ساموس

لغت نامه دهخدا

ساموس. ( اِخ ) نام طبیبی از یونان قدیم. ( ابن الندیم از یحیی النحوی ). و رجوع به عیون الانباء ص 22 شود.

ساموس. ( اِخ ) و آن از جزیره های یونان است و چندان از خشکی دور نیست طولش 28 میل و عرضش 10 میل است و مساحتش 165 میل مربع میباشد و مرکز عبادت جونو و مکان ولادت فیثاغورث بوده و برای کوزه های نفیسه اش مشهور شده است. ساکنان جزیره تخمیناً شصت هزار. محصولش زیت و شراب و پرتقال و انگور و مویز و حریر میباشد. ( از قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به سامس شود.

فرهنگ فارسی

جزیره ایست یونانی در دریای اژه در مغرب ترکیه داخل مجمع الجزایر اسپراد ۳۲۷٠٠ تن سکنه . کرسی آن و اثئوس و آن موطن فیثاغورس بود و شراب مشک آن معروفست .
و آن جزیره های یونان است و چندان خشکی دور نیست

دانشنامه عمومی

ساموس ( به یونانی: Σάμος ) جزیره ای است یونانی در شرق دریای اژه، جنوب خیوس و شمال پاتموس و دودکانز. این جزیره در سواحل آسیای صغیر واقع شده است. تنگهٔ میکال ( به عرض ۱٫۶ کیلومتر ) بین این جزیره و ساحل قرار گرفته است.
عکس ساموسعکس ساموسعکس ساموسعکس ساموسعکس ساموسعکس ساموس

ساموس (شهر). ساموس ( به لاتین: Samos ) یک شهرک در یونان است که در Samos Municipality واقع شده است. [ ۱]
عکس ساموس (شهر)عکس ساموس (شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

ساموس (Samos)
جزیره ای یونانی در دریای اژه، نزدیک ساحل غربی ترکیه، با ۴۷۶ کیلومتر مربع مساحت و ۴۱,۸۵۰ نفر جمعیت (۱۹۹۱). مرکز آن لیمن واتئوساست. این جزیره کوهستانی اما حاصل خیز است و شراب و روغن زیتون تولید می کند. فیثاغورس، ریاضی دان معروف، در این جزیره زاده شد. شهر تگانیوندر محل شهر قدیمی ساموس ساخته شده است؛ ساموس را داریوش اول (۵۲۱ـ۴۸۶پ م)، شاهنشاه ایران، فتح کرد.

پیشنهاد کاربران

نام یا واژه ترکیبی ساموس ( samos ) در اصل و ریشه ممکن است که از سه کلمه به شکل زیر ساخته شده بوده باشد: سام او س.
پیشوندسام ( sam ) هم میتواند اشاره به جد دور دست رستم ( چند قدم دور تر از زال ) داشته بوده باشد و هم هم سَم و با تلفظ سِم ( sem ) اشاره به یکی از فرزندان نوح.
...
[مشاهده متن کامل]

سام یا سم در زبان فارسی قدیم به نوشیدنی های مهلک و مرگ زا اطلاق میشده مانند زهر مار که حتا میتوانسته نقش داروی شفا بخش را هم ایفا کند، مثلا مخلوط نمودن قطره ناچیزی از آن در شیر و عسل و تجویز آن به بیماران توسط حکیمان و طبیبان قدیمی از قبیل جاماسب و جالینوس و امثالهم. او ( o ) ضمیر سوم شخص مفرد و پسوند س ( s ) مخفف است.
لذا نام ساموس به احتمال قریب به یقین در اصل و ریشه به دو معنای زیر بوده : یکی؛ او سام یا سَم است یعنی کشنده و مرگبار و بعضا شفابخش بسان زهر مار و دیگری؛ او از خاندان سام یا سِم است، یعنی ریشه وی بسوی گذشته یا به سام پدر نریمان میرسد و یا به سم یکی از فرزندان نوآه ( Noah ) یا نوح، نجات یافته در کشتی ( Arche با تلفظ های آرخه، ارکه یا آرشه و عرشه ) در طی طوفان افسانه ای با رنگین کمان به عنوان سمبل عهد و پیمان آن.
شاید به همین علت و دلیل سمبل سلامتی و بهداشت توسط پیشینیان به شکل یک مار پیشیده دور یک جام انتخاب گردیده.
معنای احتمالی دیگر: سموس یعنی او مانند زهر مار خشمگین و غضبناک و کشنده و مرگبار است به سان یک سمو رای یا یک سامو رائی!. ( با یک شمیر تیز و بلند بسته به کمر ) .
بهر حال پیتاگوراس ( Pythagoras ) اهل ساموس نه تنها به معنای اهل شهر ساموس بلکه به دو معنای اشاره شده هم بوده ( منهای معنای سوم ) .
یکی از کلمات یا عبارات قصار وی:
جای خرد را در اول، راس و قاعده بدان یا در نظر داشته باش.
علاقه مندان فارسی زبان به کلمات قصار ( جملات کوتا و پر از معنا ) پیتاگوراس ( فیثاعورس ) و آشنا به زبان آلمانی، میتوانند عبارت زیر را در جستجوگر گوگل یا گوگله ( گله را بگو ) و سپس فشار دکمه جستجو یا پویش به سایت 1000Zitate مراجعه کنند.
was sagt Pythagoras ، پیتاگوراس ( پی تا گو راس ) چه میگوید یا چه گفته.