سرخ ولیک

لغت نامه دهخدا

سرخ ولیک. [ س ُ وَ ] ( اِ مرکب ) گونه ای از ولیک که بیشتر در نواحی خشک و استپی یافت شود و در خشک جنگلهای خزر نیز هست ارتفاعات متوسط در کلاردشت به ارتفاع 2200گزی نیز دیده میشود در کتول سرخ ولیک گویند. رجوع به درختان جنگلی ص 187 شود.

فرهنگ فارسی

درختی است از تیره گل سرخیان که یکی از گونه های زالزالک وحشی می باشد و در جنگلهای شمالی ایران انواع مختلفش فراوانند زعرور الادویه شوکه حاده عضه شجره العضه اقسیتانتس خفچه ملاولیک آق دیکن کویج .
گونه ای از ولیک که بیشتر در نواحی خشک و استپی یافت شود .

فرهنگ عمید

= سیاکوتی

گویش مازنی

دانشنامه عمومی

سرخه ولیک یا زالزالک برگ ریز ( نام علمی: Crataegus monogyna ) مترادف ( نام علمی: Crataegus microphylla ) [ ۱] نام یک گونه از سرده زالزالک است. این گیاه زینتی و دارویی بومی اروپا، شمال غربی آفریقا و غرب آسیا بوده و جزء گونه های مهاجم است.
سرخه ولیک که در عربی و طب سنتی با نام زعرور احمر شناخته می شود درختچه ای است پرپشت به ارتفاع 2 تا 6 متر، با شاخه های خاردار، خاکستری، صاف، برگ هایی مشتکل از سه تا پنج لوب، عمیق، فرورفته، دندانه دار در بالا، به رنگ سبز تیره و براق. گل های سفید یا صورتی تاج آن دارای پنج گلبرگ، برچه های فراوان، بساک های قهوه ای مایل به قرمز، میوه های قرمز کوچک، بیضی یا کروی، با خمیر آردی، کمی شیرین، با یک هسته.
↑ مظفریان، فرهنگ نام های گیاهان ایران، ۱۶۲.
قطره کراتاگوس که از عصاره هیدروالکلی گیاه سرخ ولیک تهیه می شود اثرات کاردیوتونیک، گشادکننده سرخرگ کرنری و پایین آورنده فشار خون دارد. [ ۱]
عکس سرخ ولیکعکس سرخ ولیکعکس سرخ ولیکعکس سرخ ولیکعکس سرخ ولیکعکس سرخ ولیک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس