سیبک

/sibak/

معنی انگلیسی:
ball joint, ball-and-socket joint, gimbals, tuber

لغت نامه دهخدا

سیبک. [ ب َ ] ( ع مص ) به معنی سبک پوشیدن سطح چیزی را. ( از دزی ج 1 ص 711 ). رجوع به سبک شود.

فرهنگ فارسی

آلتی است در اتومبیل تقریبا به شکل سیب که در فاصله اتصال سگدست و میل فرمان قرار دارد .
بمعنی سبک پوشیدن سطح چیزی را

گویش مازنی

/sibak/ زایده – قوزک

دانشنامه عمومی

سیبک (فریدون شهر). سیبک، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان فریدون شهر در استان اصفهان ایران است.
این روستا مرکز دهستان چشمه لنگان است و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۳۹۴ نفر ( ۳۲۹خانوار ) بوده است.
پس از حملهٔ کریم خان زند به گرجی های فریدون شهر، بخشی از ساکنان آن به روستاهای «سیبک»، «چقیورت» و «نهضت آباد» مهاجرت کردند. [ ۱] [ ۲]
و بنیادگذاران فریدون شهر، از اسرای گرجی تبار زمان شاه عباس اول هستند که توسط خود او از گرجستان به ایران تبعید شدند و به دستور او عده ای از جنگاوران آن ها جهت حفظ منطقهٔ فریدن و همچنین پایتخت ( اصفهان ) از حملات اقوام لر و کرد در فریدن ساکن شدند. [ ۳]
گرجی های اولیه که به این محل وارد شدند آن را به یاد ناحیه ای بسیار زیبا در گرجستان، واشلوانی نامیدند. واشلووانی ناحیه ای در کارتلی است. بعدها این نام از گرجی به فارسی ترجمه شد و واشلووانی ( جایی که درختان سیب زیادی دارد ) به سیبک مبدل گردید. [ ۴]
مردم سیبک ( به طور کلی گرجیان فریدن ) به دلیل همزیستی با اقوام دیگر ( ارمنی، ترک، لر ) به تدریج و طی سالیان دراز، از فرهنگ پیشینیان خود ( فرهنگ گرجی ) دور شده اند و دارای پوشش محلی یا آداب و رسوم خاصی نیستند.
مانند بقیهٔ آبادی های فریدن تمامی مردم سیبک «شیعه اثنی عشری» هستند.
گرجی های سیبک تماماً به گویش فریدنی زبان گرجی صحبت می کنند که حاصل نسخ زبانی است که چهارصد سال پیش بدان تکلم می شده و با زبان گرجی معاصر ( زبان رسمی جمهوری گرجستان ) متفاوت است. [ نیازمند منبع]
از اهالی مشهور سیبک می توان محمود کریمی سیبکی ( بازیکن سابق فوتبال ) و علی خودسیانی ( کارگردان ) را نام برد.
عکس سیبک (فریدون شهر)عکس سیبک (فریدون شهر)عکس سیبک (فریدون شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

tuber (اسم)
تکمه، دکمه، سیبک، زگیل، برامدگی زگیل مانند، برجستگی قارچ دنبلان

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی سیبک از ریشه ی واژه ی سبک فارسی هست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

سیبکسیبکسیبکسیبک
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
در کتاب منبع. عکس کتاب دیوان لغات الترک
بنده عکس صفحه ۲۴۰ پایین قرار می دهم.
واژه سِبَک داریم واژه ی به اسم سیبک نداریم
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
رجوع به واژه سَبُک نه واژه ی سِبَک ترکی یعنی واژه سیبک از ریشه ی واژه ی سَبُک هست.
...
[مشاهده متن کامل]

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه سیبک. [ ب َ ] ( ع مص ) به معنی سبک پوشیدن سطح چیزی را. ( از دزی ج 1 ص 711 ) . رجوع به سبک شود.
منبع. لغت نامه دهخدا
واژه سبک. [ س َ ب ُ ] ( ص ) پهلوی سپوک ( سبک ، چابک ) ، پارسی باستان سپوکا ، ایرانی باستان ثراپو ، در سانسکریت ترپرا ، افغانی سپوک ، گیلکی سبوک ( در دیه ها:سوبوک ) ، فریزندی سووک ، یرنی سوک ، نطنزی ساوک ، سمنانی سوبوک ، سنگسری ساوک ، سرخه یی ساویک ، لاسگردی سووک ، شهمیرزادی ساوک . ( حاشیه برهان قاطع چ معین ) . خفیف. کم وزن. در مقابل سنگین. ( برهان ) ( آنندراج ) . ضد گران. ( شرفنامه ) ( غیاث )
منبع. لغت نامه دهخدا

سیبکسیبکسیبکسیبک
سیبک واژه ای تورکی است که عبارت از قطعه ای اهنی است که سنگ آسیاب بر روی ان می چرخد در ماشین نیز سیبک قطعه ای هست که تایر بر روی ان می چرخد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص240

بپرس