[ویکی فقه] تیموریان (یا گورکانیان)، سلسله ای از نوادگان تیمور گورکان که از ۸۰۷ تا ۹۱۳ در ایران، حکومت کردند.
این دوره را می توان در دو بخش بررسی کرد: از ۸۰۷ تا ۸۵۰ و از ۸۵۰ تا ۹۱۳.
جانشیان تیمور
تیمور پس از ۳۶ سال سلطنت و بر جا گذاشتن قلمروی گسترده، در ۸۰۷ در اُترار درگذشت . از وی ۳۱ پسر، نوه، نبیره و نبیره زاده باقی ماند. از فرزندان ذکور وی، عمرشیخ و جهانگیر در زمان حیات تیمور درگذشتند و میرانشاه و شاهرخ چون مورد توجه پدر نبودند، به جانشینی انتخاب نشدند. و تیمور، پیرمحمدِ جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود بر گزید.
← پیرمحمد
ظهیرالدین بابر، پسر عمرشیخ که برای دفع شیبک خان با بدیع الزمان متحد شده بود، نتوانست با ازبکان مقابله کند و به هندوستان رفت و در ۹۳۲ حکومت تیموریان هند (بابریان) را در آن جا پایه گذاری کرد. دوره تیموریان به رغم نابسامانی و منازعات داخلی و درگیری امیران این خاندان با ترکمانان قراقوینلو، دوره رونق فرهنگ، ادبیات، تاریخ، ریاضی و نجوم بود. دربارهای هرات، سمرقند، شیراز، تبریز و اصفهان به سبب هنرپروری و هنرمندی فرمانروایان تیموری، محل تجمع و آمد و شد هنرمندان و ادیبان برجسته بود. هر چند جانشینان تیمور به لحاظ ساختار حکومتی وارث تشکیلاتی بودند که تیمور بر اساس سنن مغولی بنا نهاده بود (تیمور گورکان)، به سبب نبود حکومتی متمرکز، بخصوص پس از شاهرخ، و تجزیه قلمرو تیمور در نیمه دوم سده نهم، تشکیلات او نتوانست بر آن اساس باقی بماند. تفاوت اساسی در ساختار حکومتی جانشینان تیمور با خود او، رجحان دادن قوانین اسلامی بر قوانین مغولی (یاسا) بود که پس از آن که شاهرخ، در ۸۱۵ قوانین یاسا را لغو و فقه اسلامی را جانشین آن ها کرد، رایج گردید. پس از او بیش تر فرمانروایان تیموری، از جمله ابوسعید و سلطان حسین بایقرا، به رعایت سنن اسلامی پایبند ماندند.
دلائل سقوط تیموریان
...
این دوره را می توان در دو بخش بررسی کرد: از ۸۰۷ تا ۸۵۰ و از ۸۵۰ تا ۹۱۳.
جانشیان تیمور
تیمور پس از ۳۶ سال سلطنت و بر جا گذاشتن قلمروی گسترده، در ۸۰۷ در اُترار درگذشت . از وی ۳۱ پسر، نوه، نبیره و نبیره زاده باقی ماند. از فرزندان ذکور وی، عمرشیخ و جهانگیر در زمان حیات تیمور درگذشتند و میرانشاه و شاهرخ چون مورد توجه پدر نبودند، به جانشینی انتخاب نشدند. و تیمور، پیرمحمدِ جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود بر گزید.
← پیرمحمد
ظهیرالدین بابر، پسر عمرشیخ که برای دفع شیبک خان با بدیع الزمان متحد شده بود، نتوانست با ازبکان مقابله کند و به هندوستان رفت و در ۹۳۲ حکومت تیموریان هند (بابریان) را در آن جا پایه گذاری کرد. دوره تیموریان به رغم نابسامانی و منازعات داخلی و درگیری امیران این خاندان با ترکمانان قراقوینلو، دوره رونق فرهنگ، ادبیات، تاریخ، ریاضی و نجوم بود. دربارهای هرات، سمرقند، شیراز، تبریز و اصفهان به سبب هنرپروری و هنرمندی فرمانروایان تیموری، محل تجمع و آمد و شد هنرمندان و ادیبان برجسته بود. هر چند جانشینان تیمور به لحاظ ساختار حکومتی وارث تشکیلاتی بودند که تیمور بر اساس سنن مغولی بنا نهاده بود (تیمور گورکان)، به سبب نبود حکومتی متمرکز، بخصوص پس از شاهرخ، و تجزیه قلمرو تیمور در نیمه دوم سده نهم، تشکیلات او نتوانست بر آن اساس باقی بماند. تفاوت اساسی در ساختار حکومتی جانشینان تیمور با خود او، رجحان دادن قوانین اسلامی بر قوانین مغولی (یاسا) بود که پس از آن که شاهرخ، در ۸۱۵ قوانین یاسا را لغو و فقه اسلامی را جانشین آن ها کرد، رایج گردید. پس از او بیش تر فرمانروایان تیموری، از جمله ابوسعید و سلطان حسین بایقرا، به رعایت سنن اسلامی پایبند ماندند.
دلائل سقوط تیموریان
...
wikifeqh: گورکانیان