[ویکی فقه] امام حسین (علیه السّلام) به کوفه و بصره سفیرانی را اعزام کرده اند که در این مقاله به بررسی سفیران امام پرداخته می شود.
بعضی از سفیرانی که امام حسین (علیه السّلام) به کوفه اعزام کردند به این شرح می باشند:
← مسلم بن عقیل
امام حسین (علیه السّلام) نامه ای نوشت و آن را به وسیله یکی از موالیان خود به نام سلیمان، برای سران پنج قبیله بصره (یعنی قبایل: عالیه، بکر بن وائل، تمیم، عبد القیس و ازد .) فرستاد. سلیمان به هر یک از سران بصره به نام های مالک بن مسمع بکری، احنف بن قیس، منذر بن جارود، مسعود بن عمرو، قیس بن هیثم و عمرو بن عبیدالله بن معمر نسخه ای از نامه امام (علیه السّلام) را تقدیم نمود. مضمون این نامه ها که با متنی واحد نگارش یافته بود، چنین بود: «اما بعد، به راستی که خداوند، محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) را از میان مخلوقات خویش برگزید و به نبوت کرامت بخشید و او را به پیمبری خویش معین کرد. آن گاه وی را نزد خود برد. او برای بندگان، خیرخواهی کرد و آن چه را بدان مامور بود، به انجام رسانده بود. ما، خاندان او، نزدیکان او، جانشینان او و وارثانش بودیم و سزاوارترین مردم به جانشینی او در میان مردم. اما قوم ما دیگران را بر ما ترجیح دادند؛ ما بدین امر، تن در دادیم و از اختلاف، پرهیز نمودیم(چرا که امنیت) و آرامش( مردم ) را دوست داشتیم. در حالی که می دانستیم نسبت به کسانی که این کار را به دست گرفته اند، سزاوارتریم. (گذشتگان، ) رفتاری نیک داشتند و به اصلاح پرداختند و در طلب حقیقت بودند. خداوند، آنان را بیامرزد و ما و آنان را مشمول غفران خود سازد! ؟ ؟ ؟اینک، فرستاده ام را به همراه این نامه به سوی شما می فرستم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرا می خوانم. به راستی که سنت، از میان رفته است و بدعت ها زنده شده اند. اگر سخنم را بشنوید و از فرمانم پیروی کنید، شما را به راه درست، هدایت می کنم. سلام و رحمت خدا بر شما باد! » هر یک از بزرگان بصره که نسخه ای از نامه امام (علیه السّلام) را دریافت کردند آن را مخفی نگه داشتند به جز منذر بن جارود که گمان برد این امر از نیرنگ های عبیدالله بن زیاد است. از این رو در شبی که فردای آن روز ابن زیاد قصد عزیمت به کوفه را داشت، موضوع را به وی گزارش داد. عبیدالله نیز فرستاده امام (علیه السّلام) را به حضور طلبیده او را گردن زد. سپس بر منبر رفت و حمد و ثنای الهی را به جا آورد.
بعضی از سفیرانی که امام حسین (علیه السّلام) به کوفه اعزام کردند به این شرح می باشند:
← مسلم بن عقیل
امام حسین (علیه السّلام) نامه ای نوشت و آن را به وسیله یکی از موالیان خود به نام سلیمان، برای سران پنج قبیله بصره (یعنی قبایل: عالیه، بکر بن وائل، تمیم، عبد القیس و ازد .) فرستاد. سلیمان به هر یک از سران بصره به نام های مالک بن مسمع بکری، احنف بن قیس، منذر بن جارود، مسعود بن عمرو، قیس بن هیثم و عمرو بن عبیدالله بن معمر نسخه ای از نامه امام (علیه السّلام) را تقدیم نمود. مضمون این نامه ها که با متنی واحد نگارش یافته بود، چنین بود: «اما بعد، به راستی که خداوند، محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) را از میان مخلوقات خویش برگزید و به نبوت کرامت بخشید و او را به پیمبری خویش معین کرد. آن گاه وی را نزد خود برد. او برای بندگان، خیرخواهی کرد و آن چه را بدان مامور بود، به انجام رسانده بود. ما، خاندان او، نزدیکان او، جانشینان او و وارثانش بودیم و سزاوارترین مردم به جانشینی او در میان مردم. اما قوم ما دیگران را بر ما ترجیح دادند؛ ما بدین امر، تن در دادیم و از اختلاف، پرهیز نمودیم(چرا که امنیت) و آرامش( مردم ) را دوست داشتیم. در حالی که می دانستیم نسبت به کسانی که این کار را به دست گرفته اند، سزاوارتریم. (گذشتگان، ) رفتاری نیک داشتند و به اصلاح پرداختند و در طلب حقیقت بودند. خداوند، آنان را بیامرزد و ما و آنان را مشمول غفران خود سازد! ؟ ؟ ؟اینک، فرستاده ام را به همراه این نامه به سوی شما می فرستم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرا می خوانم. به راستی که سنت، از میان رفته است و بدعت ها زنده شده اند. اگر سخنم را بشنوید و از فرمانم پیروی کنید، شما را به راه درست، هدایت می کنم. سلام و رحمت خدا بر شما باد! » هر یک از بزرگان بصره که نسخه ای از نامه امام (علیه السّلام) را دریافت کردند آن را مخفی نگه داشتند به جز منذر بن جارود که گمان برد این امر از نیرنگ های عبیدالله بن زیاد است. از این رو در شبی که فردای آن روز ابن زیاد قصد عزیمت به کوفه را داشت، موضوع را به وی گزارش داد. عبیدالله نیز فرستاده امام (علیه السّلام) را به حضور طلبیده او را گردن زد. سپس بر منبر رفت و حمد و ثنای الهی را به جا آورد.
wikifeqh: سفیران_امام_حسین