سرتاسری

/sartAsari/

معنی انگلیسی:
nationwide, through, wall-to-wall, extended from one end to the other end, wholesale, wide_

لغت نامه دهخدا

سرتاسری. [ س َ س َ ] ( ص نسبی ) که از یک جانب به جانب دیگر فرارسد: راه آهن سرتاسری ایران.

فرهنگ فارسی

که از یکجانب بجانب دیگر فرا رسد راه آهن سرتاسری ایران .

گویش مازنی

/sar taa sari/ نوعی پیراهن

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به سومین قطعه از قطعات کفن سرتاسری می گویند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۴۲۷.
...

مترادف ها

all-around (صفت)
کاملا، جامع، سرتاسری

all-round (صفت)
کاملا، سرتاسری، شامل هر چیز یا هر کس

پیشنهاد کاربران

بپرس