لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] سکونت دادن کسی در ملک خود به رایگان و اقامت گزیدن در مکانی را سُکنی گویند. از سکنی به معنای اول در بابهای مختلف مثل هبه و وقف و حبس سخن گفته اند. از سکنی به معنای دوم در بابهای مختلف، همچون حج، تجارت و ا حیاء موات سخن گفته اند.
سکنی به معنای نخست در کلمات فقها همراه دو عنوان عُمری و رُقبی به کار رفته و عبارت است از مسلط کردن دیگری بر ملک خود جهت بهره برداری خاص (سکونت) از آن به رایگان، با بقای ملک بر ملکیت مالک آن.
تعریف رقبی و عمری
سکنی اگر مقید به زمانی خاص- مثلا یک سال- باشد، رقبی و چنانچه به عمر مالک یا سکونت کننده مقید باشد عمری نامیده می شود.
نسبت بین سکنی و رقبی و عمری
بنابر این، سکنی اعم از رقبی و عمری است. البته این در صورتی است که در متن عقد لفظ سکنی به کار رفته باشد، مانند آنکه مالک بگوید: سکونت این خانه، تا من زنده ام از آن تو باشد؛ اما اگر لفظ به کار رفته در عقد، رقبی یا عمری باشد، عقد، سکنی نامیده نمی شود، بلکه بر آن تنها عمری یا رقبی اطلاق می گردد. در نتیجه، نسبت بین سکنی و آن دو، عموم و خصوص من وجه خواهد بود؛ زیرا با اشتمال عقد بر لفظ سکنی و تقید آن به زمانی خاص، هر دو عنوان سکنی و رقبی بر آن اطلاق می شود و با اشتمال عقد بر لفظ رقبی ، تنها رقبی به آن اطلاق می گردد. از سوی دیگر، با اشتمال عقد بر لفظ سکنی و تقید سکنی به عمر مالک یا سکونت کننده، هر دو عنوان سکنی و عمری بر آن اطلاق می شود و در این صورت چنانچه در متن عقد لفظ عمری به کار رفته باشد، تنها عمری به آن اطلاق می گردد. البته عمری و رقبی از جهت متعلّق اعم از سکنی هستند؛ زیرا متعلق سکنی تنها مسکن است؛ در حالی که متعلق رقبی و عمری اعم از مسکن و دیگر اعیانی است که انتفاع از آنها با حفظ بقای آنها امکان پذیر است، مانند زمین، وسیله نقلیه، اثاث و ابزار. از این رو، برخی گفته اند: تعریف جامعی که هر سه عقد را دربر گیرد عبارت است از: تملیک رایگان منفعت عینی مشخص به دیگری، در مدتی معین.آنچه در نسبت میان سه عقد یاد شده ذکر شد به اکثر فقها نسبت داده شده است؛ لیکن برخی گفته اند: نسبت میان عقود سکنی ، رقبی و عمری تباین است. بنابر این، در صورت اشتمال عقد بر لفظ سکنی ، تنها سکنی صادق است؛ هرچند مقید به زمانی خاص یا عمر مالک یا ساکن شونده آن باشد و در صورت اشتمال بر لفظ رقبی یا عمری ، تنها رقبی یا عمری صادق خواهد بود.
تعریف دوم از سکنی و رقبی و عمری
...
سکنی به معنای نخست در کلمات فقها همراه دو عنوان عُمری و رُقبی به کار رفته و عبارت است از مسلط کردن دیگری بر ملک خود جهت بهره برداری خاص (سکونت) از آن به رایگان، با بقای ملک بر ملکیت مالک آن.
تعریف رقبی و عمری
سکنی اگر مقید به زمانی خاص- مثلا یک سال- باشد، رقبی و چنانچه به عمر مالک یا سکونت کننده مقید باشد عمری نامیده می شود.
نسبت بین سکنی و رقبی و عمری
بنابر این، سکنی اعم از رقبی و عمری است. البته این در صورتی است که در متن عقد لفظ سکنی به کار رفته باشد، مانند آنکه مالک بگوید: سکونت این خانه، تا من زنده ام از آن تو باشد؛ اما اگر لفظ به کار رفته در عقد، رقبی یا عمری باشد، عقد، سکنی نامیده نمی شود، بلکه بر آن تنها عمری یا رقبی اطلاق می گردد. در نتیجه، نسبت بین سکنی و آن دو، عموم و خصوص من وجه خواهد بود؛ زیرا با اشتمال عقد بر لفظ سکنی و تقید آن به زمانی خاص، هر دو عنوان سکنی و رقبی بر آن اطلاق می شود و با اشتمال عقد بر لفظ رقبی ، تنها رقبی به آن اطلاق می گردد. از سوی دیگر، با اشتمال عقد بر لفظ سکنی و تقید سکنی به عمر مالک یا سکونت کننده، هر دو عنوان سکنی و عمری بر آن اطلاق می شود و در این صورت چنانچه در متن عقد لفظ عمری به کار رفته باشد، تنها عمری به آن اطلاق می گردد. البته عمری و رقبی از جهت متعلّق اعم از سکنی هستند؛ زیرا متعلق سکنی تنها مسکن است؛ در حالی که متعلق رقبی و عمری اعم از مسکن و دیگر اعیانی است که انتفاع از آنها با حفظ بقای آنها امکان پذیر است، مانند زمین، وسیله نقلیه، اثاث و ابزار. از این رو، برخی گفته اند: تعریف جامعی که هر سه عقد را دربر گیرد عبارت است از: تملیک رایگان منفعت عینی مشخص به دیگری، در مدتی معین.آنچه در نسبت میان سه عقد یاد شده ذکر شد به اکثر فقها نسبت داده شده است؛ لیکن برخی گفته اند: نسبت میان عقود سکنی ، رقبی و عمری تباین است. بنابر این، در صورت اشتمال عقد بر لفظ سکنی ، تنها سکنی صادق است؛ هرچند مقید به زمانی خاص یا عمر مالک یا ساکن شونده آن باشد و در صورت اشتمال بر لفظ رقبی یا عمری ، تنها رقبی یا عمری صادق خواهد بود.
تعریف دوم از سکنی و رقبی و عمری
...
wikifeqh: عمری
مترادف ها
منزل، مسکن، سکنی، بودگاه، بودباش، مقر
منزل، مسکن، سکنی، مقام، سکونت، مکان
منزل، مسکن، سکنی، مستعمره، سکونت، مکان، اسکان
سکنی، مقر، عمارت، مقام، محل اقامت، اقامت گاه، سکونت
سکنی، اشغال، تصرف، زیست، اقامت، حق سکنی
سکنی، جمعیت، سکونت، زندگی، سکنه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سَـنـکَـنّـی
در گویش محلی راوری
به فلاخن ، سَنکَنی ، میگویند
در گویش محلی راوری
به فلاخن ، سَنکَنی ، میگویند
سَـنـکَـنّـی
در گویش محلی راوری
به فلاخن ، سَنکَنّی میگویند
در گویش محلی راوری
به فلاخن ، سَنکَنّی میگویند
سکنی:[اصطلاح حقوق] حق انتفاع هرگاه به صورت سکونت منتفع در مسکن متعلق به غیر باشد آن را سکنی نامند.