سلیمان سیرافی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «سلیمان سیرافی» بازرگانی ایرانی از مردم بندر سیراف بر ساحل خلیج فارس بود که به چین سفر کرد و خاطرات سفر خود را در کتابی به زبان عربی نوشت.
درباره ابو زید حسن بن یزید سیرافی که به گردآوری کتاب سلیمان تاجر پرداخت، اطلاع چندانی در دست نیست و دوران زندگی ( تولد و وفات) او نامعلوم است. همین قدرمی دانیم که در نیمه اول قرن چهارم هجری می زیسته است. به استناد گفته خود وی که با مسعودی (نویسنده مروج الذهب ) در میان گذاشته، عموزاده مزید بن محمد بن ابردین بستاشه، فرمانروای سیراف بوده است. ابو زید آغاز زندگی (دوران کودکی و نوجوانی) را در سیراف زادگاه خود گذراند، سپس به سال ۳۳۰ هجری از سیراف به بصره رفته و در آنجا اقامت گزیده است. خود ابو زید سیرافی جهانگرد یا دانشور نبوده بلکه ظاهرا از دلبستگان این گونه قصه ها بوده که در آن روزگار جمع آوری مقدار فراوانی از آنها، چه در سیراف، زادگاه وی، و چه در بصره، دشوار نبوده است. او سلیمان تاجر نمونه ای خوب از تاجران عرب و ایرانی است که به سوی چین رفته اند و راه را چنان با دقت توصیف می کند که «فران» توانسته است بر روی نقشه های نوین راهی را که او رفته است دنبال کند.
عناوین مرتبط
سلسلة التواریخ (کتاب) .
منبع
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. رده های این صفحه : تاریخ نگاران | تراجم

پیشنهاد کاربران

از زندگی و احوال "سلیمان تاجر سیرافی" هیچ اطلاع دقیق و درستی نداریم و هر چه می دانیم برگرفته از مطالبی ست که خودش در کتابش آورده است، که البته چیز زیادی هم نیست. نمی دانیم در چه تاریخی در بندر سیراف متولد شده و حتی در چه تاریخی و کجا مرده است. حتی به درستی نمی دانیم نام کتابی که حاصل مشاهدات و مسافرت هایش به هندوچین را درآن نوشته، در اصل چه بوده است. تنها این را می دانیم که کتابش را در سال 237 هجری قمری ( 851 میلادی ) به پایان برده است.
...
[مشاهده متن کامل]

"ایگناتی پولیانوویچ کراچکوفسکی" محقق لیتوانیایی که گسترده ترین مطالعات را درباره ی نوشته های جغرافیایی در جهان اسلام انجام داده، درباره ی "سلیمان تاجر سیرافی" و کتابش چنین نوشته است: «سلسله قصه پردازان معروف به "سلیمان تاجر" آغاز می شود که در باره ی وی چیزی نمی دانیم جز این که قصه هایش به حدود سال 851م/237 هـ ، باز می گردد و بارها به منظور تجارت به سوی هند و سوی چین رفته است. ( 1 ) »
آگاهی مسلمانان از چین از قرن اول تا سوم هجری زیاد نبود، طوری که در صدر اسلام و قرن اول، چین مظهر دورترین جای جهان به شمار می رفته و روی همین منظور حضرت رسول ا. . . محمدبن عبدا. . . ( ص ) فرموده بودند: «در طلب دانش بروید ولو آن که در چین باشد. »
ظاهراً نخستین برخورد اعراب با چینی ها در دوران اسلام در عصر خلافت عمربن خطاب بوده است: سپاهیان عرب هنگام تصرف بندر اُبُلّه ( در نزدیک بصره ) کشتی هایی را مشاهده کردند که از چین آمده و کالاهای چینی با خود آورده بودند. ( در این باره به طور مفصل بحث خواهیم کرد. ) قبل از سلیمان تاجر سیرافی، معروف ترین کسانی که به چین رفته اند و نام آنان به دست ما رسیده عبارت بوده اند از: "ابوعبیدعبدا. . . بن قاسم" از علمای معروف فرقه خوارج و دیگری یک تاجر اباضی ( خوارجی ) به نام "نضربن میمون". بنا به تصریح ابوسفیان محبوب عبدی این دو معروف ترین کسانی بوده اند که تا قبل از قرن سوم هجری، سفری به چین کرده اند، اما از این دو خارجی اباضی مسلک هیچ سفرنامه یا نوشته ای بر جای نمانده و ظاهراً سلیمان تاجر سیرافی اولین ایرانی مسلمان جهان اسلام به شمار می رود که حاصل مشاهدات و سفرهای خود به چین و هند را در کتابی مدون و تألیف کرده و به دست ما رسیده است ( 2 ) .
سفرنامه ی سلیمان سیرافی، بسیار دقیق، عینی و قابل استناد است و همه ی آن چه را که روایت کرده، خود از نزدیک دیده و یا شنیده است. کراچکوفسکی درباره ی اصالت و دقت سفرنامه ی سلیمان سیرافی با استناد به گفته ای از گابریل فران محقق معروف فرانسوی و مترجم سفرنامه ی سلیمان تاجر از عربی به فرانسه می نویسد: «…راه را چنان به دقت توصیف می کند که فران توانسته است بر روی نقشه های نوین او را دنبال کند. وی نمونه ای خوب از تاجران عرب و ایرانی است که سوی چین رفته اند ( 3 ) . »
درباره خط سیر سلیمان تاجر سیرافی از سیراف تا چین و محتوی سفرنامه او می نویسد: «از سیراف از راه دریا تا مسقط، بر ساحل جزیره العرب، رفته و از آن جا کُلَم، بر ساحل مالابار رسیده، سپس از تنگه ی یالک در شمال جزیره سیلان و خلیج بنگال گذشته تا جزیره لنگبالوس ( یکی از جزایر نیکوبار ) رفته و از آن جا به کلبره بر ساحل غربی مالایا پیش رفته و از آن جا به جزیره ی هانیان رسیده و سپس از تنگه ی واقع میان این جزیره و سرزمین چین عبور کرده و تا بندر خانفو، یا کانتون جدید، پیش رفته است. سفر دریایی از مسقط تا چین بیشتر از چهارماه طول کشیده است ( 4 ) .
کراچکوفسکی درباره ریزبینی و دقت علمی سفرنامه سلیمان سیرافی به نکات جالب و قابل تأملی اشاره کرده است:
«سلیمان در توصیف خود به یادآوری منزل گاه ها، یا به گفته ی یونانیان پریپلوس [دریانوردی اکتشافی] و تعیین مسافت ها به مقیاس روز و گاه به فرسخ بس نکرده، بلکه توصیفی زنده از سواحل و جزایر و بندرگاه های مختلف و شهرها و مردم و محصولات و مصنوعات و کالاهای بازرگانی به جای گذاشته است. چنان که معلوم شده، اطلاعات مفصل وی از کانتون نیز دقیق است. » ( 5 )
سفرنامه سلیمان سیرافی
کتاب سلیمان سیرافی از همان دوران اولیه مورد توجه دریانوردان، جغرافی دانان و علمای جهان اسلام قرار گرفت. کمتر از نیم قرن بعد، ابن فقیه همدانی در سال 290 هـ ق / 903م کتابی در دو هزار صفحه به نام "کتاب البلدان" تألیف کرد و از سفرنامه تاجر سیرافی استفاده کرد و از او نام برد. متأسفانه اصل کتاب مفصل همدانی به دست ما نرسیده و فقط خلاصه ای از آن، که توسط علی چیزری در سال 413 هـ ق/ 1022 انجام شده، برجای مانده است. ( 6 )
ناخدا بزرگ شهریار رامهرمزی نیز در کتاب "عجایب الهند" خود، که به سال 342 هـ ق/ 953م آن را به زبان عربی نوشته، در چندین جا، خصوصاً قصه های شماره 9، 13 و 134، بدون نام بردن سلیمان سیرافی، قصه هایی را از کتاب او نقل کرده است. ( 7 )
توجه مغرب زمینی ها به کتاب سلیمان سیرافی تقریباً از اوایل قرن هیجدهم میلادی/ دوازدهم هجری قمری و در فرانسه آغاز شد. تنها نسخه ی موجود از اصل عربی این کتاب همان است که در کتابخانه ملی پاریس نگاهداری می شود. این نسخه در سال 1011 هـ ق/ 1602 م از روی نسخه ای که در صفر 596ق/ نوامبر 1199م از روی اصل سفرنامه سلیمان سیرافی نوشته شده، استنساخ گردیده است. درسال 1718م/ 1130ق "اوسپ رنودو" ترجمه ناقصی از این کتاب به زبان فرانسه انجام داد و آن را در پاریس منتشر کرد. در سال 1733م/1146ق از ترجمه فرانسوی، ترجمه ای به زبان انگلیسی انجام و در لندن منتشر شد. حدود یک قرن بعد "لانگلس" فرانسوی بار دیگر سفرنامه سلیمان سیرافی را از متن عربی به فرانسه ترجمه و در 1845م/1216ق در پاریس منتشر کرد. ترجمه ی او نیز ناقص بود.
سرانجام "گابریل فران" محقق معروف فرانسوی متن کامل سفرنامه "سلیمان تاجر سیرافی" و "ابوزیدحسن سیرافی" را از عربی به فرانسه ترجمه و در سال 1922م/1340ق/1301 ش در پاریس منتشر کرد. وی در مقدمه، تحقیقات خود درباره ی این سفرنامه را به چاپ رساند. سه سال بعد "فران" متن عرب . . .

بپرس