[ویکی نور] سفرنامه لرستان و خوزستان محمد حسین آریا. "سفرنامه لرستان و خوزستان"، اثر بارون کلمنت اوگوستوس دوبد، شرح سفر جهانگردی روسی به نام ِ"کلمنت او گاستس دو بُد" و نام مختصرِ " بارون دو بُد" می باشد که توسط آقای محمدحسین آریا ترجمه شده است. مؤلف اثر، سیاح روسی در محدوده زمانی قتل گریبایدوف، در سمت نایب اولی سفارت روسیه در تهران انجام وظیفه می کرده است. چنین به نظر می رسد، او خانه بدوشی بوده که به عشق سیر و سفر در خطه پهناور ایران به سیاحت پرداخته و پیش از سفر به لرستان بزرگ و لرستان کوچک و خوزستان، نواحی کرمانشاهان، خراسان، گرگان، همدان و مناطق دیگر مملکت ما را گشته است.
بارون دو بد در اوایل سلطنت محمد شاه از مسیر تهران، قم، کاشان، اصفهان و شیراز به کازرون سفر می کند، و وقایع این بخش را به اجمال شرح می دهد. آن گاه به خطه لرستان بزرگ پا می گذارد و مسیر دوگنبدان، بهبهان و مالمیر را طی می کند و حوادث سفر خود را درباره طایفه های ممسنی، بویراحمد، جاوی، کهکیلویه، بختیاری و... به تفصیل بازگو می نماید. سپس شوشتر، دزفول و شوش را می بیند، آن گاه به قول خود وارد سرزمین نامکشوف لرستان کوچک می شود، از جایدر و کوه دشت به شهر خرم آباد و بروجرد می آید و پس از اقامت و توصیف آن ها و شرح طوایف پیشکوه و پشتکوه از مسیر اراک و قم به تهران باز می گردد و بخشی از تاریخ این مناطق را بر ما روشن می سازد.
در مقدمه این کتاب می خوانیم: در دوران حکومت صفویه و خاصه ایام زمامداری شاهان قاجار، جمع بسیاری از سیاحان و خاور شناسان و باستان شناسان و نظامیان و سیاستمداران اروپایی هر یک به منظور خاصی به ایران کهنسال سفر کردند و ماجرای خود را نگاشتند. جمعی از اینان به تربت زبان و فرهنگ و ادب فارسی به سفری روحانی آمدند تا هم مشام جان خویشتن را از رایحه دل انگیز نغمات و عرفان سخن سرایان این مُلک بیارایند و هم تابشی از خرد و حکمت آن را برای همزبانان خود به ارمغان ببرند. از این جمله است نیکلسن...، لویی ماسینیون...، گوته.
همه راهیان ایران چنین نبوده اند، برخی نیز در پی یافتن گنجینه های باستانی و تزیین موزه های وطن خود و شوق به اکتشاف اسرار کهن تاریخ مشرق زمین و... بدین سوی روی آور شده اند، چه بسا به توان فرانسوی ها و آلمانی ها را از این جمله شمرد.
بارون دوبد در سفر خود از خوزستان نیز دیدن کرده است. در کتاب ترجمه شده اش، با عنوانِ ِ "سفرنامه خوزستان و لرستان"، مسیر حرکت او با نقشه ای نشان داده شده است. بهبهان یکی از مقاصدی بود که او در سفرش از آن جا دیدار کرد. در فصل هشتم کتاب، آمده است:
بارون دو بد در اوایل سلطنت محمد شاه از مسیر تهران، قم، کاشان، اصفهان و شیراز به کازرون سفر می کند، و وقایع این بخش را به اجمال شرح می دهد. آن گاه به خطه لرستان بزرگ پا می گذارد و مسیر دوگنبدان، بهبهان و مالمیر را طی می کند و حوادث سفر خود را درباره طایفه های ممسنی، بویراحمد، جاوی، کهکیلویه، بختیاری و... به تفصیل بازگو می نماید. سپس شوشتر، دزفول و شوش را می بیند، آن گاه به قول خود وارد سرزمین نامکشوف لرستان کوچک می شود، از جایدر و کوه دشت به شهر خرم آباد و بروجرد می آید و پس از اقامت و توصیف آن ها و شرح طوایف پیشکوه و پشتکوه از مسیر اراک و قم به تهران باز می گردد و بخشی از تاریخ این مناطق را بر ما روشن می سازد.
در مقدمه این کتاب می خوانیم: در دوران حکومت صفویه و خاصه ایام زمامداری شاهان قاجار، جمع بسیاری از سیاحان و خاور شناسان و باستان شناسان و نظامیان و سیاستمداران اروپایی هر یک به منظور خاصی به ایران کهنسال سفر کردند و ماجرای خود را نگاشتند. جمعی از اینان به تربت زبان و فرهنگ و ادب فارسی به سفری روحانی آمدند تا هم مشام جان خویشتن را از رایحه دل انگیز نغمات و عرفان سخن سرایان این مُلک بیارایند و هم تابشی از خرد و حکمت آن را برای همزبانان خود به ارمغان ببرند. از این جمله است نیکلسن...، لویی ماسینیون...، گوته.
همه راهیان ایران چنین نبوده اند، برخی نیز در پی یافتن گنجینه های باستانی و تزیین موزه های وطن خود و شوق به اکتشاف اسرار کهن تاریخ مشرق زمین و... بدین سوی روی آور شده اند، چه بسا به توان فرانسوی ها و آلمانی ها را از این جمله شمرد.
بارون دوبد در سفر خود از خوزستان نیز دیدن کرده است. در کتاب ترجمه شده اش، با عنوانِ ِ "سفرنامه خوزستان و لرستان"، مسیر حرکت او با نقشه ای نشان داده شده است. بهبهان یکی از مقاصدی بود که او در سفرش از آن جا دیدار کرد. در فصل هشتم کتاب، آمده است:
wikinoor: سفرنامه_لرستان_و_خوزستان،_محمد_حسین_آریا