سندباد
/sandbAd/
فرهنگ اسم ها
معنی: نام پسر گشتاسب پسر لهراسب، ( اَعلام )، نام حکیمی هندی واضع «سندباد نامه» سندباد بحری قهرمان افسانه ای سفرهای پر ماجرا در کتاب هزار و یک شب و در سندباد نامه
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
ویژه توئی در گهر سخته تویی در هنر
نکته تویی در سمراز نکت سندباد.
منوچهری.
چه خوش آمد این نکته در سندبادکه عشق آتش است ای پسر سندباد.
سعدی.
سندباد. [ س ِ ] ( اِخ ) نام پسر گشتاسب بن لهراسب.( فرهنگ رشیدی ). نام پسر گشتاسب بن لهراسب بود که با اسفندیار اخوت داشته. وی طالب حکمت و دانش گردید و تا به مقام دانایی و فرزانگی رسیده ، کتابی در حکمت و پند و عقلیات بنام خود تألیف کرده و آن در روزگار باقی بماند. ( از آنندراج ). نام پسر گشتاسب. ( غیاث ).
سندباد. [ س ِ ] ( اِخ ) سنباد مجوس. رجوع به سنباد شود.
فرهنگ فارسی
مجوس . سنباد
دانشنامه عمومی
سندباد (فیلم ۱۹۷۱). سندباد ( مجاری: Szindbád ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۱۹۷۱ منتشر شد. این فیلم در جشنواره فیلم ونیز در سال ۱۹۷۲ ارائه شد و در مجارستان از آثار کلاسیک سینمای ملی بشمار می آید. در سال ۲۰۰۰ گروهی از منتقدان مجاری آن را در لیست بهترین دوازده فیلم مجاری با عنوان «بوداپست ۱۲»، گنجاندند.
wiki: سندباد (فیلم ۱۹۷۱)
سندباد (مجتمع هتل و مرکز کنفرانس). سندباد ( انگلیسی: Sindbad Hotel Complex and Conference Center ) مجتمع هتل و مرکز کنفرانس سندباد ، توسط معمار «هشام اشکوری» در سال ۲۰۰۴ طراحی شد که برای اولین بار ایجاد هتل های بلند، مرکز کنفرانس و سینمای پیچیده در بغداد مدرن ، به عنوان نمادی از بازسازی عراق شد. این مرکز تجاری جدید به عنوان یک محل برای جذب سرمایه و انجام کسب و کار و تفریح در اقتصاد نوظهور عراق طراحی شده است و چند صد نفر از شهروندان عراقی را استخدام نمود. هر چند اعطا بیمه خطر سیاسی برای این پروژه توسط OPIC در سال ۲۰۰۴، سرمایه گذاران خصوصی را در مراحل اولیه توسعه مردد کرد. هزینه کل پروژه در سال ۲۰۰۵ حدود ۱۱۳ میلیون دلار$ تخمین زده شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیشنهاد کاربران
سِندباد که به گونه سنباد هم نوشته می شود در فارسی پهلوی به معنای نیروی اندیشه همچنین به معنی بادی است که از سوی رود سند بوزد. همچنین نوشته اند که سندباد در اصل تندباد بوده که به صورت سندباد تحریف یا معرب شده است. ولی جدا از این معنا سندباد بیشتر یک چهره داستانی کهن ایرانی است که از او به همراه لقب سندباد دریایی، سندباد دریانورد یا سندباد بحری نام برده شده است. این داستان در قصه های هزار و یکشب هم گنجانده شده و به میان عربها هم راه یافته است و اروپاییان آن را از ایشان گرفته اند. داستان سندباد امروزه سوژهٔ چندین فیلم سینمایی و داد و ستد، تجارت، بنگاه، کار و کسب و پویانمای گوناگون در جهان شده است. احتمالاً در نیمهٔ اول سدهٔ نهم میلادی سلیمان تاجر، دریانورد ایرانی به خاور دور سفری کرد و شرح سفر وی در ۸۵۱ میلادی به وسیلهٔ مؤلف ناشناسی نوشته شد. این قدیم ترین گزارش به زبان عربی از چین و بسیاری از نقاط ساحل اقیانوس هند است. بعدها مسلمان دیگری به نام ابن وهب در ۸۷۰ به چین سفر کرد و ابوزید ( نیمهٔ اول سدهٔ دهم میلادی ) شرح سفر او را نوشت. جلال ستاری در کتاب پژوهشی در حکایت های سند باد بحری با پژوهش در داستان های هزار و یک شب و سفرهای سندباد بحری می نویسد: «سندباد بازرگانی هوشمند ساکن بغداد است که در بندربصره و شاید هم سیراف به کشتی نشسته و به جزایر دور دست در دریای هند و چین سفر می کند… سیراف نیز در آن زمان شاید بزرگ ترین بندر خلیج فارس بود که از آن جا مروارید و پارچه های پنبه ای و ابریشم به هندوچین می بردند» از این سفرها که به طور غریبی مؤید روایات کهن بودند، تدوین مجموعه ای از قصه ها پیرامون نام سندباد بحری شکل گرفت. رضا طاهری در کتاب از مروارید تا نفت باعنوان سیراف شهرافسانه ای و شهر سندباد بحری می نویسد: «سندباد بحری و داستان های هزار و یکشب از دل برخی از افسانه ها و داستان های دوره ساسانی و برخی از سفرنامه های بازرگانان ایرانی قرن های اولیه اسلامی برگرفته شده است. بعدها در بازرگانی بصره و سیراف با کشورهای هند و چین و شروع ادبیات جدید، داستان هایی در آمیزش با فرهنگ عرب در دل هزار و یک شب جای گرفتند. »
... [مشاهده متن کامل]
رضا طاهری در مقدمهٔ کتاب هزار و یک روز از قصه های عامیانه عصر صفوی می نویسد: سندبادنامه، داستانی است که ظاهراً از ترجمهٔ داستان های هندی در دروهٔ ساسانی به فارسی است. در «سندبادنامه» شاهزاده ای به تهمتی دچار می شود، پدر قصد قصاص او دارد، وزیران دربار به دستور حکیم سندباد هر یک در برابر کنیزی که به شاهزاده تهمت زده است چندین داستان از مکر زنان نقل می کنند که مرگ او را به تأخیر اندازند و کنیزک نیز بیکار ننشسته برای اثبات ادعای خود داستانی در جواب می آورد، در این مدت شاهزاده خاموش است و هیچ گونه دفاعی نمی کند. این کتاب، نخست به دستور نوح بن منصور سامانی ( سلطنت: ۳۸۷–۳۶۵ قمری ) ، توسط خواجه عمید ابوالفوارس قناوزی، به فارسی دری ترجمه شد؛ و نیز آن را به عربی ترجمه کردند و بارها ترجمه به نثر و نظم شد که تنها نسخهٔ بازماندهٔ آن «سندبادنامه» ظهیری سمرقندی قرن ششم به نثر هست. حمزه بن حسن اصفهانی از دو کتاب «سندبادنامه» که در دوران اشکانیان نگارش یافته اند یاد می کند ( اصفهانی، ۱۳۴۶: ۴۱ ) و ابن ندیم نیز در «الفهرست» این اثر را ایرانی می داند ( ابن ندیم، ۱۳۶۴: ۴۵۱ ) غالب محققان امروزی بر اساس شیوهٔ داستان نویسی این کتاب را هندی و ترجمهٔ عصر ساسانی می دانند و ستاری با اشاره به دو کتاب «سندبادنامه»، کتاب «سندباد الکبیر» را سندباد الحکیم و «سندباد صغیر» را داستان های چون سندباد بری و بحری در «هزار و یک روز» می داند. ( ستاری، افسون شهرزاد، 1382: 10 ) .
... [مشاهده متن کامل]
رضا طاهری در مقدمهٔ کتاب هزار و یک روز از قصه های عامیانه عصر صفوی می نویسد: سندبادنامه، داستانی است که ظاهراً از ترجمهٔ داستان های هندی در دروهٔ ساسانی به فارسی است. در «سندبادنامه» شاهزاده ای به تهمتی دچار می شود، پدر قصد قصاص او دارد، وزیران دربار به دستور حکیم سندباد هر یک در برابر کنیزی که به شاهزاده تهمت زده است چندین داستان از مکر زنان نقل می کنند که مرگ او را به تأخیر اندازند و کنیزک نیز بیکار ننشسته برای اثبات ادعای خود داستانی در جواب می آورد، در این مدت شاهزاده خاموش است و هیچ گونه دفاعی نمی کند. این کتاب، نخست به دستور نوح بن منصور سامانی ( سلطنت: ۳۸۷–۳۶۵ قمری ) ، توسط خواجه عمید ابوالفوارس قناوزی، به فارسی دری ترجمه شد؛ و نیز آن را به عربی ترجمه کردند و بارها ترجمه به نثر و نظم شد که تنها نسخهٔ بازماندهٔ آن «سندبادنامه» ظهیری سمرقندی قرن ششم به نثر هست. حمزه بن حسن اصفهانی از دو کتاب «سندبادنامه» که در دوران اشکانیان نگارش یافته اند یاد می کند ( اصفهانی، ۱۳۴۶: ۴۱ ) و ابن ندیم نیز در «الفهرست» این اثر را ایرانی می داند ( ابن ندیم، ۱۳۶۴: ۴۵۱ ) غالب محققان امروزی بر اساس شیوهٔ داستان نویسی این کتاب را هندی و ترجمهٔ عصر ساسانی می دانند و ستاری با اشاره به دو کتاب «سندبادنامه»، کتاب «سندباد الکبیر» را سندباد الحکیم و «سندباد صغیر» را داستان های چون سندباد بری و بحری در «هزار و یک روز» می داند. ( ستاری، افسون شهرزاد، 1382: 10 ) .
سِندباد�که به گونه�سنباد�هم نوشته می شود در فارسی پهلوی به معنای نیروی اندیشه�همچنین به معنی بادی است که از سوی رود�سند�بوزد. همچنین نوشته اند که سندباد در اصل تندباد بوده که به صورت سندباد تحریف یا معرب شده است. ولی جدا از این معنا سندباد بیشتر یک چهره داستانی کهن�ایرانی�است که از او به همراه لقب سندباد دریایی، سندباد دریانورد یا سندباد بحری نام برده شده است. این داستان در قصه های�هزار و یکشب�هم گنجانده شده و به میان�عربها�هم راه یافته است و اروپاییان آن را از ایشان گرفته اند. �داستان سندباد امروزه سوژهٔ چندین فیلم سینمایی و داد و ستد، تجارت، بنگاه، �کار و کسب�و�پویانمای�گوناگون در جهان شده است. احتمالاً در نیمهٴ اول سدهٔ نهم میلادی سلیمان تاجر، دریانورد ایرانی به خاور دور سفری کرد و شرح سفر وی در ۸۵۱ میلادی به وسیلهٴ مؤلف ناشناسی نوشته شد. این قدیم ترین گزارش به�زبان عربی�از�چین�و بسیاری از نقاط ساحل�اقیانوس هند�است. بعدها مسلمان دیگری به نام ابن وهب در ۸۷۰ به چین سفر کرد و ابوزید ( نیمهٴ اول سدهٴ دهم میلادی ) شرح سفر او را نوشت. �جلال ستاری�در کتاب پژوهشی در حکایت های سند باد بحری با پژوهش در داستان های هزار و یک شب و سفرهای سندباد بحری می نویسد: �سندباد بازرگانی هوشمند ساکن�بغداد�است که در بندربصره�و شاید هم�سیراف�به کشتی نشسته و به جزایر دور دست در دریای هند و چین سفر می کند. . . سیراف نیز در آن زمان شاید بزرگترین بندر�خلیج فارس�بود که از آن جا مروارید و پارچه های پنبه ای و ابریشم به هندوچین می بردند��از این سفرها که به طور غریبی مؤید روایات کهن بودند، تدوین مجموعه ای از قصه ها پیرامون نام سندباد بحری شکل گرفت. رضا طاهری�در کتاب�از مروارید تا نفت�باعنوان�سیراف�شهرافسانه ای و شهر سندباد بحری می نویسد: �سندباد بحری و داستان های هزار و یکشب از دل برخی از افسانه ها و داستان های�دوره ساسانی�و برخی از سفرنامه های بازرگانان ایرانی قرن های اولیه اسلامی برگرفته شده است. بعدها در بازرگانی بصره و سیراف با کشورهای هند و چین و شروع ادبیات جدید، داستان هایی در آمیزش با فرهنگ عرب در دل هزار و یک شب جای گرفتند.
... [مشاهده متن کامل]
در ادبیات معاصر
مایهٔ سندباد الهام بخش کارهایی در ادبیات معاصر ایران بوده که دست کم یکی از این کارها را از شاهکارهای ادبیات معاصر فارسی شمرده اند. �هشتمین سفر سندباد�نمایشنامه ای از�بهرام بیضایی�است که از نمایشنامهٔ کوتاهِ �سفر هشتم سندباد� کارِ�پرویز ناتل خانلری�ملهم شد. �سندباد غائب�دفتر شعری از�محمدعلی سپانلو�و�در وهم سندباد�محمد مختاری�نیز دیگر کتاب هایی هستند که از مایه سندباد ملهم شده اند. �آوازهای سندباد�عبدالوهاب البیاتی�به ترجمه�محمدرضا شفیعی کدکنی�نیز از دیگر آثار از این قبیل است.
... [مشاهده متن کامل]
در ادبیات معاصر
مایهٔ سندباد الهام بخش کارهایی در ادبیات معاصر ایران بوده که دست کم یکی از این کارها را از شاهکارهای ادبیات معاصر فارسی شمرده اند. �هشتمین سفر سندباد�نمایشنامه ای از�بهرام بیضایی�است که از نمایشنامهٔ کوتاهِ �سفر هشتم سندباد� کارِ�پرویز ناتل خانلری�ملهم شد. �سندباد غائب�دفتر شعری از�محمدعلی سپانلو�و�در وهم سندباد�محمد مختاری�نیز دیگر کتاب هایی هستند که از مایه سندباد ملهم شده اند. �آوازهای سندباد�عبدالوهاب البیاتی�به ترجمه�محمدرضا شفیعی کدکنی�نیز از دیگر آثار از این قبیل است.
افسانه هفت دریا