سبزوار

/sabzevAr/

معنی انگلیسی:
sabzevar

لغت نامه دهخدا

سبزوار. [ س َ زَ / زِ ] ( اِخ )شهرکیست خرد بر راه ری [ از خراسان ] و قصبه روستای بیداست. ( حدود العالم ). نام شهری است مشهور از اقلیم چهارم بخراسان ، الان به تشیع معروف و بمحبت اهل بیت مشعوف و بعداوت شیخین مجبول ، چنانکه مولوی گوید:
سبزوار است این جهان بیمدار
ما چو بوبکریم در آن خوار و زار.
در قدیم الایام شهری بزرگ در آن اراضی بوده جربدنام اکنون جز ارکی از آن باقی نمانده و جعفرآباد نام قلعه محکم در آنجا ساخته شده بدست خوانین شادلو است. بیک فرسنگ فاصله در زیر دست آن جاده دزی خراب است و آن را دز سپید خوانده اند. چون سهراب عزم ایران کرده به آنجا رسیده ، با هجیر مبارزت کردند. ( آنندراج ). سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است و گفته اند پسران ساسویه یزدجرد بود. ( تاریخ بیهقی از سبک شناسی ص 368 ). در سبزوار مسجد جامعی است که بدست خواجه علی مؤید که آخرین حکمران سربداریه معاصر امیر تیمور بوده است بنا کرده است کتیبه ای پیدا شده که نشان میدهد ماده تاریخ آن 1044 هَ. ق.ساخته شده است. رجوع به مرآت البلدان ج 4 ص 105 شود.
از اقلیم چهارم است ، طولش از جزایرخالدات قطیه و عرض از خط استوا لونه ، هوایش معتدل است و بازارهای فراخ و خوب دارد و طاقی از چوب بسته اند که چهار سوی بازار است بغایت محکم و عالی ، حاصلش غله و اندکی میوه و انگور باشد و قریب چهل پاره دیه است که از توابع دارد و مردم آنجا شیعه اثناعشری اند.( از نزهة القلوب چ لیدن ص 149 ).
نام یکی از شهرستانهای استان نهم و حدود آن بشرح زیر است : از خاور بکوه سرخ و ارتفاعات خاوری دهنو سلیمان آباد و سنگرد و شهرستان نیشابور، از باختر بشهرستان بجنورد و شهرستان شاهرود، از جنوب بشهرستان کاشمر، از شمال به شهرستان قوچان و بجنورد.
آب و هوای آن : چون شهرستان سبزوار و بخش های تابعه آن در مناطق مختلفه در سه جلگه موازی هم قرار داشته ارتفاع هر یک از آنها متفاوت است و یک بخش بطور کلی در کوه میش و قراء چندی از بخش داورزن وحومه جغتای - صفی آباد در قسمت کوهستانی این ناحیه واقع شده است و تاکنون اطلاع صحیحی راجع به آب و هوای کلیه مناطق فوق بدست نیامده و اختلاف قطعی فصول چهارگانه بخوبی معلوم نیست. بطور کلی آنچه میتوان استنباط کرد این است که درجه حرارت قسمتهای جلگه با کوهستانی تفاوت کلی داشته یعنی در قسمت های جنوب داورزن واطراف کال شور در دهستان آزادوار و خسروشیر هوا گرم و قسمتهای کوهستانی معتدل بسیار مطبوع است. بواسطه بارندگی ها و رطوبت هوا درختها و اشجار در اندک مدت رشد و نمو می نمایند. آب رودخانه ، چشمه سار و قنوات زیادی دارد به این جهت محصول پنبه شهرستان سبزوار در استان خراسان در درجه اول است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

شهریست در جنوب هرات ( افغانستان ) .
دهی است از دهستان خسرو آباد شهرستان بیجا

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] سبزوار شهر و شهرستانی در استان خراسان رضوی که از شهرهای تاریخی شیعی به شمار می آید. وجود امامزاده های فراوان، پایتختی حکومت سربداران، حضور علمای بزرگ از جمله ملاهادی سبزواری و سیدعبدالاعلی سبزواری و همچنین بزرگداشت واقعه کربلا به وسیله هیئات و تعزیه خوانی از دیگر دلایل اهمیت این شهر شیعی است.
شهرستان سبزوار سومین شهر پرجمعیت استان خراسان رضوی است. این شهر از نظر موقعیت جغرافیایی در غرب خراسان رضوی قرار دارد و با استان سمنان هم مرز است. از شمال و شمال غربی به اسفراین و بجنورد، از جنوب به بردسکن، از شرق به نیشابور و از غرب به شهرستان شاهرود از توابع استان سمنان منتهی می شود. مساحت این شهر ۲۰۴۸۴ کیلومتر مربع و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ش ۲۹۸۵۸۸ نفر است. ارتفاع آن از سطح دریا در منابع مختلف بین ۹۴۰ تا ۹۷۷ متر ذکر شده است. از نظر جغرافیایی در موقعیت ۵۷ درجه و ۴۳ دقیقه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۱۲ دقیقه عرض شمالی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. فاصلۀ آن از مرکز استان (مشهد) ۲۲۰ کیلومتر و از پایتخت (تهران) ۶۶۰ کیلومتر است.
این شهرستان ۷ بخش با نام های داورزن، روداب، جغتای، جوین، ششتمد، خوشاب و بخش مرکزی دارد. سبزوار از دیرباز از توابع خراسان بوده و پس از آنکه در سال ۱۳۸۳ش خراسان به سه استان تقسیم شد، سبزوار جزء شهرهای خراسان رضوی قرار گرفت.

پیشنهاد کاربران

بی بی = مادر بزرگ
پلخمون = سنگ انداز ، وسیله ای چوبی مانند هفت که با یک تکه کش لاستیکی که به دوسر چوب وصل هست و معمولا پسر بچه ها در قسمت لاستیکی ان سنگ میگذاشتند برای شکار گنجشک
یوک= بیشتر کلمه ای است که برای تعجب ، اعتراض، نه گفتن ، بله گفتن ، بستگی به آهنگی دارد که در جمله استفاده می شود مثلا یوک ، مگر من نگفتم که نباید این کار را انجام بدهی ( حالت اعتراضی ) یوک، پارسال دوست امسال آشنا ( شگفت زده شدن از دیدن کسی که چند وقت است همدیگر را ندیدن. کلا به جمله ای که استفاده می شود و حالت بیان کلمه یوک بستگی دارد
...
[مشاهده متن کامل]

یوک یعنی نه !آره
شلوار ( شال وار ) و هر کلمه ایی وار ( هست ) داشته باشد . تورکی است. مثل امیدوار. بزرگوار. سبزه وار. دیوار. دشوار ( دوش وار ) . استوار ( اوست وار ) . آدی وار ( خوی ) . کجوار ( مازند ران ) . گوجی وار ( تبریز ) . سوگوار. . .
باکولو
یعنی
بابابزرگ
شهر زیبای استان خراسان رضوی
شهر زیبای سبزوار در ایتان خرایان رضوی
سبزوار در واقع ریشه گرفته از دو کلمه سبز و آر است چون ایل میلان کلمیشی ( کردهای کرمانج خراسان ) اسفراین به این منطقه ییلاق و قشلاق داشته نام آن را به عنوان سبزوآر گذشته اند به معنی سرزمین خوش آب و هوا و سرسبز هست
فیلم سبزوار به کارگردانی ابراهیم مختاری

بپرس