سید ابوالقاسم میرفندرسکی حسینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکیم سید ابوالقاسم حسینی معروف به «میر فندرسکی»(میر فندرسکیها از سادات جلیل القدر استرآباد گرگان ، می باشند و نسب آنها به امام موسی کاظم علیه السّلام میرسد) از جمله ستارگان درخشان آسمان حکمت و حقیقت خواهی است.
وی در حدود سال (۹۷۰ق) در روستای «جعفر آباد نامتلو»(طبق تحقیقات محلی انجام شده بویژه نقل خاندان فعلی میر فندرسکی، به احتمال قریب به یقین زادگاه میر روستای مذکور بوده است) از توابع بخش «فندرسک»(منطقه فندرسک در قدیم یکی از هفت بلوک ایالت استرآباد به شمار میرفت و در حال حاضر به مجموعه اراضی بین منطقه کتول و رامیان اطلاق میشود که از توابع استان گلستان است. فندرسک احتمالا ترکیبی از دو واژه «فندر» به معنای نگاه تیز و دقیق و «اسک» به معنای جایگاه و چاپارگاه و روی هم رفته «دژ دیدبان» است). شهرستان رامیان، واقع در «استرآباد»(استرآباد شامل دو ناحیه مهم، یکی در شمال موسوم به «دهستان» و دیگری در جنوب به نام «ورکان» میباشد. دهستان شامل ساحل جنوب شرقی دریای خزر و قسمتی از ناحیه فعلی شمال اترک بود و ورکان شامل تمام ناحیهایست که رود گرگان از آن میگذرد. استرآباد از شمال محدود است به رود اترک و از شرق به خراسان و از جنوب شادکوه را از شاهرود و بسطام جدا میکند.لغت نامه دهخدا.) گرگان ولادت یافت.
اجداد
پدران او از بزرگان سادات استرآباد به شمار می آمدندجدش میر صدر الدین که انسانی محترم در چشم اهالی آن سامان بود و از حیث برخورداری مالی صاحب املاک، در دستگاه شاه عباس جلالت و شانی مثال زدنی داشت پدرش میرزا بیگ هم از جایگاهی مشابه صدر الدین در بین مردم برخوردار بودبویژه آنکه در دستگاه شاه عباس نیز رفت و آمد داشت. میر عهد کودکی و نوجوانی را در زادگاه خویش گذراند و در خلال گذار ایام در دو مدرسه «عمادیه» و «مفیدیه»(طبق اسناد موجود نزد ورثه سادات شیرسنگی و دراز گیسو استرآباد مدارس محل تحصیل مقدماتی میر در شهر استرآباد به دو مدرسه عمادیه و مفیدیة السادات که از مدارس عهد صفوی استرآباد بودند اشاره شده است) از مدارس دایر عهد صفوی به کسب دانش و فضیلت پرداخت.با آنکه املاک فراوانی را به ارث برده بود، چندان در بند چرب و شیرین دنیایی نبوداین وارستگی حتی سبب تزلزل مالکیت و سلب اقتدار فندرسکی ها از فندرسک در ادوار بعد گردید. در همان زمان بود که کردهای جهان بیگ لو به فندرسک هجوم آوردند و آنجا را تسخیر کردند. گویا این قطعه شعر از فندرسکی اشاره به این حادثه دارد:ز فندرسک چه جرم آمد و چه ذلت خواست• • • که کرد ایزدی چون از آن جنابش دور شدت وارستگی و دامن برچیدن از تعلقات، و سفر در پهنه ی مجاهده با نفس سبب نوعی گمنامی برای آن بزرگ گشته استبه گونه ای که بخش مهمی از عهد نخستین زندگی او شامل خاندان، نوجوانی و جوانی ، چگونگی نشو و نما و شناسنامه اساتید و مدت تحصیل همگی از چشم تیزبین تاریخ پنهان مانده است.
هجرت به سرزمین دانایی
میر پس از چندی رهسپار قزوین و بعد اصفهان گردید. اصفهان که در عهد صفویه کانون عالمان و دانشوران نامدار، بویژه فیلسوفان و فقیهان بلندآوازه به شمار می رفت و از حوزه ای بسیار فاخر و غنی برخوردار بودبرای میر فندرسکی جوان جویای معرفت، محیطی مناسب می نمود.او در اصفهان نزد چلبی بیگ تبریزی از شاگردان علامه میرزا خان شیرازی و افضل الدین محمد ترکه اصفهانی (تحفة المراد فی شرح قصیدة میرفندرسکی به اهتمام محمد حسین اکبری ساوی، مقدمه استاد آشتیانی.) به فراگیری فلسفه، حکمت و دیگر علوم پرداخت و از خرمن دانش و درخت معرفت و فکر دیگر عالمان گرانمایه ی حوزه ی اصفهان همانند اشرف الدین علی فرزند فیلسوف نامدار غیاث الدین منصور دشتکی خوشه ها برچید و بهره ها برگرفت.با این حال دیری نپایید که خود در شمار اساتید ممتاز فلسفه قرار گرفت و به تدریس و تعلیم حکمت و ریاضیات و تربیت شاگردانی که در عصر خود از مشاهیر و مفاخر ساحت دیانت و دانش بودند، پرداخت.
کوچ به هندوستان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس