سلحشور یا طبق متون قدیمی و اوستایی سلهشور به نظر می آید در واقع سلحژور یا سلهژور بوده که ژور به معنای بالا و بلند و محترم نیز اکنون در گویش های کردی ، مازنی ، کرمانجی و بعضاً لری استفاده می شود بهتر است بدانیم بسیاری لغات در فارسی بوده و سپس عربی شده اند مثل سلاه و سلاح
به طرز بامزه ای جایی دیدم کسی فکر میکرد سلحشور از سلاح و شور به معنی شستن! ساخته شده
در حالی که این "شور" از شوریدن میاید
سلحشور کسی است که سلاحش را به شور و خروش می آورد.
واژه ی سلحشور از ریشه سلاح عربی و شور فارسی درست شده است
واژه سلاح
معادل ابجد 99
تعداد حروف 4
تلفظ selāh
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اَسلِحَة] ( نظامی )
مختصات ( س ) [ ع . ] ( اِ. )
... [مشاهده متن کامل]
آواشناسی selAh
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
سلحشور. [ س ِ ل َ ] ( نف مرکب ) مخفف سلاح شور. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ) . سپاهی و مستعد قتال و جدال باشد و معنی آن سلاح ورز است که از سلاح بهم رسانیدن و تحصیل کردن اسباب جنگ باشد و در عربی مقدمة الجیش خوانند و به ترکی شرباشاران گویند. ( برهان ) . سلاح ورز است یعنی مرد جنگی که اسباب جنگ او آماده باشد و ورزش و استعمال سلاح بسیار کند چرا که این لفظ مرکب است از سلح که مخفف سلاح باشد و از لفظ شور که مشتق از شوریدن باشد و معنی شوریدن باهم زدن چیزهاو استعمال و وزرش کردن. ( غیاث اللغات ) :
چه خوش گفت آن تهی دست سلحشور
جوی زر بهتر از پنجاه من زور.
سعدی.
سالی از بلخ بامیانم سفر بود. . . جوانی ببدرقه همراه ما شد سپرباز، چرخ انداز، سلحشور. ( گلستان ) .
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش.
منبع. لغت نامه دهخدا
اهل رزم ؛ جنگجو. سلحشور. جنگ آور :
دو کس پرور ای شاه کشورگشای
یکی اهل رزم و یکی اهل رای.
سعدی.
جنگجویی که هیچ وقت از جنگیدن و مبارزه با ظلم دست نمی کشد
بنده جنگجو و دلاور خداوند
تش های تیره سلحشور
اوستا
مدبهدار
بهلیل
خسروگاهی
سمال وند
از واژه اوستایی " سلهشور " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
تیره سلحشور طایفه مالملی ایل راکی
بابادی باب ایل بختیاری
قوم بزرگ لر آریایی
ساکن ایذه. مسجدسلیمان
. کوهرنگ. لالی. اهواز. آبادان. خرمشهر.
. اصفهان . شاهین شهر. زرین شهر.
تهران. کرج. ماهشهر. عسلویه. کنگان
... [مشاهده متن کامل]
. بندرعباس. جفیر
کویت. آلمان. . . . .
بیاد دشت سوسن مال و پیون
سلحشور یل بختیاری
یل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)