سنخ های دوگانه اجتماعی ( به انگلیسی: Dual social types ) نظریه ای است که از سوی برخی از دانشمندان جامعه شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و حقوق برای طبقه بندی روابط اجتماعی مطرح شده است:[ ۱]
سنخ اجتماعی مفهومی است که توسط جورج زیمل جامعه شناس آلمانی وارد جامعه شناسی شد. او در تشریح سنخ های اجتماعی، نوع خاصی از شخصیت را ترسیم می کند که برای جوامع مدرن اهمیت دارد.
بررسی تمایز جوامع بین نظریه پردازان اجتماعی کلاسیک و نو در کشورهای مختلف وجود داشت:
• آلمان، تونیس، زیمل، مارکس، وبر
• انگلستان: اسپنسر، ماین
• تونس: ابن خلدون
• فرانسه: دورکیم، کنت
• آمریکا: آگبرن، اینگلهارت، بکر، ردفیلد، سورکین، کولی، لاسول، مید
ماکس وبر در پاسخ فردیناند تونیس در مورد رابطه دوگانگی گمنشافت و گزلشافت نوشت:
در اینجا، دوگانگی به عنوان ابزاری مفهومی مورد نظر است و نه به عنوان یک «نوع ایده آل» که توسط ماکس وبر برای تأکید بر عناصر کلیدی یک تغییر تاریخی - اجتماعی استفاده شد.
هر سنخ اجتماعی چه ویژگی هایی دارد؟ تفاوت ها و شباهت های آنها چیست؟ آیا می توان به سنخ واحدی دست یافت؟ چگونه و با چه عواملی می توان از جامعه ای به جامعه دیگر راه پیدا کرد؟
• ابن خلدون ( ۱ رمضان ۷۳۲–۲۸ رمضان ۸۰۸ قمری ) تونسی: جامعه بدوی - جامعه حضری:
• جامعهٔ بدوی ( به انگلیسی: S ) : اکتفا به ضروریات زندگی، رفاه کمتر، مقدم بر شهرنشینی، منشأ تمدن، جمعیت کم با تراکم پایین، مشاغل کشاورزی و دامپروری، تقسیم کار و تخصص ساده، دلیر، روابط خویشاوندی خالص، عصبیت قومی، نزدیکتر به نیکی و دورتر از زشتی، مذهبی، تغییر کم آداب و رسوم و عادات، کنترل اجتماعی غیررسمی، رهبری دموکراتیک، بیسوادی بالا، آموزش اندک، عدم زیرکی مردم.
• جامعهٔ حضری ( به انگلیسی: S ) : زندگی مرفه، تجملاتی، مؤخر از بادیه نشینی، وابستگی به بادیه نشینی؛ پایان تمدن، جمعیت زیاد با تراکم بالا، مشاغل متنوع، تقسیم کار پیچیده، تخصص گرایی، غیر دلیر، اختلاط قومی، عصبیت ضعیف، کجرو و دارای صفات ناپسند، غیرمذهبی، تغییر و تحول دایمی، کنترل اجتماعی رسمی با استفاده از «قوانین بازدارنده» به وسیلهٔ «مراجع ذیصلاح و حکومت»، کاهش سلطه دموکراتیک، کاهش تمرکز قدرت، آموزش گرایی؛ افزایش علوم و هنرها، زیرکی مردم به سبب فعالیت های علمی. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسنخ اجتماعی مفهومی است که توسط جورج زیمل جامعه شناس آلمانی وارد جامعه شناسی شد. او در تشریح سنخ های اجتماعی، نوع خاصی از شخصیت را ترسیم می کند که برای جوامع مدرن اهمیت دارد.
بررسی تمایز جوامع بین نظریه پردازان اجتماعی کلاسیک و نو در کشورهای مختلف وجود داشت:
• آلمان، تونیس، زیمل، مارکس، وبر
• انگلستان: اسپنسر، ماین
• تونس: ابن خلدون
• فرانسه: دورکیم، کنت
• آمریکا: آگبرن، اینگلهارت، بکر، ردفیلد، سورکین، کولی، لاسول، مید
ماکس وبر در پاسخ فردیناند تونیس در مورد رابطه دوگانگی گمنشافت و گزلشافت نوشت:
در اینجا، دوگانگی به عنوان ابزاری مفهومی مورد نظر است و نه به عنوان یک «نوع ایده آل» که توسط ماکس وبر برای تأکید بر عناصر کلیدی یک تغییر تاریخی - اجتماعی استفاده شد.
هر سنخ اجتماعی چه ویژگی هایی دارد؟ تفاوت ها و شباهت های آنها چیست؟ آیا می توان به سنخ واحدی دست یافت؟ چگونه و با چه عواملی می توان از جامعه ای به جامعه دیگر راه پیدا کرد؟
• ابن خلدون ( ۱ رمضان ۷۳۲–۲۸ رمضان ۸۰۸ قمری ) تونسی: جامعه بدوی - جامعه حضری:
• جامعهٔ بدوی ( به انگلیسی: S ) : اکتفا به ضروریات زندگی، رفاه کمتر، مقدم بر شهرنشینی، منشأ تمدن، جمعیت کم با تراکم پایین، مشاغل کشاورزی و دامپروری، تقسیم کار و تخصص ساده، دلیر، روابط خویشاوندی خالص، عصبیت قومی، نزدیکتر به نیکی و دورتر از زشتی، مذهبی، تغییر کم آداب و رسوم و عادات، کنترل اجتماعی غیررسمی، رهبری دموکراتیک، بیسوادی بالا، آموزش اندک، عدم زیرکی مردم.
• جامعهٔ حضری ( به انگلیسی: S ) : زندگی مرفه، تجملاتی، مؤخر از بادیه نشینی، وابستگی به بادیه نشینی؛ پایان تمدن، جمعیت زیاد با تراکم بالا، مشاغل متنوع، تقسیم کار پیچیده، تخصص گرایی، غیر دلیر، اختلاط قومی، عصبیت ضعیف، کجرو و دارای صفات ناپسند، غیرمذهبی، تغییر و تحول دایمی، کنترل اجتماعی رسمی با استفاده از «قوانین بازدارنده» به وسیلهٔ «مراجع ذیصلاح و حکومت»، کاهش سلطه دموکراتیک، کاهش تمرکز قدرت، آموزش گرایی؛ افزایش علوم و هنرها، زیرکی مردم به سبب فعالیت های علمی. [ ۴]

wiki: سنخ های دوگانه اجتماعی