سرتنگ

لغت نامه دهخدا

سرتنگ. [ س َ ت َ ] ( ص مرکب ) مقابل سرگشاد: کوزه سرتنگ.

سرتنگ. [ س َ ت َ ] ( اِخ ) دهی از بخش ایذه شهرستان اهواز. دارای 152 تن سکنه است. آب آن از چاه و قنات. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

سرتنگ. [ س َ ت َ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان بهمئی سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان.دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات ، پشم و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

ده از بخش ایذه شهرستان اهواز دارای ۱۵۲ تن سکنه است آب از چاه و قنات .محصول غلات پشم و لبنیات .

دانشنامه عمومی

سرتنگ (آذربایجان). سرتنگ ( به لاتین: Serteng ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوبا واقع شده است. [ ۱]
عکس سرتنگ (آذربایجان)عکس سرتنگ (آذربایجان)

سرتنگ (بخش مرکزی اندیکا). سرتنگ یک روستا در ایران است که در بخش مرکزی شهرستان اندیکا در استان خوزستان واقع شده است. [ ۱] سرتنگ ۷۰ نفر جمعیت دارد.
این روستا در دهستان قلعه خواجه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۰ نفر ( ۹ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس سرتنگ (بخش مرکزی اندیکا)

سرتنگ (خمیر). سرتنگ، روستایی در دهستان کهورستان بخش کهورستان شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۶۵ نفر ( ۳۷ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس سرتنگ (خمیر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس