفا کرد. از لحاظ سیاسی نیز در آغاز عضو جناح اقلیت به رهبری سید حسن مدرس و به او بسیار نزدیک بود. یکی دیگر از یاران مدرس در این جناح، ملک الشعرای بهار بود که او نیز با عراقی دوستی داشت اما این دوستی دیری نپایید و پس از چندی بهار او را به باد هجو گرفت. بهار در دیوان خود نوشته است:

wiki: سید اسماعیل عراقی