[ویکی نور] حاج ملاّ سلطان محمّد بیدختی گنابادی، از مشاهیر علما و عرفا و مفسّرین بزرگ قرآن.در 28 جمادی الاولی سال 1251 قمری در بیدخت گناباد واقع در خراسان قدم به عرصۀ وجود نهاد و در سه سالگی به فراق پدر مبتلا شد.
از همان کودکی به هوش و ذکاوت و وقار و متانت در میان اقوام و مردم بیدخت مشهور شد. در سن هفده سالگی وقتی اساتید محلی دیگر درد طلب و روحیۀ علمی وی را ارضا نکردند، پیاده عازم مشهد شد و چندی از محضر علمای آنجا استفادۀ علوم نقلی و ادبی نمود.آنگاه به نزد حاج ملا هادی سبزواری رفته حکمت آموخت و چندی با ارادت کامل نزد وی تلمّذ کرد و در حکمت مشاء و اشراق یدی طولی به هم رساند و حواشی بر اسفار ملا صدرا نوشت و علوم دیگر مثل ریاضیات و هیأت و نجوم و طب و اسطرلاب و علوم غریبه را نیز آموخت. ولی هنوز درد طلب حقیقت درمان نشد.
از آنجا به عتبات عالیات مشرّف شده و علوم فقهی را نزد علمایی مثل مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری کسب کرد و اجازۀ اجتهاد گرفت و در مراجعت بار دیگر در سبزوار به تحصیل حکمت اشتغال ورزید. در این اوان مرحوم سعادتعلیشاه قطب وقت سلسله نعمت اللّهی که عازم مشهد بودند در سبزوار توقف کردند و مرحوم حاج ملا هادی سبزواری مجلس درس را تعطیل و به شاگردان فرمود که به ملاقات مشار الیه روند.در این جلسه جناب سلطانعلیشاه مجذوب سعادتعلیشاه شد و ترک همه چیز کرد و در پی مطلوب به اصفهان رفت و دست ارادت به او داد و مراحل سلوک را طی نمود.
پس از وفات مرشد بزرگوار بنا بر نصّ صریح به سمت قطبیت سلسلۀ نعمت اللّهی منصوب شد.در اندک زمانی صیت فضائل صوری و معنوی ایشان همۀ ایران و بعضی از کشورهای اسلامی را پر نمود و همین امر موجب حسادت دشمنان فقر گردید و بالأخره در سحرگاه 26 ربیع الاوّل 1327 قمری، ایشان را در سن 76 سالگی مخنوق و به شهادت رسانیدند.پیکر پاکشان در بیدخت گناباد مدفون گردید.
آن جناب را تألیفات چند است.آنچه به طبع رسیده عبارتند از: تفسیر قرآن به نام بیان السعاده؛ سعادت نامه در بیان علم و شرافت آن؛مجمع السعادات؛ شرح عرفانی بعضی از ابواب اصول کافی.آن جناب این سه کتاب را به نام مرشد خود سعادتعلیشاه نوشته است.
دیگر ولایت نامه که در شرح و بیان احکام قلبی و امور مربوط به ولایت است و بشارة المؤمنین در بیان شیعه و مؤمن و اموری است که موجب بشارت دادن به مؤمنین از جانب بزرگان دین است و اساس آن ولایت است.تنبیه النائمین در بیان حقیقت خواب و اثبات عوالم ما وراء الطبیعی و تجرّد و بقاء روح از طریق آن.سپس توضیح که شرح فارسی کلمات قصار بابا طاهر عریان است و آخرین تألیف ایشان ایضاح است که شرح عربی همین کلمات می باشد.ولی نه آنکه عین شرح فارسی ترجمه شده باشد، بلکه مطالب آن دو تنوع دارد.
از همان کودکی به هوش و ذکاوت و وقار و متانت در میان اقوام و مردم بیدخت مشهور شد. در سن هفده سالگی وقتی اساتید محلی دیگر درد طلب و روحیۀ علمی وی را ارضا نکردند، پیاده عازم مشهد شد و چندی از محضر علمای آنجا استفادۀ علوم نقلی و ادبی نمود.آنگاه به نزد حاج ملا هادی سبزواری رفته حکمت آموخت و چندی با ارادت کامل نزد وی تلمّذ کرد و در حکمت مشاء و اشراق یدی طولی به هم رساند و حواشی بر اسفار ملا صدرا نوشت و علوم دیگر مثل ریاضیات و هیأت و نجوم و طب و اسطرلاب و علوم غریبه را نیز آموخت. ولی هنوز درد طلب حقیقت درمان نشد.
از آنجا به عتبات عالیات مشرّف شده و علوم فقهی را نزد علمایی مثل مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری کسب کرد و اجازۀ اجتهاد گرفت و در مراجعت بار دیگر در سبزوار به تحصیل حکمت اشتغال ورزید. در این اوان مرحوم سعادتعلیشاه قطب وقت سلسله نعمت اللّهی که عازم مشهد بودند در سبزوار توقف کردند و مرحوم حاج ملا هادی سبزواری مجلس درس را تعطیل و به شاگردان فرمود که به ملاقات مشار الیه روند.در این جلسه جناب سلطانعلیشاه مجذوب سعادتعلیشاه شد و ترک همه چیز کرد و در پی مطلوب به اصفهان رفت و دست ارادت به او داد و مراحل سلوک را طی نمود.
پس از وفات مرشد بزرگوار بنا بر نصّ صریح به سمت قطبیت سلسلۀ نعمت اللّهی منصوب شد.در اندک زمانی صیت فضائل صوری و معنوی ایشان همۀ ایران و بعضی از کشورهای اسلامی را پر نمود و همین امر موجب حسادت دشمنان فقر گردید و بالأخره در سحرگاه 26 ربیع الاوّل 1327 قمری، ایشان را در سن 76 سالگی مخنوق و به شهادت رسانیدند.پیکر پاکشان در بیدخت گناباد مدفون گردید.
آن جناب را تألیفات چند است.آنچه به طبع رسیده عبارتند از: تفسیر قرآن به نام بیان السعاده؛ سعادت نامه در بیان علم و شرافت آن؛مجمع السعادات؛ شرح عرفانی بعضی از ابواب اصول کافی.آن جناب این سه کتاب را به نام مرشد خود سعادتعلیشاه نوشته است.
دیگر ولایت نامه که در شرح و بیان احکام قلبی و امور مربوط به ولایت است و بشارة المؤمنین در بیان شیعه و مؤمن و اموری است که موجب بشارت دادن به مؤمنین از جانب بزرگان دین است و اساس آن ولایت است.تنبیه النائمین در بیان حقیقت خواب و اثبات عوالم ما وراء الطبیعی و تجرّد و بقاء روح از طریق آن.سپس توضیح که شرح فارسی کلمات قصار بابا طاهر عریان است و آخرین تألیف ایشان ایضاح است که شرح عربی همین کلمات می باشد.ولی نه آنکه عین شرح فارسی ترجمه شده باشد، بلکه مطالب آن دو تنوع دارد.
wikinoor: سلطان علی شاه،_سلطان محمد_بن_حیدر