ساغر
/sAqar/
مترادف ساغر: پیاله، پیمانه، جام، باده، صبوح، صبوحی، صهبا، غارج، مل، می
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: ظرفی که در آن شراب می نوشند، جام شراب، شراب، ( در عرفان ) دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده می شود، ( در قدیم ) ( به مجاز )
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم دختر، اسم فارسی، اسم عربی، اسم ترکی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
روی وشی وار کن به وشی ساغر
باغ نگه کن چگونه وشی وار است.
خسروی.
نقل ما خوشه انگور بود ساغر سفچ بلبل و صلصل رامشگر و در دست عصیر.
ابوالمثل.
پنداشت مگر آب نماند فردانتوان کردن تهی بساغر دریا.
فرخی.
گردان در پیش روی بابزن و گردناساغرت اندر یسار باده ات اندر یمین.
منوچهری.
این جهان در جنب فکرتهای ماهمچو اندر جنب دریا ساغر است.
ناصرخسرو.
گشتند ستوروار تا کی با رود و می و سرود و ساغر.
ناصرخسرو.
هرصبح را ز بهر صبوحی طلب کنندزیرا ندیم رود و می لعل و ساغرند.
ناصرخسرو.
بقای اوچو به صدسال و بیست و سه برسیدز جام مرگ بناکام خورد یک ساغر.
ناصرخسرو.
تن اعدا بجان اندر نهان گردد ز بیم اوچنان کاندر فروغ می نهان گردد همی ساغر.
ازرقی ( دیوان چ نفیسی ص 9 ).
درین بزم شاهانه بر رسم شاهان به نور می لعل بفروز ساغر.
ارزقی ( ایضاً ص 13 ).
بجای جوشن اندرپوش قاقم بجای نیزه برکف گیر ساغر.
( ایضاً ص 20 ).
سریر مه بود گردون و درج در بود دریامکان گل بود بستان و جای مل بود ساغر.
مختاری غزنوی.
رای ترا گر بود نشاط به باده درفتد از آسمان ستاره به ساغر.
مختاری غزنوی.
ظفر بخندد تا خون بگرید از شمشیراسف بگرید تا می بخندد از ساغر.
مختاری غزنوی.
مریخ به خنجر تو جوید فتوی ناهید به ساغر تو جوید مأوی.
انوری.
ساقی آن عنبرین کمند امروزدر گلوگاه ساغر افشانده ست.
خاقانی.
شفق خواهی و صبح ، می بین و ساغراگر در شفق صبح پنهان نماید.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
۱ - پیاله شرابخوری جام . ۲ - ظرف مایعات ( مطلقا ) آوند . ۳ - چیزی که در وی مشاهدات انوار غیبی و ادراک معانی کنند . ۴ - دل عارف . ۵ - سکر . ۶ - شوق . ترکیبات اسمی : یا ساغر بلورین پیاله و قدح شراب که از بلور ساخته باشند . یا ساغر تلخ شراب تلخ . یا ساغر جم . جام جم جام جمشید . یا ساغر سیمین جام نقره یی . یا ساغر صهبا پیاله شراب . یا ساغر کشتی نشان ساغر بزرگ ساتگینی. یا ترکیبات فعلی : ساغر بر تارک شکستن شراب نوشیدن به یک بار و بشوق و رغبت چنانکه از آن چیزی نماند . یا ساغر بر تارک کشیدن ساغر بر تارک شکستن . یا ساغر بر سر کشیدن ساغر بر تارک شکستن یا ساغر بر کشیدن می خوردن قدح برکشیدن . یا ساغر بر گرفتن ۱ - ساغر به دست گرفتن . ۲ - آغاز میگساری کردن . یا ساغر به سر کشیدن ساغر بر تارک کشیدن . یا ساغر بر کف نهادن ساغر بر گرفتن . یا سنگ بر ساغر افکندن ساغر شکستن . یا سنگ در ساغر زدن طرد کردن بدور افکندن .
تخلص محمد ابراهیم سه دهی اصفهانی از شعرای متاخر و از مداحان منوچهر خان معتمدالدوله حکمران اصفهان است
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* ساغر خوردن: (مصدر لازم ) [قدیمی] = * ساغر زدن
* ساغر زدن: (مصدر لازم ) [قدیمی] شراب خوردن، باده نوشیدن با ساغر.
* ساغر کشیدن: (مصدر لازم ) [قدیمی] = * ساغر زدن
* ساغر نوشیدن: (مصدر لازم ) [قدیمی] = * ساغر زدن
دانشنامه عمومی
ساغر (افغانستان). ساغر ( به لاتین: Saghar ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت غور واقع شده است. [ ۱] ساغر ۲٬۲۳۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

wiki: ساغر (افغانستان)
ساغر (هند). شهر ساغر ( به انگلیسی: Sagar ) با جمعیت ۲۲۱٬۹۸۷ نفر ( در سال ۲۰۰۱ ) در ایالت مادایا پرادش در کشور هند واقع شده است.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

wiki: ساغر (هند)
مترادف ها
پیاله، جام، حجامت، فنجان، ساغر، گلدان جایزه مسابقات
جام، قطعه، قطره، ساغر، گیلاس شراب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
در جواب آقای یاشار نیازی بنده با منابع حرف زدم نه فرضیه یا گمان زنی آقا در جواب شما
در پاسخ به این ادعاها که به ظاهر در رد ریشه ترکی برخی واژگان مطرح شده و با تظاهر به عقل گرایی و منطق علمی، اما در واقع با نادیده گرفتن شواهد زبانی و جعل برخی قواعد تاریخی همراه است، می توان نکات دقیق و مستند زیر را مطرح کرد:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ ۱. مباحث ریشه شناسی فرضی هستند، اما نه بی پایه
بله، ریشه شناسی ( اتیمولوژی ) عمدتاً مبتنی بر فرضیه است، اما این بدان معنا نیست که هر فرضیه ای هم وزن با دیگری است. ریشه شناسی علمی، مبتنی بر:
شواهد تطبیقی زبانی
تطوّر واجی
شواهد تاریخی و متنی
قواعد صرفی و نحوی زبان مادر
است. پس ادعاهایی همچون �چاخیر = ساغر� اگر بدون سند زبانی یا تطبیق دقیق باشد، علمی محسوب نمی شود—even اگر ظاهراً شباهتی آوایی داشته باشند.
- - -
✅ ۲. در مورد واژه �ساغر� و ادعای تبدیل از �چاخیر�
🔸 ادعای اصلی پان ترک ها:
> �ساغر� از ترکی �چاخیر� آمده، با تحول �چ� به �س� ( مانند چراغ > سراج )
📌 پاسخ علمی:
1. ساغر یک واژه فارسی میانه و حتی با ریشه در فارسی باستان است:
در متون کهن فارسی و سانسکریت، واژه هایی مشابه "sagar" ( جام ) و "śaṅkara" ( مایه مستی ) دیده می شود.
در فرهنگ های معتبر ( دهخدا، عمید، معین ) نیز ریشه آن فارسی ذکر شده است، نه ترکی.
در زبان فارسی میانه واژه ای مانند sāgar به معنای جام وجود داشته که با تحول واجی منطبق است.
2. ادعای �چاخیر� به عنوان ریشه �ساغر� از نظر زبان شناسی قابل قبول نیست:
�چاخیر� در ترکی امروزی به معنای نوشیدنی الکلی و اغلب شراب است، نه ظرف یا جام.
از نظر معناشناسی، این دو متفاوت اند: ساغر = ظرف/جام، چاخیر = مایع/شراب.
تطبیق واجی هم بی پایه است. �چ� به �س� شدن، در زبان های ایرانی، قاعده منظم واجی ندارد. در عربی، چون �چ� وجود ندارد، به �ج�، �س� یا �ش� تبدیل می شود، اما این خاصیت عربی است نه فارسی.
مثال �چراغ = سراج� درست است، اما از فارسی به عربی رفته و با قواعد زبان عربی تطبیق داده شده. این قیاس درونی در زبان فارسی نیست.
3. مقایسه با شعر مولانا نیز به کار نمی آید:
بله، مولوی از واژه �چاخیر� استفاده کرده، اما در آنجا هم واژه به معنای شراب است، نه جام.
�ساغر� به معنای ظرف شراب است، �چاخیر� خودِ شراب.
بنابراین، حتی در شعر ملمّع نیز نمی توان این دو را مترادف کامل دانست.
- - -
✅ ۳. درباره ادعای تبدیل واج های �خ� و �غ�
این ادعا به نوعی صحیح است؛ �خ� و �غ� هر دو از مخرج حنجره ای هستند، اما:
در زبان ترکی آذربایجانی و بسیاری زبان های دیگر، این دو واج متمایز و کاربردی اند.
�باغچه� و �باخچه� از دید زبان شناسی، تلفظ های متفاوتند و تبدیل یکی به دیگری در زبان معیار بدون دلیل واج شناختی نیست.
نمی توان صرفاً به دلیل نزدیکی مخرجی، هر کلمه ای را تبدیل کرد. زبان شناسی قواعد دارد، نه سلیقه.
- - -
✅ ۴. اعتبار منابع و متون در تحلیل علمی انکارناپذیر است
ادعای �ما کاری به اینکه چه کسی گفته نداریم� اگرچه در منطق صوری ممکن است معنا داشته باشد، اما در علوم تجربی و زبان شناسی:
تخصص، تجربه، دسترسی به داده های تطبیقی و روش شناسی علمی اهمیت دارند.
نمی توان گفت نظر یک متخصص زبان شناسی با نظر فردی در فضای مجازی که صرفاً احساس زبانی دارد، هم وزن است.
مثلاً اگر در فرهنگ ریشه شناسی پروفسور Paul Horn، یا در Dehkhoda, یا در Etymological Dictionary of Persian ریشه واژه ای آمده، این حاصل مطالعات تاریخی - زبان شناختی است، نه سلیقه.
- - -
✅ ۵. درباره �چاخیر� و کاربرد آن در اشعار
بله، �چاخیر� در زبان ترکی، و خصوصاً در شعر ترکی آذربایجانی، کاربرد دارد، اما:
همان طور که گفتیم، به معنای شراب یا نوشیدنی مست کننده است.
�ساغر� یک واژه مستقل است که به ظرف نوشیدنی اطلاق می شود. بنابراین هیچ لزومی ندارد که این دو یکی باشند یا یکی از دیگری آمده باشد.
در واقع، ترکیه ای ها، آذربایجانی ها، و ترکمن ها از �پیاله�، �باداخان�، یا �جام� برای ظرف استفاده می کنند، و �چاخیر� به مایع اطلاق می شود.
- - -
✅ جمع بندی نهایی:
🔹 ادعای پان ترکی درباره تبدیل "چاخیر" به "ساغر"، نه از نظر واج شناسی معتبر است، نه معناشناسی، نه مستند تاریخی دارد.
🔹 صرفاً وجود شباهت های آوایی ( چ / س یا خ / غ ) نمی تواند به معنی تطوّر واجی باشد. تطور واجی تابع قواعد دقیق، مسیر تاریخی ثبت شده، و زبان مادر مشترک است.
🔹 استفاده از واژگان ترکی در اشعار فارسی زبانان ( همچون ملمّع سرایی ) هیچ گاه دلیل بر ریشه ترکی آن واژه در فارسی نیست؛ همان طور که وجود واژگان فارسی در شعر شاعران ترک زبان دلیل بر فارسی بودن آن واژگان در ترکی نیست.
- - -
اگر مایل باشید، می تونم فایل های ریشه شناسی معتبر ( مانند Steingass, MacKenzie, Dehkhoda ) برای واژه �ساغر� و �چاخیر� نیز برایتان بررسی و ارسال کنم.
در پاسخ به این ادعاها که به ظاهر در رد ریشه ترکی برخی واژگان مطرح شده و با تظاهر به عقل گرایی و منطق علمی، اما در واقع با نادیده گرفتن شواهد زبانی و جعل برخی قواعد تاریخی همراه است، می توان نکات دقیق و مستند زیر را مطرح کرد:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
✅ ۱. مباحث ریشه شناسی فرضی هستند، اما نه بی پایه
بله، ریشه شناسی ( اتیمولوژی ) عمدتاً مبتنی بر فرضیه است، اما این بدان معنا نیست که هر فرضیه ای هم وزن با دیگری است. ریشه شناسی علمی، مبتنی بر:
شواهد تطبیقی زبانی
تطوّر واجی
شواهد تاریخی و متنی
قواعد صرفی و نحوی زبان مادر
است. پس ادعاهایی همچون �چاخیر = ساغر� اگر بدون سند زبانی یا تطبیق دقیق باشد، علمی محسوب نمی شود—even اگر ظاهراً شباهتی آوایی داشته باشند.
- - -
✅ ۲. در مورد واژه �ساغر� و ادعای تبدیل از �چاخیر�
🔸 ادعای اصلی پان ترک ها:
> �ساغر� از ترکی �چاخیر� آمده، با تحول �چ� به �س� ( مانند چراغ > سراج )
📌 پاسخ علمی:
1. ساغر یک واژه فارسی میانه و حتی با ریشه در فارسی باستان است:
در متون کهن فارسی و سانسکریت، واژه هایی مشابه "sagar" ( جام ) و "śaṅkara" ( مایه مستی ) دیده می شود.
در فرهنگ های معتبر ( دهخدا، عمید، معین ) نیز ریشه آن فارسی ذکر شده است، نه ترکی.
در زبان فارسی میانه واژه ای مانند sāgar به معنای جام وجود داشته که با تحول واجی منطبق است.
2. ادعای �چاخیر� به عنوان ریشه �ساغر� از نظر زبان شناسی قابل قبول نیست:
�چاخیر� در ترکی امروزی به معنای نوشیدنی الکلی و اغلب شراب است، نه ظرف یا جام.
از نظر معناشناسی، این دو متفاوت اند: ساغر = ظرف/جام، چاخیر = مایع/شراب.
تطبیق واجی هم بی پایه است. �چ� به �س� شدن، در زبان های ایرانی، قاعده منظم واجی ندارد. در عربی، چون �چ� وجود ندارد، به �ج�، �س� یا �ش� تبدیل می شود، اما این خاصیت عربی است نه فارسی.
مثال �چراغ = سراج� درست است، اما از فارسی به عربی رفته و با قواعد زبان عربی تطبیق داده شده. این قیاس درونی در زبان فارسی نیست.
3. مقایسه با شعر مولانا نیز به کار نمی آید:
بله، مولوی از واژه �چاخیر� استفاده کرده، اما در آنجا هم واژه به معنای شراب است، نه جام.
�ساغر� به معنای ظرف شراب است، �چاخیر� خودِ شراب.
بنابراین، حتی در شعر ملمّع نیز نمی توان این دو را مترادف کامل دانست.
- - -
✅ ۳. درباره ادعای تبدیل واج های �خ� و �غ�
این ادعا به نوعی صحیح است؛ �خ� و �غ� هر دو از مخرج حنجره ای هستند، اما:
در زبان ترکی آذربایجانی و بسیاری زبان های دیگر، این دو واج متمایز و کاربردی اند.
�باغچه� و �باخچه� از دید زبان شناسی، تلفظ های متفاوتند و تبدیل یکی به دیگری در زبان معیار بدون دلیل واج شناختی نیست.
نمی توان صرفاً به دلیل نزدیکی مخرجی، هر کلمه ای را تبدیل کرد. زبان شناسی قواعد دارد، نه سلیقه.
- - -
✅ ۴. اعتبار منابع و متون در تحلیل علمی انکارناپذیر است
ادعای �ما کاری به اینکه چه کسی گفته نداریم� اگرچه در منطق صوری ممکن است معنا داشته باشد، اما در علوم تجربی و زبان شناسی:
تخصص، تجربه، دسترسی به داده های تطبیقی و روش شناسی علمی اهمیت دارند.
نمی توان گفت نظر یک متخصص زبان شناسی با نظر فردی در فضای مجازی که صرفاً احساس زبانی دارد، هم وزن است.
مثلاً اگر در فرهنگ ریشه شناسی پروفسور Paul Horn، یا در Dehkhoda, یا در Etymological Dictionary of Persian ریشه واژه ای آمده، این حاصل مطالعات تاریخی - زبان شناختی است، نه سلیقه.
- - -
✅ ۵. درباره �چاخیر� و کاربرد آن در اشعار
بله، �چاخیر� در زبان ترکی، و خصوصاً در شعر ترکی آذربایجانی، کاربرد دارد، اما:
همان طور که گفتیم، به معنای شراب یا نوشیدنی مست کننده است.
�ساغر� یک واژه مستقل است که به ظرف نوشیدنی اطلاق می شود. بنابراین هیچ لزومی ندارد که این دو یکی باشند یا یکی از دیگری آمده باشد.
در واقع، ترکیه ای ها، آذربایجانی ها، و ترکمن ها از �پیاله�، �باداخان�، یا �جام� برای ظرف استفاده می کنند، و �چاخیر� به مایع اطلاق می شود.
- - -
✅ جمع بندی نهایی:
🔹 ادعای پان ترکی درباره تبدیل "چاخیر" به "ساغر"، نه از نظر واج شناسی معتبر است، نه معناشناسی، نه مستند تاریخی دارد.
🔹 صرفاً وجود شباهت های آوایی ( چ / س یا خ / غ ) نمی تواند به معنی تطوّر واجی باشد. تطور واجی تابع قواعد دقیق، مسیر تاریخی ثبت شده، و زبان مادر مشترک است.
🔹 استفاده از واژگان ترکی در اشعار فارسی زبانان ( همچون ملمّع سرایی ) هیچ گاه دلیل بر ریشه ترکی آن واژه در فارسی نیست؛ همان طور که وجود واژگان فارسی در شعر شاعران ترک زبان دلیل بر فارسی بودن آن واژگان در ترکی نیست.
- - -
اگر مایل باشید، می تونم فایل های ریشه شناسی معتبر ( مانند Steingass, MacKenzie, Dehkhoda ) برای واژه �ساغر� و �چاخیر� نیز برایتان بررسی و ارسال کنم.
در جواب جناب محمود اقبالی
با تشکر از دقت نظر حضرتعالی در مورد فرضیه ای که مطرح کردم.
محتملا خود حضرتعالی هم تایید می نمایید که مباحث اتیمولوژیک معمولا در قالب فرضیه ارائه می شوند و هیچ شخصی نمی تواند ادعا نماید که اینطور است و لاغیر. اصولا در مباحث علمی، نمی توان حکم صد در صد داد.
... [مشاهده متن کامل]
در جواب بخش اول سخن شما: بنده یک آیدی دارم و به نظرم منتصب نمودن یک شخص به اشخاص دیگر بدون ارائه دلیل نمی تواند قضاوت عادلانه ای باشد.
در جواب بخش بعدی سخن شما: در رابطه با مصداق دیگر تبدیل صدای "چ" به" س" می توان به کلمه "چراغ" و "سراج" توجه کرد که به دلیل عدم وجود صدای "چ" در زبان عربی و فارسی کلمه "چاخیر" هم بصورت "ساغر" درآمده است و مستثنی از قاعده تطور واجی نمی باشد. برای تبدیل صدای "خ" و "غ" به همدیگر می توان برای نمونه، مثال "باغچه" و "باخچه" را مطرح نمود. از لحاظ فونتیکی مخرج صدای "غ" و "خ" یکی است و صرفا یکی اکو دارد و دیگری ندارد و تبدیل دو صدای هم مخرج خیلی طبیعی و معمول است.
ملاحظه می کنیم که این تبدیلات واجی کاملا رایج است.
در جواب بخش بعدی اظهارات حضرتعالی: در یک گزاره منطقی، اعتبار گوینده و یا فلان کتاب و منبع در تحلیل و استدلال آن هیچ نقشی ندارد و ما صرفا گفته را آنالیز می کنیم چه آن سخن را انیشتین گفته باشد و یا یک احمق. ما هیچ پیش داوری انجام نمی دهیم.
در فلان منابع به ریشه ترکی کلمه "ساغر" اشاره نشده و یا فلان زبان شناس یا ادیب آن را از ریشه فارسی دانسته است. خوب کدام دلایل را ارائه داده اند؟ از کدام ریشه دانسته اند؟ چرا ریشه کلمه را نداده اند؟ با کدام استدلال زبان شناسی به این نتیجه رسیده اند؟
در جواب سخن نهایی جنابعالی:
کلمه چاخیر در اشعار ملمع مولانا جلال الدین رومی:
روزی نشست خواهم یالقیز سنین قاتیندا،
هم سن "چاخیر" ایچرسن، هم من قیمیز چیلرمن
با تشکر از دقت نظر حضرتعالی در مورد فرضیه ای که مطرح کردم.
محتملا خود حضرتعالی هم تایید می نمایید که مباحث اتیمولوژیک معمولا در قالب فرضیه ارائه می شوند و هیچ شخصی نمی تواند ادعا نماید که اینطور است و لاغیر. اصولا در مباحث علمی، نمی توان حکم صد در صد داد.
... [مشاهده متن کامل]
در جواب بخش اول سخن شما: بنده یک آیدی دارم و به نظرم منتصب نمودن یک شخص به اشخاص دیگر بدون ارائه دلیل نمی تواند قضاوت عادلانه ای باشد.
در جواب بخش بعدی سخن شما: در رابطه با مصداق دیگر تبدیل صدای "چ" به" س" می توان به کلمه "چراغ" و "سراج" توجه کرد که به دلیل عدم وجود صدای "چ" در زبان عربی و فارسی کلمه "چاخیر" هم بصورت "ساغر" درآمده است و مستثنی از قاعده تطور واجی نمی باشد. برای تبدیل صدای "خ" و "غ" به همدیگر می توان برای نمونه، مثال "باغچه" و "باخچه" را مطرح نمود. از لحاظ فونتیکی مخرج صدای "غ" و "خ" یکی است و صرفا یکی اکو دارد و دیگری ندارد و تبدیل دو صدای هم مخرج خیلی طبیعی و معمول است.
ملاحظه می کنیم که این تبدیلات واجی کاملا رایج است.
در جواب بخش بعدی اظهارات حضرتعالی: در یک گزاره منطقی، اعتبار گوینده و یا فلان کتاب و منبع در تحلیل و استدلال آن هیچ نقشی ندارد و ما صرفا گفته را آنالیز می کنیم چه آن سخن را انیشتین گفته باشد و یا یک احمق. ما هیچ پیش داوری انجام نمی دهیم.
در فلان منابع به ریشه ترکی کلمه "ساغر" اشاره نشده و یا فلان زبان شناس یا ادیب آن را از ریشه فارسی دانسته است. خوب کدام دلایل را ارائه داده اند؟ از کدام ریشه دانسته اند؟ چرا ریشه کلمه را نداده اند؟ با کدام استدلال زبان شناسی به این نتیجه رسیده اند؟
در جواب سخن نهایی جنابعالی:
کلمه چاخیر در اشعار ملمع مولانا جلال الدین رومی:
روزی نشست خواهم یالقیز سنین قاتیندا،
هم سن "چاخیر" ایچرسن، هم من قیمیز چیلرمن
در جواب دوست گرامی یاشار نیازی یا درست تر بگویم یکی دیگر از حساب استاد هزار چهره آبادیس سعید سرور
📌 ۱. بررسی واژه �چاخیر� در ترکی
واژه چاخیر ( �axır / چاخیر ) در ترکی آذربایجانی به معنی شراب، خصوصاً شراب انگور است. این واژه در منابع ترکی قدیم و معاصر دیده می شود:
... [مشاهده متن کامل]
در ترکی آذربایجانی معاصر: �axır = شراب
فعل ��axmaq� نیز به معنای �ریختن، ضربه زدن، آتش زدن� می آید.
🔹 طبق لغت نامه های ترکی مانند:
�Azərbaycan dilinin izahlı l�ğəti�
�Redhouse Turkish - English Dictionary�
این واژه ریشه ای بومی در ترکی دارد و در زبان های مجاور نیامده است.
- - -
📌 ۲. بررسی واژه �ساغر� در فارسی
�ساغر� به معنی ظرف شراب یا پیاله است و در شعر فارسی کاربرد فراوانی دارد.
🔹 در لغت نامه دهخدا:
> ساغر: پیاله شراب، قدح.
ترکیب هایی مثل �می و ساغر�، �ساقی و ساغر� رایج اند.
🔹 فرهنگ معین:
> ظرفی برای نوشیدن شراب، پیاله.
🔹 منابع قدیمی تر مثل برهان قاطع یا فرهنگ جهانگیری نیز این واژه را آورده اند، اما هیچ یک به منشأ ترکی آن اشاره نکرده اند.
- - -
📌 ۳. تحلیل زبان شناختی: آیا �چاخیر� → �ساغر� ممکن است؟
ادعای استاد حسن اوموداوغلو این است:
چاخیر ( �axır ) ← تبدیل صوتی ← ساغر
صدای چ ترکیبی از ت س → حذف �ت�، �چ� تبدیل به �س�
�خ� تبدیل به �غ�
تحول معنایی از �مظروف� ( شراب ) به �ظرف� ( پیاله ) طبق قاعدهٔ ظرف و مظروف
🔸 این تحلیل خلاقانه است، اما مشکلاتی دارد:
👈 الف ) قواعد تطور واجی ( Phonological evolution )
تبدیل �چ� به �س� مستند زبانی ندارد. در زبان های ایرانی و ترکی، این دو واج مستقل اند و در مسیر تاریخی شان به یکدیگر تبدیل نمی شوند.
تبدیل �خ� به �غ� هم در متون تاریخی فارسی یا ترکی از نظر واج شناسی معمول نیست، مگر در لهجه ها یا تغییرات املایی ( مانند �خر� و �غر� در برخی لهجه ها ) .
👈 ب ) قاعده ظرف و مظروف
قاعده ای منطقی است، چنانکه در زبان فارسی:
باده ( شراب ) و بادیه ( ظرف شراب )
این تغییر معنا از ماده به ظرف ( یا برعکس ) در زبان ها رایج است.
اما باید رابطهٔ تاریخیِ واژه ها هم وجود داشته باشد، نه فقط شباهت معنایی.
- - -
📌 ۴. منابع دانشگاهی و دیدگاه زبان شناسان
در منابع ریشه شناسی معتبر فارسی، ریشهٔ �ساغر� چنین تحلیل شده است:
▪️ دکتر پرویز ناتل خانلری:
در مقاله ای درباره واژگان مربوط به شراب، �ساغر� را برگرفته از واژه ای ایرانی و بومی دانسته است.
▪️ ژان دو مناکر ( Jean de Menasce ) و دیگر ایران شناسان:
در بررسی متون زرتشتی و اوستایی، �ساغر� را از واژه های پهلوی مانند �ساگور� نمی دانند و ارتباط آن با زبان های هندواروپایی احتمالاً در نظر گرفته شده.
▪️ واژه نامه های ریشه شناسی:
Etymological Dictionary of Persian ( by H. H�bschmann or E. Windfuhr ) :
واژهٔ �ساغر� را از ریشه ای فارسی می دانند و هیچ اشاره ای به منشأ ترکی ندارد.
- - -
📌 ۵. نظر نهایی:
اگرچه ادعای استاد اوموداوغلو از نظر منطق درونی ( قاعده ظرف و مظروف تغییرات صوتی ) جالب و خلاقانه است، اما:
✅ فاقد شواهد تاریخی، متنی و زبان شناختی معتبر است
✅ در منابع کلاسیک و مدرن ترکی و فارسی به این پیوند اشاره نشده
✅ تطور واجی ( چ → س، خ → غ ) در مسیر شناخته شده زبان ها رخ نمی دهد
بنابراین، این نظریه را نمی توان تایید علمی کرد، مگر اینکه شواهد تاریخی و متنی معتبر برای حضور واژهٔ �چاخیر� در متون قدیمی فارسی یا ایرانی و ارتباط مستقیم با �ساغر� پیدا شود.
- - -
📚 منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
1. دهخدا، لغت نامه
2. فرهنگ ریشه شناسی واژگان فارسی – احمد کسروی / محمد مقدم / حسین کریمان
3. Etymological Dictionary of the Persian Language – Paul Horn, or by H. H�bschmann
4. Azərbaycan dilinin izahlı l�ğəti
5. Redhouse Turkish - English Dictionary
6. Comparative Dictionary of Indo - European Languages – Julius Pokorny ( برای ریشه هندواروپایی کلمات )
- - -
📌 ۱. بررسی واژه �چاخیر� در ترکی
واژه چاخیر ( �axır / چاخیر ) در ترکی آذربایجانی به معنی شراب، خصوصاً شراب انگور است. این واژه در منابع ترکی قدیم و معاصر دیده می شود:
... [مشاهده متن کامل]
در ترکی آذربایجانی معاصر: �axır = شراب
فعل ��axmaq� نیز به معنای �ریختن، ضربه زدن، آتش زدن� می آید.
🔹 طبق لغت نامه های ترکی مانند:
�Azərbaycan dilinin izahlı l�ğəti�
این واژه ریشه ای بومی در ترکی دارد و در زبان های مجاور نیامده است.
- - -
📌 ۲. بررسی واژه �ساغر� در فارسی
�ساغر� به معنی ظرف شراب یا پیاله است و در شعر فارسی کاربرد فراوانی دارد.
🔹 در لغت نامه دهخدا:
> ساغر: پیاله شراب، قدح.
ترکیب هایی مثل �می و ساغر�، �ساقی و ساغر� رایج اند.
🔹 فرهنگ معین:
> ظرفی برای نوشیدن شراب، پیاله.
🔹 منابع قدیمی تر مثل برهان قاطع یا فرهنگ جهانگیری نیز این واژه را آورده اند، اما هیچ یک به منشأ ترکی آن اشاره نکرده اند.
- - -
📌 ۳. تحلیل زبان شناختی: آیا �چاخیر� → �ساغر� ممکن است؟
ادعای استاد حسن اوموداوغلو این است:
چاخیر ( �axır ) ← تبدیل صوتی ← ساغر
صدای چ ترکیبی از ت س → حذف �ت�، �چ� تبدیل به �س�
�خ� تبدیل به �غ�
تحول معنایی از �مظروف� ( شراب ) به �ظرف� ( پیاله ) طبق قاعدهٔ ظرف و مظروف
🔸 این تحلیل خلاقانه است، اما مشکلاتی دارد:
👈 الف ) قواعد تطور واجی ( Phonological evolution )
تبدیل �چ� به �س� مستند زبانی ندارد. در زبان های ایرانی و ترکی، این دو واج مستقل اند و در مسیر تاریخی شان به یکدیگر تبدیل نمی شوند.
تبدیل �خ� به �غ� هم در متون تاریخی فارسی یا ترکی از نظر واج شناسی معمول نیست، مگر در لهجه ها یا تغییرات املایی ( مانند �خر� و �غر� در برخی لهجه ها ) .
👈 ب ) قاعده ظرف و مظروف
قاعده ای منطقی است، چنانکه در زبان فارسی:
باده ( شراب ) و بادیه ( ظرف شراب )
این تغییر معنا از ماده به ظرف ( یا برعکس ) در زبان ها رایج است.
اما باید رابطهٔ تاریخیِ واژه ها هم وجود داشته باشد، نه فقط شباهت معنایی.
- - -
📌 ۴. منابع دانشگاهی و دیدگاه زبان شناسان
در منابع ریشه شناسی معتبر فارسی، ریشهٔ �ساغر� چنین تحلیل شده است:
▪️ دکتر پرویز ناتل خانلری:
در مقاله ای درباره واژگان مربوط به شراب، �ساغر� را برگرفته از واژه ای ایرانی و بومی دانسته است.
▪️ ژان دو مناکر ( Jean de Menasce ) و دیگر ایران شناسان:
در بررسی متون زرتشتی و اوستایی، �ساغر� را از واژه های پهلوی مانند �ساگور� نمی دانند و ارتباط آن با زبان های هندواروپایی احتمالاً در نظر گرفته شده.
▪️ واژه نامه های ریشه شناسی:
واژهٔ �ساغر� را از ریشه ای فارسی می دانند و هیچ اشاره ای به منشأ ترکی ندارد.
- - -
📌 ۵. نظر نهایی:
اگرچه ادعای استاد اوموداوغلو از نظر منطق درونی ( قاعده ظرف و مظروف تغییرات صوتی ) جالب و خلاقانه است، اما:
✅ فاقد شواهد تاریخی، متنی و زبان شناختی معتبر است
✅ در منابع کلاسیک و مدرن ترکی و فارسی به این پیوند اشاره نشده
✅ تطور واجی ( چ → س، خ → غ ) در مسیر شناخته شده زبان ها رخ نمی دهد
بنابراین، این نظریه را نمی توان تایید علمی کرد، مگر اینکه شواهد تاریخی و متنی معتبر برای حضور واژهٔ �چاخیر� در متون قدیمی فارسی یا ایرانی و ارتباط مستقیم با �ساغر� پیدا شود.
- - -
📚 منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
1. دهخدا، لغت نامه
2. فرهنگ ریشه شناسی واژگان فارسی – احمد کسروی / محمد مقدم / حسین کریمان
4. Azərbaycan dilinin izahlı l�ğəti
6. Comparative Dictionary of Indo - European Languages – Julius Pokorny ( برای ریشه هندواروپایی کلمات )
- - -
به نظر استاد حسن اومود اوغلو؛ ساغر ( به معنی ظرف شراب ) از کلمه چاخیر ( به معنی شراب ) ترکی ماخوذ گردیده است.
از آنجایی که صدای "چ" از ترکیب صدای "ت" و "س" بوجود آمده با حذف صدای "ت" و ابدال صدای "خ" به "غ" کلمه "چاخیر" تبدیل به "ساغر" شده است.
... [مشاهده متن کامل]
تحول معنایی با استناد به قاعده ظرف و مظروف انجام پذیرفته همچنان که در کلمه "باده" و "بادیه" برعکس این قضیه اتفاق افتاده است.
از آنجایی که صدای "چ" از ترکیب صدای "ت" و "س" بوجود آمده با حذف صدای "ت" و ابدال صدای "خ" به "غ" کلمه "چاخیر" تبدیل به "ساغر" شده است.
... [مشاهده متن کامل]
تحول معنایی با استناد به قاعده ظرف و مظروف انجام پذیرفته همچنان که در کلمه "باده" و "بادیه" برعکس این قضیه اتفاق افتاده است.
منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




ساغر یکی از سازهای ابداعی محمدرضا شجریان است که در نخستین نمایشگاه سازهای ابداعی او در سال ۱۳۹۰ و در دومین نمایشگاه سازهای ابداعی در سال ۱۳۹۲، در خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد. محمدرضا شجریان این ساز را در سال ۱۳۸۷ ابداع کرد. ساز ساغر، در کنسرت های گروه شهناز و برخی کنسرت های دیگر مورد استفاده قرار گرفته است.
... [مشاهده متن کامل]
ساغر، یک ساز زهی زخمه ای است که می تواند جایگزینی برای صدای سازهای عود و تار محسوب شود. این ساز به لحاظ ابعاد حدوداً هم اندازهٔ ساز تار است و کاسهٔ آن از عود یا بربط کوچکتر است. ساغر دارای ۱۰ سیم است و جایگاه صدای تار و رباب آلتو را دارد.



... [مشاهده متن کامل]
ساغر، یک ساز زهی زخمه ای است که می تواند جایگزینی برای صدای سازهای عود و تار محسوب شود. این ساز به لحاظ ابعاد حدوداً هم اندازهٔ ساز تار است و کاسهٔ آن از عود یا بربط کوچکتر است. ساغر دارای ۱۰ سیم است و جایگاه صدای تار و رباب آلتو را دارد.



ساغر کلمه ای تورکی است که از فعل ساغماق به معنی دوشیدن گرفته شده ریشه ان ساغ بوده وقتی پسوند ار بدان اضافه می شود به شکل ساغر و به معنی دوشنده در امده از انجایی که به ساغر شراب می ریزند و از ان شراب می
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
خورند به این معنی می باشد در دیوان الغات تورک هم به معنی هاون استوانه ای شکلی است که در ان شراب ریزند
کمی آب در چشمه یا چاه ویا هر جای دیگر را زِق و ( زقو= زق آب ) گویند پس ساغر کمی ویا جرعه ای آب است. چه آب شیرین وچه آب تلخ.
ونیز ساقی همین روند را دارد.
ونیز ساقی همین روند را دارد.
در اشعار بزرگان فارسی ایران ، منظور از ساغر همان دل است . با انجام فن مشاهده گری و حضور در لحظه که موجب مستی مغز و خلسه می شود و بزرگان به آن " می " یا شراب اشاره کرده اند ، تمامی دل از عامل روانِ حضور در لحظه یا می پر می شود . این می یا حضور بصورت پیمانه پیمانه به آگاهی یا مشاهده گر می رسد .
... [مشاهده متن کامل]
پس ساغر ، دل است که عاملِ روانِ حضور را که از ریشه ذهن ( ساقی ) می رسد ، پیاله پیاله به آگاهی می رساند .
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
معنی : بیا تا جان یا نور آگاه بودن را روشن کنیم .
چگونه ؟ با به مشاهده نشستن و دل را با حضور در لحظه مملو کردن .
می در ساغر اندازیم : یعنی دل رو از خواهشها و دنیا و شهوات خالی کنیم و در آن تنها میِ حضور بریزیم.
... [مشاهده متن کامل]
پس ساغر ، دل است که عاملِ روانِ حضور را که از ریشه ذهن ( ساقی ) می رسد ، پیاله پیاله به آگاهی می رساند .
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
معنی : بیا تا جان یا نور آگاه بودن را روشن کنیم .
چگونه ؟ با به مشاهده نشستن و دل را با حضور در لحظه مملو کردن .
می در ساغر اندازیم : یعنی دل رو از خواهشها و دنیا و شهوات خالی کنیم و در آن تنها میِ حضور بریزیم.
درمسیرحادثه،
جانم انگارساغر این باده بود.
چون شرابی کهنه
ازعهد الست. . .
جانم انگارساغر این باده بود.
چون شرابی کهنه
ازعهد الست. . .
درست ترش اینه که پادشاه های قدیم ایران یک جام مخصوص برای خوردن شراب داشتند که از طلا بوده و اسم اون جام ساغر بوده🥲❤
ساغر : ساغر اسم دختر به معنی : جام شراب.
واژه های ساغ ساغر کاملا پارسی است و ریشه ی پهلوی دارد در عربی می شود صحیح این واژه ها حتی در زبان یا گویش لربختیاری هست در این زبان یا گویش واژه بیگانه وجود دارد تمام واژگان زبان یا گویش لربختیاری پارسی هست این واژه یعنی ساغ ساغر صد درصد پارسی است.
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
خدا یش این جماعت پان ترکیسم مدرک معتبر همیشه حرف می زنند واقعا آدم بی خود و غیر منطقی هستند لطفا انتشار بدهید
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
خدا یش این جماعت پان ترکیسم مدرک معتبر همیشه حرف می زنند واقعا آدم بی خود و غیر منطقی هستند لطفا انتشار بدهید
ساغر نامی اصیل به معنای جام شراب یا جام بلورین با ریشه ایرانی است وخواهشمندم که در سایت ویرایش نمایید
از ساغر به در افغانی ربطی نداره لطفا تصحیح کنید
ساغر یک نام ایرانی است و ریشه در مغولی ندارد لطفا پیراستاری شود
ساغر saqar : جام شراب
آوند شراب
چشمه نور الهی
اسمی به پاکی شراب به پاکی دل عارف وبه زیبایی خود صاحب اسم. خیلی خوشحالم که چنین اسم زیبنده ای رو واسه دخترم گذاشتم
ساغر :جام، پیاله
دل عارف
دل عارف
واسطه فیض الهی است پر ازمعنا
ساغر : قدح ، جام بزرگ، پیمانه بزرگ شرابخواری .
ساغر : ساغر = جام شراب
ساغر : جام ، پیاله
ساغر : جام ، پیاله
ساغر : /sāqar/ ساغر به معنای: ظرفی که در آن شراب مینوشند، جام شراب؛ دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده میشود.
ساغر : قدح ، جام شراب .
ساغر : قدح ، جام شراب .
منم ساغرم پدرم پنج صبح از حافظ گرفته عاشق نامم
سلام من اسمم ساغر نیست و اینکه تو اقوام هم ساغر نداریم
میخوام بدونید که
ساغر یعنی: کسی که انسان را عاشق خدا میکند و انسان را به خدا نزدیک میکند.
( ساغر یعنی وسیله ی تقرب به درگاه الهی و آنچه باعث میشه انسان خدا را بهتر بشناسد و عاشق خدای متعال شود )
... [مشاهده متن کامل]
ساغر یعنی دل انسانی که عاشق خدا شده و خدا در دلش جای گرفته.
ساغر یه اسم زیبای ادبی برا دختر خانوم های گل سرزمینم
درود بر همه ی ساغر های گل که انسان را به خدا نزدیک میکنند.
میخوام بدونید که
ساغر یعنی: کسی که انسان را عاشق خدا میکند و انسان را به خدا نزدیک میکند.
( ساغر یعنی وسیله ی تقرب به درگاه الهی و آنچه باعث میشه انسان خدا را بهتر بشناسد و عاشق خدای متعال شود )
... [مشاهده متن کامل]
ساغر یعنی دل انسانی که عاشق خدا شده و خدا در دلش جای گرفته.
ساغر یه اسم زیبای ادبی برا دختر خانوم های گل سرزمینم
درود بر همه ی ساغر های گل که انسان را به خدا نزدیک میکنند.
معنی این اسم زیبا:مست کننده٬جام شراب٬پیاله٬قدح؛خیلی اسم خوبیه٬من چهار تا آبجی دارم ب نام های ماهور ٬ملیسا٬ماهرخ٬مهدخت. من ۱۵سال دارم. مهدخت۲۰سال. ماهور۱۷سال٬ماهرخ۱۲سال٬ملیسا۸سال. ب نظرتون اسم کدوممون بهتره؟اسم مامان من مریمه بابام مهدی واسه همین اسم هامون شده ملیسا٬ملودی٬ماهور٬ماهرخ٬مهدخت !!عجیبه نه ۵تا بچه دوست داشتم اسم هامون بشه مهلا٬مهیا٬مهسا٬مهتا٬مهناز اینجوری بهتر میشد نه؟من اسم خاله هام مینو٬ماه چهره٬دایی هام میلاد ٬ماهان ببخشید طولانی شد اسم عموم هادی همه هام هدیه ٬حوری٬ملیکا خوبه؟خواستم بگم ما پر جمعیتیم😁 ولی آبجی عشقه فداشون بشم. ب اسم ساغر ٬سارا٬سیما ٬سینا٬ساره٬سامی٬سالار٬سپیده٬میاد!!!!!! راستی اسم من ملودی هست البته اسمم رو روی کامنتم نوشتم: )
... [مشاهده متن کامل]
من ملودی مهرزاد هستم. . . من پیشنهاد میکنم بگید چند نفر اسمشون ساغره؟! دوستتون دارم ی دنیا امیدوارم احساسم یکطرفه نباشه!.
... [مشاهده متن کامل]
من ملودی مهرزاد هستم. . . من پیشنهاد میکنم بگید چند نفر اسمشون ساغره؟! دوستتون دارم ی دنیا امیدوارم احساسم یکطرفه نباشه!.
منو ک تا حالا کسی مسخره نکرده ی معنی ساغر میشه مست کننده . اسم داداشم هست سالار
جام شراب، مستی، مست کننده، سالم، زیبا، دل عارف، پیاله شراب بهشتی ) ) ) ) بهترین اسمى که تا حالا دیدم و شنیدن. به اسمم افتخار میکنم هیچکس من و مسخره نکرده بخاطر اسمم اتفاقا همه بهم میگن اسم زیبایی دارم
پانیزم
ساغر اسم دوست صمیمیمه و اسم خیلی قشنگیه ب معنای جام شراب
ساغر اسم دوست صمیمیمه و اسم خیلی قشنگیه ب معنای جام شراب
ساغر در عرفان به معنا چشم بصیرت داشتنه ودر زبان ترکی ب معنا زیبا وسالم است ومعنی ب زبان فارسی میشه جام شراب مقدس ومن به اینکه اسمم ساغره افتخار میکنم بدون توجه ب اینکه درطی این۱۸ سال زندگی خیلی مورد تمسخر قرار گرفتم
ساغر یه اسم مقدسه هر کی این اسم زیبا رو مورد تمسخر قرار میده از فرهنگ و سواد پایینی بر خور داره
ساغر به معنای پیمانه و جام شراب می باشد
حتما اسم دخترمو میذارم ساغر
بدون شک
بدون شک
ساغر در عرفان به معنی دل عارف و در کل اسم زیبایی است که من عاشق این اسمم
ساغر به آذری به معنی سالم
ساغر در عرفان اسلامی به معنی دل یا قلب عارف. ودر آذری به معنای بسیار زیبا
ساغر واسطه فیض الهی میباشد وخیلی پرمعناست
به معنی چشمه ی زلال وظرفی که در آن شراب مینوشند
برای اونایی که میخوان اسم دخترشونو بزارن ساغر میگم
این اسم ی اسم تکه و به من هویت میده ب حرف بقیه توجه نکنید این ی اسم اصیله
این اسم ی اسم تکه و به من هویت میده ب حرف بقیه توجه نکنید این ی اسم اصیله
اسم ساغر خیلی زیباست منم اسم دخترمو میخوام بزارم ساغر ولی میترسم بقیه اسمشو معنی کنن، خلاصه اسم دخترمو میزارم ساغر
درکل ساغر اسمه یه ظرفه مقدسه یه لیوان که دربستن عهدوپیمان سوگندنامه هامراسمات خواص توش نوشیدنی می نوشندحال یاشراب باشه یاهرچیزه دیگر
ساغرمعنی یه ظرف مقدسه
ساغرمعنی یه ظرف مقدسه
واقعا ساغر اسمی زیباست ویکی از اسم های اصیل ایرانی است .
درست است از اسم در جامعه کم است دلیلش هم این است که اسم ساغر تک است
درست است از اسم در جامعه کم است دلیلش هم این است که اسم ساغر تک است
ساغر یک اسم دخترانه ای است که تک است و یکی از معنیش شربت بهشتی است و اکر بمیری و بروی بهشت شربت بهشتی می خوری
ساغر اسمی زیبا با تاریخچه ای جاویدان و نامی پر معناست که گاه افرادی نادان به این اسم معنی های بدی میدهند و دارنده ی نام رو مورد تمسخر قرار می دند
جامی که داخل آن شراب می ریزیم
شراب، جام شراب و خلاصه. . . .
اسمی زیبا و رویایییییی😇😇
اسمی زیبا و رویایییییی😇😇
اسم بسیار زیبایی ولی متاسفانه آدمای بیسواد این اسم را به معنا های دیگر تعبیر میکنند
دخترم اسمش ساغر و اینقدر چیز های بد درباره معنی این اسم شنیده دنبال عوض کردن اسمش
دخترم اسمش ساغر و اینقدر چیز های بد درباره معنی این اسم شنیده دنبال عوض کردن اسمش
پیمانه شراب
ساغر به معنی جام می بلوری در بهشت وبهترین اسم برای یک دختر ایرانی هست
نام ساغر واقعا زیباست اگه ساغر را از ادبیات ایران حذف کنند هیچی ازدیوان حافظ باقی نمیمونه.
پ. ن :دوتا بچه دارم به نام های سامان و ساغر
پ. ن :دوتا بچه دارم به نام های سامان و ساغر
جام شراب
در تصوف یعنی: چشم بصیرت داشتن!
ساغر. غورکه درحوزه غرب کشور واقع گردیده ، یکی از نقاط تاریخی و باستانی میهن عزیز ما به شمار میرود . ساغر یا ساخر امروزی یکی از واحد های اداری غور است. ساغر در تاریخ غور کهن و باستان موقف شایانی ازلحاظ تاریخی ، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد . زیرا از شمار اولین مراکز ویا پایتخت های غوریها وسلاله ملک الجبال غور شمرده میشود. ساغر از زمانهای بسیار قدیم دارای زراعت و سیستم های آبیاری بوده و مالداری نیز رونق خوبی درین سر زمین داشته است .
... [مشاهده متن کامل]
ساغرمنطقه تاریخی وپرفیض بوده و از ادوار قدیم دارای شهر های توانگر و پر نفوس و مشهور می باشد. در ساغر از دوران های بسیارقدیم صنایع رایج بوده و مشهور ترین رصد خانه درعصر غوریان در شهر مندیش همین علاقه ساغر امروزی بنا یافته بود، مشهورترین کوه های ولایت غور از جمله کوه زارمرغ و قلهء مرتفع آن چهل ابدال در ساغر موقعیت دارد که منهاج السراج جوزجانی و جنرال فوریه فرانسوی آنرا راسیات جبال عالم نام نهاده اند.
موقعیت جغرافیای ساغر :
ساغر در تشکیلات اداری غور امروزی ولسوالی است که در قسمت غرب ولایت غور موقعیت دارد ساغر در مجموع دارای 2771 کیلو مترمربع مساحت می باشد . ساحه ساغر بیشتر کوهستانی بوده که در یک سطح مرتفع مرکزی واقع شده است. ارتفاع کلی این ساحه از سطح بحر به 2100 متر میرسد . ساغر بر خط ( 51 - 63 ) طول البدل شرقی و ( 41 - 33 ) عرض البدل شمالی موقعیت دارد .
مجموع نفوس ساغر مطابق معلومات وزارت زراعت به 15722 نفر بالغ میگردد وبه اساس معلومات ارایه شده وزارت امور داخله کشور به 6418 نفر میرسد. ( مطابق احصائیه سال 1958میلادی ) ساغر از لحاظ مسافه از شهر چخچران 247 کیلومتر و از شهر هرات 352 کیلومتر فاصله دارد . از لحاظ جغرافیایی ساغر از طرف شرق به سوی غرب به شکل مستطیل افتاده است . مطابق احصائیه های وزارت امور داخله و زراعت کشور میتوان حکم نمود که کثافت نفوس در آن 9 نفر در فی کیلو متر مربع می باشد. بنابرین ساغر یک ساحه متفرقه السکنه را تشکیل داده است. نقشه توپو گرافی ساغر مشابه به نقشه جغرافیایی افغانستان است . ساغر ساحه کوهستانی بوده ، دارای کوه های بلند ، دره های تنگ و صعب العبور است . دامنه های این کوه ها پوشیده از علفزار های طبیعی بوده مساعد ترین علفچر های تابستانی را تشکیل داده ، زمستان های سرد دارد ، مگر در فصل بهار و تابستان دارای اقلیم گوارا است. کوهستان ساغر گذرگاه پرندگان و حیوانات وحشی نیز بوده زمینهء شکار را برای شکار چیان در تمام موسم سال مساعد میگرداند. متأسفانه در جریان دهه های اخیر تعداد زیادی پرندگان و حیوانات وحشی به حدی شکار گردیده که امروز نسل بعضی از آنها رو به زوال است.
از لحاظ خصوصیات جغرافیایی ساغر به چهار بخش جغرافیایی تقسیم گردیده است که این چهار بخش ساحه ای ساغر امروزی را تشکیل میدهد و عبارت اند از:
1 - قسمت مرکزی ساغر
2 - ساحه پنجده
3 - ساحه ای دور واقع شده فاسک
4 - ساحه جواجه امیر زاده
مطابق احصائیه سال 1958 میلادی به اساس سروی که صورت گرفته ساغر دارای 33 قریه می باشد اما سروی که در سال 1998 از جانب موسسه همکاری کمک های انسانی که من هم جز تیم سروی بودم تعداد قریه های ساغر به هفتاد ودو قریه میرسد. ساغر تاسال 1357 حیثیت حقوقی واداری علاقه داری را داشت و در سال 1358 مطابق فرمان دولت وقت یک درجه ارتقا نموده وبه آن اعتبار ولسوالی داده شد.
شکل طبیعی و توپو گرافی ساغر:
ساحه ساغرکوهستانی بوده از لحاظ طبیعی و شکل توپوگرافی در غرب ولایت غور در گرد ونواحی کوه مشهور غور یعنی کوه زار مرغ به طور دراز شکل از سمت شمالشرق به طرف جنوب غرب افتاده است. کوه های منطقه ساغر و اراضی آن طوری قرار گرفته است که ارتفاع اراضی، کوه و تپه های آن به صورت فاحش از شمال شرق به جنوب غرب کاسته میشود . بر علاوه کوه مشهور زارمرغ در مربوطات ساغر یک سلسله کوه ها ، ارتفاعات و تپه زار های بیشماری وجود دارد . مردم این دیار به این عقیده هستند که این کوه پاره ها بلند ترین نقطهء دنیا به شمار میرود.
هایدرو گرافی ساغر :
از لحاظ هایدرو گرافی ، آب های ساغر عموماً به استقامت غرب وجنوب غرب جریان دارد . مشهورترین رود آن بنام رود ساغر شهرت دارد که در قسمت ابیاری زمین های زراعتی ، باغداری و آب آشامیدنی باشندگان ساغر نهایت با ارزش است ، در ساغر یک تعداد رودها ودریاچه های دیگری علاوه بر رود ساغر وجود دارد که به نوبه خویش تاثیرات مثبت و مفیدی را برای زراعت ، مالداری و باغداری و بخش های دیگر زندگی مردم محل به جا میگذارد. در ساغر بیشتر از 400 چشمه آب وجود دارد که از لحاظ داشتن چشمه ها مقام اول را در سطح واحد های اداری غور دارا می باشد. این چشمه ها منابع خوب آب آشامیدنی صحی برای مردم به شمار میرود.
خصوصیات اقلیمی ساغر :
قسمت اعظم غور در ناحیه اقلیمی الپاین تندرا واقع شده است. بنابرین عدم انکشاف خاک ، سردی هوا ، سرعت وزش باد های کوهستانی و ارتفاع اراضی در اکثریت نقاط سر زمین غور نقطهء اقلیمی الپاین تندرا بار آورده است . ساغر از لحاظ طبیعی طوری واقع شده است که ارتفاع آن از شمال شرق به جنوب غرب فوق العاده کاسته میشود . از قسمت های شمال شرقی این ساحه که در سطح مرتفع واقع گردیده و سردی هوا زیاد بوده و سرعت وزش باد ها شدید است و کوه های بلند آن اکثراً از برف پوشیده است . این نواحی شامل منطقهء اقلیمی الپاین تند را می باشد . اما قسمت های جنوب غربی ساغر که از ارتفاع آن کاسته میشود و اکثراً پوشیده از تپه زارهاست اوصاف اقلیمی منطقه استیپ را وانمود میسازد.
وجه تسمیه کلمه ساغر:
صاحب طبقات ناصری می نویسد، که دومین کوه بلند از نگاه ارتفاع در علاقه مندیش عبارت از کوه ( سرخ غر ) است که این کوه هم در علاقه مندیش قرار دارد . گمان اغلب بر آنست که ( سرخ غر ) عبارت از ساخر ویا ساغر حالیه است، که به طرف شمال غربی کوه زارمرغ یا چهل ابدالان یعنی در حاشیه شمال غربی مندیش . . .
... [مشاهده متن کامل]
ساغرمنطقه تاریخی وپرفیض بوده و از ادوار قدیم دارای شهر های توانگر و پر نفوس و مشهور می باشد. در ساغر از دوران های بسیارقدیم صنایع رایج بوده و مشهور ترین رصد خانه درعصر غوریان در شهر مندیش همین علاقه ساغر امروزی بنا یافته بود، مشهورترین کوه های ولایت غور از جمله کوه زارمرغ و قلهء مرتفع آن چهل ابدال در ساغر موقعیت دارد که منهاج السراج جوزجانی و جنرال فوریه فرانسوی آنرا راسیات جبال عالم نام نهاده اند.
موقعیت جغرافیای ساغر :
ساغر در تشکیلات اداری غور امروزی ولسوالی است که در قسمت غرب ولایت غور موقعیت دارد ساغر در مجموع دارای 2771 کیلو مترمربع مساحت می باشد . ساحه ساغر بیشتر کوهستانی بوده که در یک سطح مرتفع مرکزی واقع شده است. ارتفاع کلی این ساحه از سطح بحر به 2100 متر میرسد . ساغر بر خط ( 51 - 63 ) طول البدل شرقی و ( 41 - 33 ) عرض البدل شمالی موقعیت دارد .
مجموع نفوس ساغر مطابق معلومات وزارت زراعت به 15722 نفر بالغ میگردد وبه اساس معلومات ارایه شده وزارت امور داخله کشور به 6418 نفر میرسد. ( مطابق احصائیه سال 1958میلادی ) ساغر از لحاظ مسافه از شهر چخچران 247 کیلومتر و از شهر هرات 352 کیلومتر فاصله دارد . از لحاظ جغرافیایی ساغر از طرف شرق به سوی غرب به شکل مستطیل افتاده است . مطابق احصائیه های وزارت امور داخله و زراعت کشور میتوان حکم نمود که کثافت نفوس در آن 9 نفر در فی کیلو متر مربع می باشد. بنابرین ساغر یک ساحه متفرقه السکنه را تشکیل داده است. نقشه توپو گرافی ساغر مشابه به نقشه جغرافیایی افغانستان است . ساغر ساحه کوهستانی بوده ، دارای کوه های بلند ، دره های تنگ و صعب العبور است . دامنه های این کوه ها پوشیده از علفزار های طبیعی بوده مساعد ترین علفچر های تابستانی را تشکیل داده ، زمستان های سرد دارد ، مگر در فصل بهار و تابستان دارای اقلیم گوارا است. کوهستان ساغر گذرگاه پرندگان و حیوانات وحشی نیز بوده زمینهء شکار را برای شکار چیان در تمام موسم سال مساعد میگرداند. متأسفانه در جریان دهه های اخیر تعداد زیادی پرندگان و حیوانات وحشی به حدی شکار گردیده که امروز نسل بعضی از آنها رو به زوال است.
از لحاظ خصوصیات جغرافیایی ساغر به چهار بخش جغرافیایی تقسیم گردیده است که این چهار بخش ساحه ای ساغر امروزی را تشکیل میدهد و عبارت اند از:
1 - قسمت مرکزی ساغر
2 - ساحه پنجده
3 - ساحه ای دور واقع شده فاسک
4 - ساحه جواجه امیر زاده
مطابق احصائیه سال 1958 میلادی به اساس سروی که صورت گرفته ساغر دارای 33 قریه می باشد اما سروی که در سال 1998 از جانب موسسه همکاری کمک های انسانی که من هم جز تیم سروی بودم تعداد قریه های ساغر به هفتاد ودو قریه میرسد. ساغر تاسال 1357 حیثیت حقوقی واداری علاقه داری را داشت و در سال 1358 مطابق فرمان دولت وقت یک درجه ارتقا نموده وبه آن اعتبار ولسوالی داده شد.
شکل طبیعی و توپو گرافی ساغر:
ساحه ساغرکوهستانی بوده از لحاظ طبیعی و شکل توپوگرافی در غرب ولایت غور در گرد ونواحی کوه مشهور غور یعنی کوه زار مرغ به طور دراز شکل از سمت شمالشرق به طرف جنوب غرب افتاده است. کوه های منطقه ساغر و اراضی آن طوری قرار گرفته است که ارتفاع اراضی، کوه و تپه های آن به صورت فاحش از شمال شرق به جنوب غرب کاسته میشود . بر علاوه کوه مشهور زارمرغ در مربوطات ساغر یک سلسله کوه ها ، ارتفاعات و تپه زار های بیشماری وجود دارد . مردم این دیار به این عقیده هستند که این کوه پاره ها بلند ترین نقطهء دنیا به شمار میرود.
هایدرو گرافی ساغر :
از لحاظ هایدرو گرافی ، آب های ساغر عموماً به استقامت غرب وجنوب غرب جریان دارد . مشهورترین رود آن بنام رود ساغر شهرت دارد که در قسمت ابیاری زمین های زراعتی ، باغداری و آب آشامیدنی باشندگان ساغر نهایت با ارزش است ، در ساغر یک تعداد رودها ودریاچه های دیگری علاوه بر رود ساغر وجود دارد که به نوبه خویش تاثیرات مثبت و مفیدی را برای زراعت ، مالداری و باغداری و بخش های دیگر زندگی مردم محل به جا میگذارد. در ساغر بیشتر از 400 چشمه آب وجود دارد که از لحاظ داشتن چشمه ها مقام اول را در سطح واحد های اداری غور دارا می باشد. این چشمه ها منابع خوب آب آشامیدنی صحی برای مردم به شمار میرود.
خصوصیات اقلیمی ساغر :
قسمت اعظم غور در ناحیه اقلیمی الپاین تندرا واقع شده است. بنابرین عدم انکشاف خاک ، سردی هوا ، سرعت وزش باد های کوهستانی و ارتفاع اراضی در اکثریت نقاط سر زمین غور نقطهء اقلیمی الپاین تندرا بار آورده است . ساغر از لحاظ طبیعی طوری واقع شده است که ارتفاع آن از شمال شرق به جنوب غرب فوق العاده کاسته میشود . از قسمت های شمال شرقی این ساحه که در سطح مرتفع واقع گردیده و سردی هوا زیاد بوده و سرعت وزش باد ها شدید است و کوه های بلند آن اکثراً از برف پوشیده است . این نواحی شامل منطقهء اقلیمی الپاین تند را می باشد . اما قسمت های جنوب غربی ساغر که از ارتفاع آن کاسته میشود و اکثراً پوشیده از تپه زارهاست اوصاف اقلیمی منطقه استیپ را وانمود میسازد.
وجه تسمیه کلمه ساغر:
صاحب طبقات ناصری می نویسد، که دومین کوه بلند از نگاه ارتفاع در علاقه مندیش عبارت از کوه ( سرخ غر ) است که این کوه هم در علاقه مندیش قرار دارد . گمان اغلب بر آنست که ( سرخ غر ) عبارت از ساخر ویا ساغر حالیه است، که به طرف شمال غربی کوه زارمرغ یا چهل ابدالان یعنی در حاشیه شمال غربی مندیش . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٥)