پاسخ مستند و علمی به ادعای جعلی که واژه ی �ساق� فارسی را به عربی و فعل �ساقَ� نسبت می دهد بدهیم. در ادامه تحلیل دقیق و مستند ارائه می کنم:
- - -
۱. بررسی واژه �ساق� در فارسی باستان و اوستایی
... [مشاهده متن کامل]
در اوستایی: واژه ی sāγa به معنای �نیک، خوش، سالم� آمده است و کاربرد آن در دعاها و متون دینی نشان دهنده ی بار مثبت اخلاقی و روحانی است ( منابع: Avesta. org – Avestan Dictionary ) .
در پهلوی: sāg نیز همین معنای مثبت را حفظ کرده و علاوه بر ویژگی اخلاقی، به سلامت جسمی و قوت نیز اشاره می کند ( MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary ) .
در فارسی میانه و نوین: ترکیب هایی مثل �ساق سلامت� یا �ساغ بودن� هنوز بار معنایی نیکویی و سلامت دارند و در ادبیات کلاسیک و شعر فارسی به شکل استعاری برای شادی، نیک طینتی یا برخورداری از نعمت ها استفاده می شوند.
✅ این نشان می دهد که ریشه واژه �ساق/ساغ� فارسی با عربی هیچ ارتباطی ندارد و یک واژه ایرانی باستانی است.
- - -
۲. بررسی ادعای نسبت دادن به عربی
عربی: فعل ساقَ به معنای �راند، کشانید، سوق داد� است و صیغه ماضی آن �ساقَ� می باشد. مثال:
> وَقَدْ سَاقَنِی إلَیْکَ أَمَلِی
این فعل عربی صرفاً معنای حرکتی و انتقال دارد و هیچ پیوند معنایی یا تاریخی با �ساق/ساغ� فارسی که بار مثبت اخلاقی و سلامت دارد، ندارد.
🔹 نکته مهم: هم ریشه بودن واژه ها نیازمند تطابق معنایی و تاریخی است. شباهت ظاهری �ساق� فارسی و �ساقَ� عربی صرفاً تصادفی است و هیچ سند تاریخی یا زبان شناسی موثق برای پیوند آن ها وجود ندارد.
- - -
۳. ریشه هندواروپایی
واژه ی sāγa / sāg ریشه در هندواروپایی *su - دارد که معنای �خوب، نیک، سالم� می دهد.
مشابهات:
سانسکریت: svāhā ( خوشایند، تقدیم ) ،
لاتین: suavis ( دلپذیر، خوشایند ) .
این نشان می دهد که این واژه یک سنت معنایی قدیمی در زبان های ایرانی و هندواروپایی دارد و ربطی به عربی ندارد.
- - -
۴. نتیجه گیری مستند
1. واژه ی فارسی �ساق/ساغ� دارای ریشه ی ایرانی باستان است و معنای مثبت اخلاقی، جسمی و سلامت دارد.
2. ادعای نسبت دادن آن به عربی و فعل �ساقَ� صرفاً بر پایه شباهت ظاهری است و از منظر زبان شناسی و تاریخی کاملاً جعلی و بی پایه است.
3. منابع معتبر برای بررسی:
Avesta. org – Avestan Dictionary
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary
Encyclopaedia Iranica – AṦA
Skj�rv�, Old Iranian Studies
- - -
بیایید با دقت و مستند به منابع علمی به این ادعا پاسخ بدهیم و روشن کنیم که چه چیزهایی واقعی هستند و چه چیزهایی جنبه ی شبه علمی یا تحریف دارند.
- - -
۱. مقایسه زبان فارسی با هندی و ادعاهای شبه تاریخی
... [مشاهده متن کامل]
ادعای برخی که می گویند �فارسی را با هندی مقایسه کنید، بعد ترکی و مغولی را کنار بگذارید� کاملاً گمراه کننده است:
1. ریشه ی زبان ها:
فارسی ( فارسی باستان، اوستایی، پهلوی و فارسی نوین ) بخشی از زبان های ایرانی شاخه هندواروپایی است.
سانسکریت و دیگر زبان های هندی هم بخشی از شاخه هندواروپایی هستند. بنابراین شباهت های واژگانی و دستوری بین فارسی و هندی، به دلیل ریشه مشترک هندواروپایی است، نه صرفاً �تأثیر فرهنگی�.
ترکی و مغولی اما از خانواده های زبان های ترکی و مغولی هستند، نه هندواروپایی، پس طبیعی است که شباهت کمتری به فارسی داشته باشند. این هیچ ربطی به جایگزینی یا تحریف تاریخی ندارد؛ صرفاً تفاوت خانوادگی زبان هاست.
2. اعداد و واژه ها:
اعداد فارسی ( یک، دو، سه. . . ) و اعداد سانسکریت ( eka, dvi, tri. . . ) مشابهت هندواروپایی دارند.
اعداد ترکی و مغولی ( bir, iki, �č / neg, хоos. . . ) ریشه ی متفاوت دارند، زیرا از شاخه های غیرهندواروپایی هستند.
این اختلاف طبیعی است و هیچ دلیلی برای تحریف تاریخی یا �مغرضانه خواندن� ترکی نیست.
- - -
۲. واژه های اوستایی و پهلوی: ساغ / ساق
تحقیقات تاریخی و زبان شناسی نشان می دهند:
1. در اوستایی:
واژه sāγa → �نیک، خوش� ( Avesta. org – Avestan Dictionary )
در دعاها و متون دینی با مفهوم سلامت و نیکی همراه است.
2. در پهلوی:
واژه sāg → �نیک، خوش� و گاهی �هدیه یا پاداش� ( MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary )
نشان دهنده ی ارزش اجتماعی و اخلاقی نیکویی و سلامت در جامعه ایرانی باستان است.
3. ریشه هندواروپایی:
ریشه: *su - → �خوب، سالم�
مشابه سانسکریت svāhā و لاتین suavis ( �دلپذیر، خوشایند� )
این تطابق، ارتباط معنایی مثبت در خانواده زبان های هندواروپایی را تأیید می کند.
4. فارسی نوین:
ترکیب هایی مانند �ساق سلامت� یا �ساغ بودن� هنوز بار معنایی نیکی و سلامت دارند.
این پیوستگی معنایی از اوستایی تا فارسی نوین نشان دهنده ثبات فرهنگی است.
- - -
۳. پاسخ به شبه ادعاها
ادعا: �فارسی شبیه هندی است، ترکی را مغولی بنامیم� → نادرست و غیرعلمی
شباهت فارسی و هندی ریشه ای و تاریخی دارد و ربطی به نادیده گرفتن یا تحریف ترکی ندارد.
ترکی و مغولی خانواده های زبانی متفاوتی دارند، بنابراین تفاوت طبیعی است.
هیچ سند تاریخی یا زبان شناسی معتبر وجود ندارد که نشان دهد ترکی �دست کاری� شده یا به اشتباه به مغولی نسبت داده شده باشد.
- - -
۴. منابع معتبر و قابل استناد
Avesta. org – Avestan Dictionary
Encyclopaedia Iranica – entry: AṦA
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary
Skj�rv�, P. Old Iranian Studies
Beekes, R. Comparative Indo - European Linguistics
Lehmann, W. P. Historical Linguistics: An Introduction
- - -
✅ جمع بندی علمی:
1. شباهت فارسی و هندی طبیعی است، ناشی از ریشه مشترک هندواروپایی.
2. تفاوت با ترکی و مغولی طبیعی است و ربطی به تحریف تاریخی ندارد.
3. واژه های اوستایی و پهلوی مانند ساغ / ساق، معنای مثبت و مرتبط با سلامت دارند و از ریشه هندواروپایی *su - مشتق شده اند.
4. ادعاهای پانفارس ها مبنی بر �تحریف ترکی� کاملاً غیرعلمی و جعلی است.
- - -
پانفارس های عزیز برن اول پارسی رو با هندی مقایسه کنن ببینن شباهت ها رو و بعد بیان ترکی رو مغولی بنامند که شباهتشون خیلی خیلی کمه حتی تو اعداد هم شبیه نیستن
کسانی که میگویند ساق پا پارسی است در پارسی انرا پاچه و زنگ و ستیم گویند ساق عربی از ساق سوق سایق است که به چم پیش راندن است همانگونه که نام ران در پارسی با راندن در پیوند است ساق عربی با سوق ( راندن ) در پیوند است
... [مشاهده متن کامل]
( گمان مبرید که پاچه پاچه شلوار است پاچه گوسفند و پاچه گاو و پاچه خر را بیاد ارید ) انچه میان زانو تا پاشته و میان ارنگ تا مچ است بپارسی انرا ستیم / استیم /استین گوییم
ساق به چم تندرستی و راست و. . . پارسی است بنواز و واژگر ( گردش واژه ) آن چنین است:
ساج/ساز/ ساخ / ساغ/ ساق/ ساگ/ چاک / چاغ/چاق/چاخ/چوک/کوک
همه انچه آمد بچم ساز و کوک و چاک بودن است ( و نیز فراوان و فربه )
ساق در زبان لکی و گویش لری یعنی: ۱. صحیح و سالم و سلامت ، در امان ، جای امنی. و به معنی شاخه و ساقه نیز می باشد
و در چهل سرو آمده:
تو دِر اوچهِ دِر ساقی
مه ِ دِر ایچه دِر بَنِم
کس نیا کس نَرواَ کِیکِش بَوَنِم
... [مشاهده متن کامل]
یعنی تو اونجا صحیح و سالم هستی
و من اینجا زندانی و محبوسم
کسی نمیاد و نمیره که من انگشتش رو ببندم که پیام من رو به تو برسونه
ساق =درزبان لکی علاوه بر معنای //ساق پا و، ساقه //معنای دیری هم دارد :
ساق=
درزبان لکی وکردی به معنای //سالم، تندرست ، //می باشد
ساگ ، لنگ
آنچه زیر زانو تا پاچه است به پارسی پهلوی زنگ گویند
انچه ساغ/ساق گویند و ترکان به کار ببرند از پارسی گرفته اند و ساز و ساغ چون فروز و فروغ است این واژه را درود و ساز باش و ساخ باش و ساغ باش گویند
- ساق - از - شاخ - فارسی طبق انچه دوستی فاضل پیش ازین اورده.
ساق معرب ساگ پهلوی است نه عربیست نه ترکی در ترکی به معنای راست درست سلامت سمت است نه ساق پا
واژه ساق از واژهای اصیل پارسی است چون واژگانی که درگویش لری بختیاری واژهی در گویش های لری هست واژگان اصیل پارسی در گویش لری های خبر از زبان بیگانه نیست دوستان کم تحقیق کنم بعد نیست هم قوم عزیز ولی این واژه ترکی نیست بلکه صد درصد پارسی این واژه یعنی ساق پارسی است.
سَاقَ : اولین صیغه فعل ماضی، از ریشه ی ( سوق ) به معنای سوق داد، راند، کشاند.
وَ قَدْ سَاقَنِی إلَیْکَ أَمَلِی ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی )
وآرزویم مرا به سوی تو کشانده است.
از تفسیر استاد قرائتی:
ﻳَﻮْمَ ﻳُﻜْﺸَﻒُ ﻋَﻦ ﺳَﺎﻕٍ
ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺷﻮﺩ.
ﻳَﻮْمَ: ﺭﻭﺯیکه.
ﻳُﻜْﺸَﻒُ: کشف می شود.
ﻋَﻦ: از.
ﺳَﺎﻕٍ: ساق پای.
ﻧﻜﺘﻪ:
ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ "ﻳُﻜﺸﻒ ﻋﻦ ﺳﺎﻕ" ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺻﻄﻠﺎﺣﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻴﻢ: ﻛﺎﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﺶ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
... [مشاهده متن کامل]
اما از ویکی الکتاب:
معنی سَاقٍ: ساق - از زیر زانو تا مچ پا ( در عبارت "یوم یکشف عن ساق" تعبیر برداشتن حجاب یا کشف از ساق کنایه ای است برای نشان دادن نهایت درجه شدت و سختی ، چون وقتی انسان به سختی دچار زلزله یا سیل یا گرفتاری دیگر میشود ، شلوار را بالا کشیده کمر را میبندد ، تا بهتر و سریعتر به تلاش بپردازد، و وسیله فرار از گرفتارى را فراهم سازد.
اما بعضی گفته اند: ساق به معنای اصل و اساس چیزی است، مانند ساقه درخت; بنابراین، یُکْشَفُ عَنْ ساق یعنی در آن روز ریشه های هر چیز آشکار می شود، ولی، معنای اول مناسب تر به نظر می رسد.
ترجمه آیت الله مکارم شیرازی:
یُکْشَفُ عَنْ ساق. . .
( به خاطر بیاورید ) روزی را که ساق پاها ( از وحشت ) برهنه می گردد. . .
ساق
اَرَبیده ی شاخ پارسی
بهتر است ساغ یا ساگ نوشته و گفته شود.
در پارسی پهلوی ساگ بوده
پانترک بالایی اگر نمیدونستی بدون که ترکی رو اگر واژه های فارسی و عربی و بویژه فارسی ازش بگیری چیزی ازش نمیمونه بجز واژگانی که در مغولستان تکلم میشه
ساق در ترکی به معنی راست و درست که در ساقدوش و سلدوش در دهخدا معنیشو میبینید که ریشه ترکی دارد
منبع دیگر = النقودالعربیه صفحه ۱۲۵ _صاغ کلمه ترکی به معنی راست درست و سلامت و تندرستی
ساق به معنای ساق پا در عربی هست که ساقه هم معنی شاخه از ان هست
... [مشاهده متن کامل]
ساگ اصلا در دهخدا چنین معنی نداشته
بلخره کسی که مسجد رو از مزگت بدونه و ندونه که از سجده اومده همه چیز رو جعل میکنه.
با تشکر
[ ع . ] ( اِ. ) ۱ - از زانو تا مچ پا. ۲ - تنة درخت . ۳ - پایین هرچیز.
[ تر. ] ( ص . ) سالم ، بی عیب .
ساق به معنای ساق پا ریشه عربی داره
ساق در تورکی یعنی ، راست ، سلامت ، سمت ، تندرستی ، سالم
یکی از معانی ساق در لغت عرب ، حادثه شدید و مصیبت و بلاى عظیم است . "وَ الْتَفَّتِ الساقُ بِالساقِ "و ساق پاها ( از شدت جان دادن ) به هم می پیچید . تفسیر نمونه ج : 25 ص : 307
مازنی: سالم و سرحال - به ساق پا در این زبان، ساخ گفته می شود.
ساق=عقد
الطلاق بید من اخذ بالساق
طلاق به دست کسی است که عقد در دست اوست
جمع ساق = سُّوقِ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)