سازگاری الکترومغناطیسی ( به انگلیسی Electromagnetic compatibility ) یا EMC شاخه ای از علوم برق است که به بررسی انتشار یا دریافت انرژی الکترومغناطیسی که منجر به ایجاد اثرات ناخواسته ( تداخل الکترومغناطیسی یا EMI به انگلیسی electromagnetic interference ) می شود، است. سازگاری الکترومغناطیسی به شما کمک می کند که در تجهیزات و سیستم های شما در اثر انتشار نا خواسته یا جذب EMI، تداخل و عملکرد نا درست به وجود نیاید. گاهی اوقات از EMC به عنوان کنترل EMI نام برده می شود، در عمل EMC و EMI را غالباً به عنوان یک اصطلاح ترکیبی "EMI/EMC" نام می برند.
تولید یا جذب EMI یک پدیده است، در حالی که EMC به بررسی رفتار تجهیزات در محیط EMI می پردازد. EMC در مورد یک دستگاه دو وجه دارد:[ ۱]
• دستگاه نباید سطحی از اختلالات الکترومغناطیسی از خود ساطع کند که بر سرویس های رادیویی و سایر دستگاه ها تأثیر بگذارد.
• این دستگاه باید در برابر اختلالات الکترومغناطیسی محیط، ایمنی کافی داشته باشد تا تأثیر نامطلوب نپذیرد.
سازگاری الکترومغناطیسی سه کلاس اصلی را دنبال می کند. انتشار تولید انرژی الکترومغناطیسی اعم از عمدی یا تصادفی توسط برخی از منابع و انتشار آن در محیط است. سازگاری الکترومغناطیسی انتشارات ناخواسته و اقدامات متقابلی را که ممکن است به منظور کاهش انتشارهای ناخواسته انجام شود، مطالعه می کند. حساسیت طبقه دوم، تمایل تجهیزات الکتریکی است که از آنها به عنوان قربانی یاد می شود، در صورت وجود انتشارهای ناخواسته، که به عنوان تداخل فرکانس رادیویی ( RFI ) شناخته می شوند، عملکرد نادرست داشته باشند یا خراب شوند. واژه ایمنی در مقابل واژه حساسیت قرار می گیرد، یعنی توانایی تجهیزات در عملکرد صحیح تجهیزات در حضور تداخل فرکانس رادیویی، با نظم و انضباط تجهیزات «سخت» که به همان اندازه تحت عنوان حساسیت یا مصونیت شناخته می شوند. طبقه سوم مورد مطالعه کوپل است، مکانیزمی که تداخل ساطع شده به قربانی می رسد.
کاهش تداخل و از این رو سازگاری الکترومغناطیسی ممکن است با پرداختن به هر یک از این موارد یا تمام آنها، به عنوان مثال، ساکت کردن منابع تداخل، مهار مسیرهای اتصال یا سخت شدن قربانیان احتمالی. در عمل، بسیاری از تکنیک های مهندسی استفاده شده، مانند زمین کردن و محافظت کردن، در مورد هر سه مسئله اعمال می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتولید یا جذب EMI یک پدیده است، در حالی که EMC به بررسی رفتار تجهیزات در محیط EMI می پردازد. EMC در مورد یک دستگاه دو وجه دارد:[ ۱]
• دستگاه نباید سطحی از اختلالات الکترومغناطیسی از خود ساطع کند که بر سرویس های رادیویی و سایر دستگاه ها تأثیر بگذارد.
• این دستگاه باید در برابر اختلالات الکترومغناطیسی محیط، ایمنی کافی داشته باشد تا تأثیر نامطلوب نپذیرد.
سازگاری الکترومغناطیسی سه کلاس اصلی را دنبال می کند. انتشار تولید انرژی الکترومغناطیسی اعم از عمدی یا تصادفی توسط برخی از منابع و انتشار آن در محیط است. سازگاری الکترومغناطیسی انتشارات ناخواسته و اقدامات متقابلی را که ممکن است به منظور کاهش انتشارهای ناخواسته انجام شود، مطالعه می کند. حساسیت طبقه دوم، تمایل تجهیزات الکتریکی است که از آنها به عنوان قربانی یاد می شود، در صورت وجود انتشارهای ناخواسته، که به عنوان تداخل فرکانس رادیویی ( RFI ) شناخته می شوند، عملکرد نادرست داشته باشند یا خراب شوند. واژه ایمنی در مقابل واژه حساسیت قرار می گیرد، یعنی توانایی تجهیزات در عملکرد صحیح تجهیزات در حضور تداخل فرکانس رادیویی، با نظم و انضباط تجهیزات «سخت» که به همان اندازه تحت عنوان حساسیت یا مصونیت شناخته می شوند. طبقه سوم مورد مطالعه کوپل است، مکانیزمی که تداخل ساطع شده به قربانی می رسد.
کاهش تداخل و از این رو سازگاری الکترومغناطیسی ممکن است با پرداختن به هر یک از این موارد یا تمام آنها، به عنوان مثال، ساکت کردن منابع تداخل، مهار مسیرهای اتصال یا سخت شدن قربانیان احتمالی. در عمل، بسیاری از تکنیک های مهندسی استفاده شده، مانند زمین کردن و محافظت کردن، در مورد هر سه مسئله اعمال می شود.
wiki: سازگاری الکترومغناطیسی