سلطان صاحبقران

لغت نامه دهخدا

سلطان صاحبقران. [ س ُن ِ ح ِ ق ِ ] ( اِخ ) لقب سلطان حسین بایقرا است. رجوع به سلطان حسین و حسین بایقرا و مجالس النفایس شود.

فرهنگ فارسی

لقب سلطان حسین بایقرا است

دانشنامه آزاد فارسی

علی حاتمی به سبب علاقۀ فراوانش به تاریخ معاصر ایران (پس از باباشمل، قلندر، و ستارخان)، مجموعه سیزده قسمتی سلطان صاحبقران را در ۱۳۵۴ ساخت که با آن وفاداری خود را به تاریخ قاجار نشان داد. در مواردی هم علایق نمایشی او سبب شد که از مستندات تاریخی سرپیچی کند، و تاریخ قاجار را به روایت خودش بازگو کند. حاتمی مجموعه فیلمی ساخت که وقتی تماشاگر آن را می بیند، گمان نکند که در سر کلاس تاریخ نشسته است. بازیگرانی که در این فیلم بازی کردند، عبارت اند از جمشید مشایخی (سلطان صاحبقران)، پرویز فنی زاده (ملیجک)، ناصر ملک مطیعی (امیرکبیر) و سعید نیک پور (میرزا رضا کرمانی).

پیشنهاد کاربران

سلطان صاحبقران نام یک مجموعه تلویزیونی تاریخی است که در سال ۱۳۵۴ توسط علی حاتمی و برای تلویزیون ملی ایران ساخته شده است.
طرح این مجموعه تلویزیونی را علی حاتمی با توجه به اشتیاقش به بازگویی تاریخ معاصر ایران و علی رغم شکست تجاری آخرین فیلم تاریخی اش، «ستارخان»، همزمان با مجموعه تلویزیونی «قصه های مثنوی»، به شبکه دوم تلویزیون ملی ایران ارائه داد تا بدین وسیله به روایت مقطع مهمی از تاریخ معاصر ایران بپردازد.
...
[مشاهده متن کامل]

این مجموعه تلویزیونی در سیزده قسمت و به طریقهٔ سیاه و سفید توسط تلویزیون ملی ایران تهیه گردید و نخستین بار در ۱۵ آبان ۱۳۵۴ از شبکه دوم تلویزیون ملی ایران به نمایش درآمد و سپس یک بار دیگر در ۷ تیر ۱۳۵۶ از سیمای ایران پخش گردید.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، این مجموعه تلویزیونی از هیچ یک از شبکه های تلویزیونی ایران بازپخش نشد. در اوایل سال ۱۳۸۶ محمدمهدی دادگو، تهیه کننده سینما اعلام کرد که قصد دارد دو نسخه سینمایی «امیرکبیر» و «میرزا رضا کرمانی» را از مجموعهٔ «سلطان صاحبقران»، تدوین و روانه پرده سینماها کند. امّا در تیرماه ۱۳۸۶ زری خوشکام، همسر علی حاتمی، مخالفت خود را با بازسازی این دو فیلم سینمایی از مجموعه تلویزیونی «سلطان صاحبقران» اعلام کرد.
داستان از روز دوازدهم ذیقعده سال ۱۳۱۳ ( قمری ) آغاز می شود. زمانی که ملیجک ( پرویز فنی زاده ) که نور چشمی سلطان محسوب می شود، سلطان ناصرالدین شاه قاجار ( جمشید مشایخی ) را از خواب بیدار می کند تا مهیّای جشنها و مراسم مربوط به پنجاه سالگی سلطنتش شود. امّا ناصرالدین شاه به خاطر پیش بینی منجم باشی دربار که پیش گویی کرده است که پس از پنجاه سال سلطنت ممکن است که علیه جان وی سوء قصدی صورت بگیرد، نگران است. او اعلام می کند که مایل نیست کسی را ملاقات کند، و سپس رئیس نظمیه و حکیم باشی و برخی درباریان را به حضور می پذیرد و برای سرگرمی صورت ملیجک را نقاشی می کند و به مرور خاطرات خویش می پردازد. این طور که پیداست شاه از برخی کارهای گذشته خود از جمله به خصوص از رفتاری که با میرزاتقی خان امیرکبیر ( ناصر ملک مطیعی ) داشته و او را پس از برکنار کردن از صدراعظمی، به قتل رسانده است، پشیمان است. به تدریج وی به رؤیایی که ما آن را با فلاش بک می بینیم، فرومی رود و در ذهن خویش کمک ها و راهنمایی هایی را که امیرکبیر برای بر تخت نشاندن او انجام داده و روز انتصاب امیرکبیر به صدراعظمی و نیز ازدواج او با خانم عزت الدوله ( زری خوشکام ) تنها خواهر تنی شاه را به خاطر می آورد. امّا اندکی بعد مهد علیا، مادر ناصرالدین شاه ( ایرن ) ، با داماد خویش، امیرکبیر، به دشمنی و لجاجت برمی خیزد و نزد دخترش عزت الدوله ( زری خوشکام ) ، که به دیدار او آمده است، از امیر بدگویی و گلایه می کند. عزت الدوله می کوشد اختلافات شوهرش امیرکبیر با مادر خود، مهد علیا را برطرف کند که موفق نمی شود. نهایتاً عزت الدوله همسرش را در جریان حوادث پشت پرده قرار می دهد و امیر را از نقشهٔ شومی که مادرش مهدعلیا، علیه او چیده است، آگاه می سازد. در این اثنا میرزا آقاخان نوری ( جهانگیر فروهر ) که به جرم اختلاس به کاشان تبعید شده بود نیز، نقض قانون کرده و بدون رُخصت وارد تهران می شود و از ترس واکنش امیر نظام و برای فرار از مجازات بست می نشیند. امّا میرزاتقی خان امیرکبیر برای پایان دادن به بست نشینی میرزا آقاخان زنجیرهایی را که او خود را با آن بسته است پاره می کند. در مقابل میرزا آقاخان نوری نیز با نفوذ به سفره خانهٔ مهدعلیا ( مادر شاه ) راه تأثیر بر تخت سلطنت را می یابد و شروع به توطئه چینی علیه امیرنظام می کند. او ضمن تبانی با مهدعلیا، با وی هم پیمان می شود تا دشمن مشترک خود، امیرکبیر، را از میان بردارند. توطئه ای که سرانجام به نتیجه می رسد و ناصرالدین شاه را به برکناری و سپس قتل امیرکبیر وادار می سازد. میرزا آقاخان که خود را با همین قبیل اقدامات تا مقام صدراعظمی بالا کشانده است، تحت الحمایهٔ سفارت انگلیس به شمار می آید و پس از بازگشت قبلهٔ عالم از سفر، با خدعهٔ جهان خانم ( مهد علیا ) که خود را محتضر و رو به موت نشان می دهد و بدینسان ترحم شاه را برای میرزا آقاخان جلب می کند، مورد عفو ملوکانه قرار می گیرد. قسمتهای دیگر مجموعه تلویزیونی به ماجرای قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان، موضوع روابط عجیب شاه با ملیجک ( پرویز فنی زاده ) ، ماجرای ترور شاه در بارگاه شاه عبدالعظیم بدست میرزا رضا کرمانی ( سعید نیک پور ) ، جریان بازپرسی و سین جیم یا استنطاق میرزا رضای کرمانی و… پرداخته است.

سلطان صاحبقران
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سلطان_صاحبقران_(مجموعه_تلویزیونی)

بپرس