ساویز


مترادف ساویز: خوش خلق، نیک خو، خلیق

متضاد ساویز: بدخلق، بدخو

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ساویز. ( ص ) شخص خوش خلق. نیک خو. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ) :
دلربا شوخ باید و خونریز
نزد عاشق نه مشفق و ساویز.
علی فرقدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خوش خلق نیکخوی .

فرهنگ معین

(ص . ) نیکخوی .

فرهنگ عمید

خوش خلق، نیک خو.

پیشنهاد کاربران

واژه اوستایی - نام پسرانه
اوستایی: سَهاز، ساوایز ( sahas, savāiš )
ساو از ریشه اوستایی سانگهانا ( sanghana ) :
سخنرانی، سخن گفتن، حرف زدن -
آگاه ساختن، یاد دادن، آموزش -
نیرو، قدرت، توانایی، انرژی -
رستگار ( رَستا، رَستار ) ، رها، آزاد، وارسته
یز: دیز!
پسوند شباهت ( همانندی ) ، پسوند نسبت و وابستگی -
مانند:پرویز، راویز، ساویز، اسپریز، شبدیز، مهدیز، پاردیز، رامدیز، شاندیز!
معنی: خوش مَشرَب، زودجوش، خوش برخورد، خوش رفتار، نیک کردار،
خاکی، باباشَمَل، مهربان ( مهربون ) ، مهروَرز، بخشنده، دست و دل باز -
شیرین زبان، خوش سخن، سخنور، زیبا بیان -
گیرا، اثر گذار، جذاب، فریبنده، کاریزما دار! -
بیدار دل، آگاه، هوشیار، درک یافته -
رزمجو، جنگجو، جنگاور، شجاع، نترس، دلیر، دلاور، مبارز، پهلوان، یَل، گُرد، سالار، قهرمان، سورن ( سورنا ) ! -
آزاده، سرافراز، بالنده، شریف، نجیب، شرافتمند، پاک نژاد، سِپَنتا
ساویز از دو بخش سا ( سهی، درست، خوب، هو ) و ویز ( از ریشه بیختن، برگزیده ) ساخته شده و به معنی رفتار نیکو و برگزیده است. ویز به معنی برگزیده را در نام �پرویز� به معنی برگزیده شکوهمند هم می بینیم.
اسم دختر در زبان پارسی
::
گویش کردی از زبان پارسی سرچشمه گرفته
گویش مازندرانی
گویش گیلانی
گویش یزدی
گویش آذری
******

اسم ساویز به معنی خوش خل هست که ریشه کُردی دارد
ساویز که اسم پسرهم ، هست

بپرس