سحابی

/sahAbi/

معنی انگلیسی:
cloudy, nebular, nebula

لغت نامه دهخدا

سحابی. [ س َ ] ( ع اِ ) نام ستاره هایی است خرد. ابوریحان آرد : اندر آسمان پنج کوکب است ازگونه کاهکشان چون پاره ابر و ایشان را سحابی خوانند. ( التفهیم ). و کواکب سحابی لنگ ابری بر کمر بسته.( دره نادره چ شهیدی ص 265 ). رجوع به سحابیه شود.

سحابی. [ س َ ] ( اِخ ) استرآبادی. لطفعلی بیک آذر آرد: ازجمله ارباب صلاح و اصحاب فلاح است ، مدتی سالک طریق نظم بود، آخرالامر بعد از مجاورت آستانه رضویه بتحصیل علوم و تنبیه و تهذیب اخلاق حسنه پرداخت. از اوست :
زآن رو خط مشک سود برخاست
آتش بنشست ورود برخاست.
نمود روی تو گلهای باغ را چه کنم
چو آفتاب برآمد چراغ را چه کنم.
( آتشکده آذرچ بمبئی ص 141 ).
صادقی کتابدار در مجمع الخواص نام او را آورده و از او مذمت کرده است ولی صاحب معاصر الکرام سخت او را ستوده. مؤلف الذریعه وفات او را به سال 1021 هَ. ق. نوشته. رجوع به تعلیقات آتشکده آذر چ شهیدی ص 54 و رجوع به ریاض العارفین و مجمعالفصحا ج 2 شود.

سحابی. [ س َ ] ( اِخ ) نجفی. مؤلف مرآت الخیال آرد: مولانا سحابی نجفی ، محقق و صاحب حال بود و در مطاوی چهار مصراع رباعی هزاران معانی بلند و مطلب ارجمند ودیعت نهاده و از نعمت خانه معنی بهره تمام به گرسنه چشمان روشن پیرای بینش ( ؟ ) رسانیده به وقت موعود سر در پرده اختفا کشیده و رباعی عناصر اربعه اش از صدمه پنجه اجل مصرع مصرع بل حرف حرف از هم ریخت. اصلش از خاک پاک نجف است و تا آخر عمر از آن خطه متبرکه عزم خروج نکرد و معاصر شیخ ظهوری و شیخ فیضی فیاضی بود. از جمله رباعیات او است :
هر کس بدرون خویشتن ره دارد
در چشم شه و گدا گذرگه دارد
دریا خود و غواض خود و گوهر خود
هان غوری کن که این سخن ته دارد.
( از مرآت الخیال ص 83 و 84 ).

فرهنگ فارسی

استر آبادی شاعر ( ف.۱٠۱٠ه.ق.۱۶٠۱م. ) اصل وی از استر اباد و زادگاهش شوشتر بود و چهل سال از عمر خود را در نجف گذرانید . او به ترانه ها و رباعیات عارفانه متوسط خود شهرت یافته است و غزلیاتی هم دارد .
( صفت ) منسوب به سحاب ابری . یا ستارگان سحابی . تعداد بسیار از ستارگان که بصورت ابری با نور سفید در آسمان دیده میشوند مهمترین این گروه کهکشان است .
نجفی . مولف مر آت الخیال آرد : مولانا سحابی نجفی محقق و صاحب حال بود و در مطاوی چهار مصرع رباعی هزاران معانی بلند و مطلب ارجمند ودیعت نهاده و از نعمت خانه معنی بهره تمام بگرسنه چشمان روشن پیرای بینش رسانیده بوقت موعد سر در پرده اختفا کشیده و رباعی عناصر اربعه اش از صدمه پنجه اجل مصرع مصرع بل حرف حرف از هم ریخت .

فرهنگ معین

(سَ ) (ص . ) ۱ - منسوب به سحاب ، ابری . ۲ - ابر مانندی متشکل از گازهای بسیار رقیق و کم دما که در اثر نور ستارگان مجاور خود قابل رؤیت می شوند.

فرهنگ عمید

تودۀ ابر مانند.

فرهنگستان زبان و ادب

{nebula} [نجوم] جِرمی آسمانی به صورت توده ای مه آلود، تشکیل شده از ابرهای گازی بزرگ که معمولاً محل پیدایش ستاره هاست

دانشنامه عمومی

سحابی یا میغ واره، به ابر عظیمی از غبار، گاز و پلاسما در فضاهای میان ستاره ای[ ۱] گفته می شود.
( در لاتین؛ nebula یا nebulae در جمع ) بخشی درخشان و متمایز از محیط میان ستاره ای است که می تواند از یونیزه شدن، هیدروژن به شکل خنثی یا مولکولی، و همچنین از غبار کیهانی تشکیل شده باشد. بیشتر سحابی ها مناطق ستاره ساز هستند، مانند «ستون های آفرینش» در سحابی عقاب. در این نواحی، تشکیلات گاز، غبار و دیگر مواد به هم می پیوندند و مناطق متراکم تری را تشکیل می دهند که به جذب مواد بیشتری می انجامد و در نهایت آن ها به اندازهٔ کافی متراکم می شوند تا ستاره ها را تشکیل دهند. سپس، تصور می شود که مواد باقی مانده سیارات و دیگر اجرام سامانه سیاره ای را تشکیل می دهند.
بیشتر سحابی ها اندازهٔ بسیار وسیعی دارند. قطر برخی از آنها صدها سال نوری است. یک سحابی که از زمین برای چشم انسان قابل مشاهده است؛ با آن که از نزدیک بزرگتر به نظر می رسد، اما روشن تر نیست. [ ۲] سحابی شکارچی، درخشان ترین سحابی در آسمان و مساحتی دو برابر قطر زاویه ای ماه کامل را می توان با چشم غیرمسلح مشاهده کرد، اما اخترشناسان پیشین آن را نادیده گرفتند. اگرچه چگالی بیشتر سحابی ها از فضای اطراف آنها بیشتر است، اما چگالی بیشتر سحابی ها بسیار کمتر از هر خلاء ایجاد شده روی زمین است - یک ابر سحابی به اندازهٔ زمین جرم کلی آن تنها چند کیلوگرم خواهد بود. چگالی هوای زمین تقریباً ۱۹۱۰ مولکول در سانتی متر مکعب است. در مقابل، متراکم ترین سحابی ها می توانند دارای چگالی ۱۰۰۰۰ مولکول در هر سانتی متر مکعب باشند. بسیاری از سحابی ها به دلیل فلورسانس ناشی از ستارگان داغ تعبیه شده قابل مشاهده هستند، در حالی که دیگر سحابی ها به قدری پراکنده هستند که تنها با نوردهی طولانی و فیلترهای ویژه قابل تشخیص هستند. برخی از سحابی ها به طور متغیر توسط نور ستاره های متغیر تی ثوری روشن می شوند.
در اصل، اصطلاح "سحابی" برای توصیف هر جرم نجومی پراکنده، از جمله کهکشان های فراتر از راه شیری استفاده می شد. به عنوان مثال، کهکشان آندرومدا زمانی به عنوان سحابی آندرومدا ( و کهکشان های مارپیچی به طور کلی به عنوان "سحابی های مارپیچی" ) شناخته می شدند، قبل از اینکه ماهیت واقعی کهکشان ها در اوایل قرن بیستم توسط وستو اسلیفر، ادوین هابل و دیگران تأیید شود. ادوین هابل کشف کرد که بیشتر سحابی ها با ستاره ها مرتبط هستند و با نور ستاره ها روشن می شوند. او همچنین به دسته بندی سحابی ها بر اساس نوع طیف های نوری آنها کمک کرد. [ ۳]
عکس سحابیعکس سحابیعکس سحابیعکس سحابیعکس سحابیعکس سحابی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

سحابی (nebula)
ابری از گاز و غبار در فضا. سحابی ها زادگاه ستاره هایند، اما برخی از آن ها از گازهای بیرون ریخته از ستاره های فرومرده پدید آمده اند (← سحابی سیاره ای؛ اَبَرنواختر). سحابی ها بر این اساس رده بندی می شوند که نور را گسیل می کنند، یا باز می تابانند، یا جذب می کنند. سحابی گسیلییا نشری، مانند سحابی جبّار، تابش درخشانی دارد، چراکه گازهایش از ستاره هایی انرژی می گیرند که درون آن تشکیل شده اند. در سحابی بازتابیخرده غبارهای موجود در سحابی نور ستاره ها را باز می تابانند، مثل سحابی احاطه کنندۀ خوشۀ پروین. سحابی تاریکابری فشرده از هیدروژن مولکولی است که بخشی از نور یا همۀ نور پشت سرش را جذب می کند. سحابی گونیِ زغالدر چلیپا، و سحابی کله اسبیدر جبّارنمونه هایی از این دست اند. در ابتدای قرن ۱۸، اخترشناسان واژۀ سحابی را برای هر جسم آسمانی غیردنباله دار به کار می بردند که با تلسکوپ مبهم یا کدر به نظر می رسید. در ۱۷۸۴، شارل مسیهنخستین فهرست این گونه اجسام را گردآوری کرد که دربردارندۀ ۱۰۳ جسم شاخص در نیمکرۀ شمالی بود. برای مثال، مسیۀ شمارۀ ۱ یا ۱M باقی ماندۀ اَبَرنواختر ۱۰۵۴ است که به سحابی خرچنگشهرت دارد؛ ۱۳M خوشۀ کرویدر صورت فلکی جاثیاست؛ ۳۱M کهکشان مارپیچیدر صورت فلکی امرأه المسلسلهاست؛ ۴۲M سحابی گازی بزرگی در جبّار است؛ ۴۴M خوشۀ ستاره ای بازِ«مِعلَف» در سرطاناست؛ و ۵۷M سحابی سیاره ای در شَلیاقاست که سحابی حلقوینامیده می شود. هرشل هاشمار زیادی از اجسام مشابه فهرست مسیه را کشف کردند و به فهرست کردن آن ها ادامه دادند، با این حال، با تلسکوپ های قوی تر می توان خوشه های ستاره ای را از سحابی های واقعی تشخیص داد. توصیف آن ها در فهرست نامه ای گردآمده بود که یان درایرآن را با عنوان «فهرست نامۀ عمومی نوینِ سحابی ها و خوشه های ستاره ای» در ۱۸۸۸ روزآمد، و بازنگری کرد. این مجموعه، که معمولاً با عنوان اِن جی سی شناخته می شود، با دو ضمیمه در ۱۸۹۵ و ۱۹۰۸ منتشر شد و نزدیک به ۷۰ سال فهرستی معیارین باقی ماند. اکنون این فهرست نامه جای خود را به فهرست نامه های جامع تر داده است. با کامل شدن تلسکوپ ها روشن شد که بسیاری از اجسامی که تا پیش از آن سحابی محسوب می شدند مجموعه ای از ستاره های جداگانه اند و این نظر رواج یافت که همۀ اجسام مشابه، به موقع خود، به همین طریق قابل تفکیک خواهند بود. در ۱۸۶۴، هنگامی که هاگینزNGC۶۵۴۳ یا سحابی سیاره ای درخشان صورت فلکی اژدهارا رصد کرد، این نظر با شکست روبه رو شد. سحابی یادشده طیف پیوستۀ یک ستاره را نداشت بلکه دارای خطوط درخشانی بود که مشخصۀ بخارهای در حال تابش با چگالی کم اند. معلوم شد سحابی جبّار نیز طیف مشابهی دارد. به این مطلب هم پی برده شد که سحابی های گازی با این نوع طیف دوگونۀ اصلی دارند: سحابی های سیاره ای کوچک و فشرده، با لبه هایی کاملاً واضح؛ و سحابی های پخشی بسیار گسترده تر، با ساختار ابرگونه، و بدون مرزهای قابل تشخیص. برخی از خطوط طیف سحابی ها به شکل واضحی ناشی از هیدروژن بودند، اما منشأ قوی ترین خطوط در ابتدا مشخص نبود. درنتیجه، آن ها را به عنصری فرضی با نام نیبولیمنسبت دادند، همان طور که خطوط قوی موجود در طیف خورشید را پیش از شناسایی آن در زمین به هلیوم نسبت داده بودند. در ۱۹۲۷، بوئنتشخیص داد که خطوط نیبولیم ناشی از گذار ممنوعدر طیف یون های معمولی است و قوی ترین خطوط از اکسیژنِ دوبار یونیده ناشی می شوند. استفاده از اصطلاح سحابی در توصیف گونه های متفاوت اجسام موجود در فهرست مسیه و اِن جی سی به ابهام می انجامد. در کاربردهای نوین، اصطلاح سحابی را برای ابرهای گاز و غبار مادۀ بین ستاره ایبه کار می برند و سامانه های برون کهکشانی را کهکشان می گویند.

مترادف ها

cloudy (صفت)
تیره، ابری، پوشیده از ابر، تیره و گرفته، سحابی

nebular (صفت)
مبهم، سحابی، میغی

پیشنهاد کاربران

سحابی به پارسی میغ واره
سَحابی: ١. ابری ٢. ابری، ابرسان، ابرگونه، ابروار
ابرسان
nebulae یا سحابی ها ابرهایی حجیمی از غبار، گاز هلیوم و هیدروژن، و پلاسم.
به ابر عظیمی از غبار، گاز و پلاسما در فضاهای میان ستاره ای، سَحابی یا اَبری گفته می شود. سحابی ها محل تولد ستاره ها هستند.
محتویات [نمایش]
دسته بندی [ویرایش]
سحابی ها را بر پایه نحوه درخشانی شان به دسته های زیر بخش می کنند:
...
[مشاهده متن کامل]

سحابی گسترده که در اثر نور ستارگان نزدیک به آن می درخشد.
سحابی گسیلشی یا نشری، که دارای خطوط گسیلشی هستند که از خود آنها تابیده می شود. دو گونه اصلی از این سحابی ها منطقه اچ۲ ( H II ) و سحابی های سیاره ای هستند.
سحابی بازتابی که نورشان از بازتابش نور ستارگان نزدیک پدید آمده است. برای نمونه سحابی شدگی ان جی سی ۱۴۳۵ ( NGC 1435 ) که در پیرامون خوشه پروین جای گرفته است.
سحابی سیاره نما پوسته های فشرده گاز هستند که در پیرامون یک ستاره مرده قرار گرفته اند. نگا. : نواختر
ته مانده های ابرنواختری معمولاً در حال دور شدن از ستاره مادر خود هستند و در پی برخورد به غبار و گاز کهکشانی آهسته رونده تر داغ می شوند.
سحابی انکساری که ذرات غبار نور را منعکس نمی کنند، بلکه متواری می کنند. نور قرمز می تواند آسانتر از نور آبی از ابر غبار بگذرد، پس نور آبی بیشتر پراکنده می شود، این امر موجب آبی شدن آن ابر می شود. دلیل آبی بودن رنگ آسمان نیز همین می باشد.
سحابی تاریک بی نور و درخشش است. این سحابی ها زمانی آشکار می شوند که جلوی دیگر ستارگان یا سحابی ها را بگیرند. نمونه های معروف: سحابی سر اسب در صورت فلکی شکارچی و سحابی کیسه ذغال در صورت فلکی صلیب جنوبی.
سحابی خارج کهکشانی توده های عظیم و پیوسته گازی نیست، بلکه مجموعه ای است از ستارگانی شبیه ستارگان کهکشان . رصدهای انجام شده نشان می دهد خاصیت طیفی نوری که از این سحابیها صادر می شود، بسیار شبیه به نوری است که از خورشید خود ما خارج می گردد. بنابراین درجه حرارت متناظر با چنین صدور نوری نمی تواند با درجه حرارت سطحی خورشید اختلاف فراوان داشته باشد و این درجه حرارت بایستی به چند هزار درجه برسد. اگر این سحابیها واقعا توده های غول پیکر گاز پیوسته ای بودند که درجه حرارت سطحی آنها همان درجه حرارت سطحی خورشید بود، ناچار می بایستی نوری که از آنها صادر می شود با وسعت سطح یعنی با مربع یکی از ابعاد آنها متناسب باشد.
سحابی های معروف [ویرایش]
سحابی سر اسب
سحابی نعل اسب
سحابی اسب تاریک
سحابی جبار
سحابی خرچنگ
سحابی کیسه ذغال
سحابی جغد
سحابی مار
سحابی اسکیمو
سحابی چپق
سحابی سه تکه
سحابی دمبلی
مسیه ۱۶
سحابی تن فیل
سحابی اومگا
سحابی اخگر
سحابی رتیل
سحابی عقاب
سحابی هلیکس
نگارخانه [ویرایش]




جستارهای وابسته [ویرایش]
سحابی ستاره ای
سحابی حلقه
سحابی بزرگ حلقه زده
سحابی گازی
سحابی شکستی
سحابی برون کهکشانی
سحابی سیاره نما
منابع [ویرایش]
هاج، پاول، ساختار ستارگان و کهکشانها، ترجمه توفیق حیدرزاده، تهران: سازمان گیتاشناسی، چاپ دوم ۱۳۷۲خ، ص۲۷۵.
مشارکت کنندگان ویکی پدیا، "Nebula"، ویکی پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد. ( نسخهٔ ۳۰ اوت ۲۰۰۶ ) .
این یک نوشتار خُرد پیرامون ستاره شناسی است. با گسترش آن به ویکی پدیا کمک کنید.
رده های صفحه: سحابی هافیزیک پلاسما
قس عربی
السدیم، فی الفلک، هی أجرام سماویة ذات مظهر منتشر غیر منتظم مکون من غاز متخلخل من الهیدروجین والهیلیوم ) وغبار کونی. ویدرس الفلکیون السدم عن طریق دراسة الوسط البین نجمی وبصفة خاصة بین نجوم مجرتنا.
ویشغل الفضاء الکثیر من تجمعات ذرات الغاز والغبار، وهنالک سدیم یمکن رؤیته لیلاً فی السماء بمقراب صغیر یقع فی کوکبة الصیاد أو الجبار وهو لا یصدر الضوء بنفسه وإنما ینعکس ضوء النجوم القریبة منه على ذراته فنراه من على الأرض. توجد ثلاثة نجوم تمر عبر منتصف کوکبة الجبار تسمى "حزام الجبار". وإلى الأسفل منها توجد ثلاثة نجوم أخرى متدلیة فی صف واحد، تسمى "سیف الجبار" أو "خنجر الصیاد". وفی الحقیقة النجم الأوسط فی هذا السیف لیس نجماً، بل هو سدیم یُسمى سدیم الجبار.
وقام العالم الفلکی ویلیام هرشل بدراسة دقیقة للنجوم عام 1774م، ووجد أن الفضاء یحوی سدماً کثیرة معظمها کبیر الحجم . واستطاع أن یجد فی بعضها نجوما ساطعة، ثم أخذ یتساءل عما إذا کانت کلها عناقیداً نجمیة من النجوم لا غیوماً غازیة، ولم یتمکن علماء الفلک قبل مرور مائة عام تقریباً من تحدید حقیقة السدم الغازیة. غیر أنهم لم یفعلوا ذلک بالنظر إلیها بواسطة المقراب وإنما بالکشف عن طبیعة أطیافها وذلک بتحلیل ضوئها بالمطیاف الضوئی.
محتویات [أخف]
1 التاریخ
2 أنواع السدم وتصنیفها
2. 1 السدم المظلمة
2. 2 السدم العاکسة
2. 3 السدم الانبعاثیة
2. 3. 1 السدم الکوکبیة
2. 3. 2 مناطق الهیدروجین
2. 3. 3 بقایا المستعرات العظیمة
2. 4 فقاعات وولف - رییت
3 خواص السدم المنتشرة
4 دورها فی تشکل النجوم
5 مصادر
[عدل]التاریخ
بیّن إدوین هابل أن السبب فی المظهر السدیمی لبعض المجرات هو ضعف استبانة الأدوات المتوفرة فی ذلک الحین، وکان یستعمل مفرد سدیم للدلالة على أی جسم منتشر المظهر.
ومنذ ذلک الوقت، صار یستعمل هذا المصطلح للإشارة إلى أی منطقة من الوسط البین نجمی غنیة بالغازات المؤینة ( الهیدروجین عادة بنسبة 76% والهیلیوم بنسبة 23% والغبار الکونی بنسبة 1% أو أقل.
[عدل]أنواع السدم وتصنیفها
توجد عدة أنواع من السدم منها :
[عدل]السدم المظلمة
مقال تفصیلی :سدیم مظلم
السدم المظلمة هی سدم مکونة من غبار وغاز کونی، تمنع الضوء من العبور من خلالها بسبب کثافتها الشدیدة وتحجب بذلک کل ما وراءها، وهی مظلمة لأنه لا یوجد قربها ما تعکس ضوءه وهی لا تُتنتج ضوءاً کالسدم الانبعاثیة. لا یمکن مشاهدتها مرئیاً إلا بواسطة . . .

بپرس