سن ازدواج

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سن ازدواج، در فقه و سنت اسلامی آن چیزی که محرز و مسلم است برای ازدواج، تنها عقل و بلوغ کافی نیست؛ یعنی یک پسر به صرف آن که عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند، هم چنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است.
در گذشته، اغلب ازدواج ها بعد از بلوغ جسمی و جنسی دختر و پسر صورت می گرفت که البته در بسیاری جهات پیامدهای منفی در پی داشت، اما چون خانواده ها آنها را مورد حمایت مادی و معنوی قرار می دادند، مشکلات عمده ای پدید نمی آمد؛ ولی امروزه مفهوم زندگی، گستره نیازها، ساختار و کارکرد خانواده و انتظارات متقابل زن و مرد از یکدیگر چنان متحول شده که بلوغ جسمی و جنسی به تنهایی نمی تواند جواب گوی نیازها و مسئولیت های یک زندگی مشترک باشد؛ لذا تعیین سن ازدواج نیاز به بازنگری جدّی، عمیق و همه جانبه دارد. باید به متون دینی، تحقیقات روان شناختی، نیازهای دوره جوانی و نیز به واقعیت های اجتماعی و فرهنگ حاکم بر جامعه توجه شود، تا سنّ مناسب ازدواج معیّن، و راهکارهای لازم برای بهبود و اصلاح وضعیت کنونی ارائه گردد.
سنّ ازدواج در قرآن و روایات
در کلام خداوند، سن معینی برای ازدواج مطرح نشده است، ولی از واژگانی چون «بلوغ»، «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشدّ» می توان به نحوی سن بلوغ و سنّ ازدواج را به دست آورد، که در واقع، معیار سن ازدواج از نظر قرآن همان قدرت داشتن بر ازدواج، توانایی هم خوابگی و تولید نسل است.با توجه به روایات و سیره معصومین (علیهم السّلام) که الگوهای شایسته هستند برای ما مهم است که در تعیین سن ازدواج نیز به آن بزرگواران اقتدا کنیم. طبق آیات، روایات و سیره معصومین (علیهم السّلام) سن ازدواج در دختران بعد از ۹ سالگی و در پسران حدود ۲۰ سالگی است؛ اما سؤالی که وجود دارد این است که آیا تنها، رسیدن به این سن کفایت می کند، یا معیارهای دیگری نیز در تعیین زمان ازدواج دخالت دارد؟شواهد بسیاری نشان می دهد که علاوه بر سن، متغیرهای دیگری در تعیین زمان مناسب ازدواج مورد توجه است که به تبع آنها، معیار سنّی نیز نوسان می یابد. یکی از اصلی ترین معیارهای تعیین سن ازدواج، از نظر شرع و روان شناسان رسیدن به حدّ رشد است که خود، ابعاد مختلفی دارد و ما اینک به توضیح برخی از جنبه های عمده آن می پردازیم:
← رسیدن به حد رشد
۱.باید والدین، مربیان و مسؤولان تدابیری در نظر بگیرند که نوجوانان و جوانان در ابعاد مختلف جسمی، جنسی، عقلی، اجتماعی، عاطفی و اقتصادی به طور هماهنگ و متناسب رشد نمایند. آنچه در حال حاضر مشاهده می شود، ناهم ترازی رشد و بلوغ جنسی و جسمی و احساس نیاز به ازدواج، با دیگر ابعاد رشدی، یعنی رشد عقلی، اجتماعی، اقتصادی و عاطفی نوجوانان و جوانان است؛ لذا یا به محض رسیدن به بلوغ جنسی اقدام به ازدواج می نمایند، در حالی که از نظر عقلی، اجتماعی و اقتصادی به حدّ رشد مناسب نرسیده اند و یا سالها پس از رسیدن به بلوغ جنسی منتظر یافتن شغل مناسب، تکمیل تحصیلات و دیگر پیش نیازهای زندگی باقی می مانند که در نتیجه یا اصلاً به آن دست نمی یابند. و یا وقتی به آنها می رسند که دیگر شادابی، طراوت و انگیزه ازدواج را ندارند، در هر دو صورت، زندگی آسیب پذیر و در معرض خطرهای جدّی است.۲.از عواملی که موجب بلوغ جنسی زودرس و احساس نیاز کاذب در جوانان می شود، باید به طور جدی جلوگیری نمود؛ مانند دیدن صحنه های مهیّج، فیلم، ماهواره، اینترنت، روابط دختر و پسر وغیره.۳.فرهنگ سازی ازدواج ساده و منطبق با معیارهای اسلامی، یکی از نیازها و راهکارهای اصلی در حل مشکلات ازدواج جوانان است. اگر معیار در ازدواج و انتخاب همسر دستورهای اسلام باشد، اکثر یا هیچ یک از این مشکلات وجود نخواهد داشت. تبعیت از آداب و رسوم نادرست، برخی تحصیلات نامتوازن، روابط بی حدّ و مرز دختر و پسر، بینش غیر دینی که فقط اسباب مادی را در نظر می گیرد، کم رنگ شدن توکل و توجه به خداوند و نیز هزینه های اضافی و تشریفات، از عوامل اصلی بالا رفتن سن ازدواج محسوب می شوند. این زنجیرهای اسارت آور و دست و پاگیر، متاسفانه در حال گسترش است. باید بینش جوانان و نوجوانان و خانواده ها نسبت به زندگی، ازدواج اصلاح شود تا بتوان مقدمات ازدواج آنان را در زمان مناسب و با الگوگیری از امامان معصوم (علیهم السّلام) فراهم کرد.

پیشنهاد کاربران

ازدواج یک قرارداد هست. هیچکس به صرف رابطه جنسی یا عاشق شدن ازدواج نمیکنه. خیلیا بودند که با کسی که دوستشون داشتند ازدواج نکردند و با عقل و منطق جلو رفتند و ازدواج موفقی داشتند در حالی که گروهی بودند که
...
[مشاهده متن کامل]
فقط به صرف عشق و عاشقی جلو رفتند و ازدواج موفقی نداشتند. مسائل مالی و اجتماعی و فرهنگی همگی در امر ازدواج دخیل هست و فقط مشخصات جنسی و ظاهری مهم نیست. درسته طلاق خوب نیست ولی نمیشه گفت طلاق بد هست چون طلاق راه رهایی از قراداد ازدواج هست. هر رفتنی آمدنی دارد وقتی ازدواجی هست پس باید قبول کرد طلاقی هم هست. این تفکر ترس و دلهره نسبت به طلاق عبث است در بسیاری از مواقع طلاق لازم است. قرار هم نیست هرکسی در طول زندگیش فقط یکبار ازدواج کنه. یک شخص میتونه بعد از طلاق باز هم ازدواج کنه کی گفته هرکسی باید فقط و فقط در طول زندگیش فقط یکبار ازدواج کنه. من آقایان و خانم های زیادی میشناسم دو سه بار ازدواج کردند و ازدواج آخرشان موفق تر از ازدواج های قبلیشون بود. همه دنبال این هستند همیشه بهترین قرارداد را ببندند ولی فسخی هم وجود دارد. باید قبول کرد نه تنها در جامعه ما بلکه در بسیاری از جوامع مسائل مالی برای دختران اهمیت بسزایی دارد و مرد مورد نظرشان باید توانایی گرداندن یک زندگی را داشته باشد و از طرفی هم برای پسران ظاهر و اندام دختران اهمیت بیشتری دارد. بنابراین منطقی هست که دختران در سنین پایین تری ازدواج کنند تا ظاهر و اندام مناسبی داشته باشند و پسران در سنین بالاتری ازدواج کنند تا از عهده گرداندن یک زندگی بر بیایند. بنابراین فاصله سنی 4 تا 7 سال کاملا منطقی هست چون یک پسر معمولا در سنین 25 تا 30 سالگی از آب گل میاد و یک دختر هم در سنین 18 تا 25 در اوج زیبایی و خوش اندامی اش قرار دارد.

بپرس