سوسانو (ایتالیا). سوسانو ( به ایتالیایی: Sossano ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان ویچنزا واقع شده است. [ ۲] سوسانو ۲۰٫۹۶ کیلومتر مربع مساحت و ۴٬۳۴۹ نفر جمعیت دارد و ۱۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: سوسانو (ایتالیا)
سوسانو (خدا). سوسانو∗ یا سوسانوئو ( به ژاپنی: スサノオ Susa - no - O ) در اساطیر ژاپن و آیین شینتو، ایزد دریا، بادها و طوفان است. سوسانو همچنین خدای شر و مارها است، و به این علت و همچنین توفان هایی را که می سازد، بدنام و مفتضح است.
سوسانو برادر آماتراسو ایزدبانوی خورشید و تسوکویومی خدای ( یا ایزدبانوی ) ماه است. آفرینش این سه برادر و خواهر به هنگام برگشتن پدرشان ایزاناگی از سفر∗ به یومی ( «عالم اموات» ) برمی گردد. هنگامی که ایزاناگی داشت صورتش را از آلودگی یومی تطهیر می کرد و می شست، او از چشم چپش آماتراسو، و از چشم راستش تسوکویومی، و از بینی اش سوسانو را آفرید. ایزاناگی پیش از رحلت از جهان، رهبری دشت های بلند آسمان را به آماتراسو، قلمرو شب را به تسوکویومی و اقیانوس را به سوسانو واگذار کرد. سوسانو از مقام خود ناخشنود بود و به صعود خواهرش آماتراسو رشک می ورزید. از این جهت ایزاناگی او را تبعید کرد.
در مصادر شینتو آمده است که یک رقابت طولانی میان سوسانو و خواهرش آماتراسو جاری بود. وقتی که او فرمان پدرش به ترک بهشت را دریافت کرد، سوسانو رفت تا با خواهرش خداحافظی کند. آماتراسو، بدگمان به این زیارت ناگهانی، در همان حال دیدن برادرش پیشنهاد مبارزه بر وی عرض کرد: هر کدام باید چیزی از اشیای دیگری را به آدمیزاد تبدیل کند. آماتراسو شمشیر سوسانو را گرفت شکست و آن را سه پاره کرد و از پاره های آن سه ایزدبانو پدیدآورد، و سوسانو از گردنبند مقدس خواهرش پنج آدمیزاد را ساخت. آماتراسو مدعی شد که برنده است و آن پنج آدمیزاد را از آن خود دانست ( چرا که از دانه های گردن بندش درست شده اند ) ، اما سوسانو از پذیرفتن این شکست خودداری کرد و بسیار خشمگین شد. آنگاه سوسانو چندین بار بر ضد آماتراسو شورش کرد، پس شالیزارهای آسمانی خواهرش را سوزاند، بر تالار پیشکش های آیینی آسیب وارد آورد، یک «تاتو»∗ ( یابوی ) پوست کنده را از بام تالار بافندگی اش ( مانند کارگاه قالیبافی ) انداخت. این آخرین کار او منجر به مرگ یکی از ندیمه های آماتراسو شد. آماتراسو در حالی آمیخته از خشم و اندوه در غاری به نام «اما - نو - ایواتو» ) قایم شد. این پنهانی باعث خورشیدگرفتگی طولانی شد∗ .
با اینکه آماتراسو بعدها از غار خارج شد، سوسانو با تبعید از بهشت مجازات شد. او به استان ایزومو رفت و در آنجا با یک زوج پیرمرد و پیرزن دیدار کرد. هفت تا از هشت دختران آن زوج پیر بواسطهٔ اژدهای هشت سر یاماتا نو اوروچی ( «مار هشت شعبه ای» ) بلعیده شده بودند. وقتش رسیده بود که آن اژدها برای خوردن دختر هشتمی «کوشینادا هیمه» بیاید. زوج پیر آخرین دخترشان را با سوسانو تزویج کردند و او قبول کرد که «ارچی» را بکشد. با کمک هشت جام پر از ساکه∗ ( یکی برای هر سر ) ، پس از خوابیدن اژدها سوسانو گردن این وحش را زد و آن را کشت. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسوسانو برادر آماتراسو ایزدبانوی خورشید و تسوکویومی خدای ( یا ایزدبانوی ) ماه است. آفرینش این سه برادر و خواهر به هنگام برگشتن پدرشان ایزاناگی از سفر∗ به یومی ( «عالم اموات» ) برمی گردد. هنگامی که ایزاناگی داشت صورتش را از آلودگی یومی تطهیر می کرد و می شست، او از چشم چپش آماتراسو، و از چشم راستش تسوکویومی، و از بینی اش سوسانو را آفرید. ایزاناگی پیش از رحلت از جهان، رهبری دشت های بلند آسمان را به آماتراسو، قلمرو شب را به تسوکویومی و اقیانوس را به سوسانو واگذار کرد. سوسانو از مقام خود ناخشنود بود و به صعود خواهرش آماتراسو رشک می ورزید. از این جهت ایزاناگی او را تبعید کرد.
در مصادر شینتو آمده است که یک رقابت طولانی میان سوسانو و خواهرش آماتراسو جاری بود. وقتی که او فرمان پدرش به ترک بهشت را دریافت کرد، سوسانو رفت تا با خواهرش خداحافظی کند. آماتراسو، بدگمان به این زیارت ناگهانی، در همان حال دیدن برادرش پیشنهاد مبارزه بر وی عرض کرد: هر کدام باید چیزی از اشیای دیگری را به آدمیزاد تبدیل کند. آماتراسو شمشیر سوسانو را گرفت شکست و آن را سه پاره کرد و از پاره های آن سه ایزدبانو پدیدآورد، و سوسانو از گردنبند مقدس خواهرش پنج آدمیزاد را ساخت. آماتراسو مدعی شد که برنده است و آن پنج آدمیزاد را از آن خود دانست ( چرا که از دانه های گردن بندش درست شده اند ) ، اما سوسانو از پذیرفتن این شکست خودداری کرد و بسیار خشمگین شد. آنگاه سوسانو چندین بار بر ضد آماتراسو شورش کرد، پس شالیزارهای آسمانی خواهرش را سوزاند، بر تالار پیشکش های آیینی آسیب وارد آورد، یک «تاتو»∗ ( یابوی ) پوست کنده را از بام تالار بافندگی اش ( مانند کارگاه قالیبافی ) انداخت. این آخرین کار او منجر به مرگ یکی از ندیمه های آماتراسو شد. آماتراسو در حالی آمیخته از خشم و اندوه در غاری به نام «اما - نو - ایواتو» ) قایم شد. این پنهانی باعث خورشیدگرفتگی طولانی شد∗ .
با اینکه آماتراسو بعدها از غار خارج شد، سوسانو با تبعید از بهشت مجازات شد. او به استان ایزومو رفت و در آنجا با یک زوج پیرمرد و پیرزن دیدار کرد. هفت تا از هشت دختران آن زوج پیر بواسطهٔ اژدهای هشت سر یاماتا نو اوروچی ( «مار هشت شعبه ای» ) بلعیده شده بودند. وقتش رسیده بود که آن اژدها برای خوردن دختر هشتمی «کوشینادا هیمه» بیاید. زوج پیر آخرین دخترشان را با سوسانو تزویج کردند و او قبول کرد که «ارچی» را بکشد. با کمک هشت جام پر از ساکه∗ ( یکی برای هر سر ) ، پس از خوابیدن اژدها سوسانو گردن این وحش را زد و آن را کشت. [ ۱]
wiki: سوسانو (خدا)