سازمان
/sAzmAn/
مترادف سازمان: اداره، بنگاه، بنیاد، تشکیلات، دستگاه، موسسه، نظم و ترتیب، سروسامان، مجموعه کارمندان، پرسنل، نامه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. طرز ساخت.
۳. نظم وترتیب.
* سازمان دادن: (مصدر متعدی ) نظم وترتیب دادن.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
سازمان (فرار از زندان). سازمان ( به انگلیسی: The Company ) در داستان، نام گروه مخفی مافیایی در سریال فرار از زندان می باشد. این گروه که در مجموع شرکت های وابسته و چندملیتی را اداره می کند. نفوذ و قدرت خود را از طریق کاخ سفید به واسطه انجام تصمیمات مهم و مؤثر، برای کشور را انجام می دهد. هدف اصلی آن تحمیل الگوی خود به واسطه نظم نوین جهانی برای حفظ و کنترل اقتصاد یک کشور است. این سازمان بسیاری از آژانس های مهم دولتی به ویژه سرویس پلیس مخفی ایالات متحده و کارولین رینولدز ( پاتریشیا ودینگ ) ، معاون رئیس جمهور سابق ایالات متحده، را برای انجام امور کنترل بر نوسانات لایحه انرژی دولت را تحت نفوذ و در چنگال خود دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: سازمان (فرار از زندان)
جدول کلمات
مترادف ها
تطبیق، توافق، ترکیب، برابری، سازمان
ترکیب، ساختمان، بناء، سازمان، ساخت، ساختار
پیدایش، شالوده، سازمان، زیر سازی، زیر بنا
ساختمان، صف، ارایش، احدای، تشکیلات، شکل، سازمان، تشکیل، رشد، صف ارایی، ترتیب قرار گرفتن
بناء، بنگاه، استقرار، سازمان، تشکیل، تاسیس، برقراری، برپایی، موسسه، دسته کارکنان
تشکیلات، سازمان، تشکیل
سازمان، رژیم، روش حکومت پرهیز غذایی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سازمان کشورهای یکه:سازمان ملل متحد.
سازمان به ستاد یا قرارگاه یا نهاد یا پایگاه گفته میشه
تو رو خدا بجای این همه توضی یه کلمه بنویسید، نهاد.
سازمان یک ساختار رسمی از کارهای هماهنگ برنامه ریزی شده، و مستلزم وجود دو یا چند نفر است تا یک هدف مشترک یا معمولی را تامین نمایند. از ویژگی های سازمان وجود سلسه مراتب اختیارات و نوعی تقسیم کار است.
( منبع:مبانی رفتار سازمانی رابینز )
( منبع:مبانی رفتار سازمانی رابینز )
سازمان یک ساختار رسمی از کارهای هماهنگ برنامه ریزی شده، و مستلزم وجود دو یا چند نفر است تا یک هدف مشترک یا معمولی را تامین نمایند. از ویژگی های سازمان وجود سلسه مراتب اختیارات و نوعی تقسیم کار است.
یا
یک واحد اجتماعی است که از تعدادی افراد تشکیل شده که هدف مشترک دارند، که ظایف مشخصی بر عهده هریک از انان قرار دارد، که با بهره گیری از منابع موجود به اهداف تعیین شده دست می یابند.
مانند:سازمانهای تولیدی ، خدماتی، بیمارستان ها، مدارس، فروشگاه ها، و نهاد های دولتی
یک واحد اجتماعی است که از تعدادی افراد تشکیل شده که هدف مشترک دارند، که ظایف مشخصی بر عهده هریک از انان قرار دارد، که با بهره گیری از منابع موجود به اهداف تعیین شده دست می یابند.
مانند:سازمانهای تولیدی ، خدماتی، بیمارستان ها، مدارس، فروشگاه ها، و نهاد های دولتی
به مجموعه فعالیت های به هم وابسته،
که در یک بازه زمانی ویژه انجام میشود،
به گونه ای که رفتار کار کنان در جهت توسعه و حفظ و انجام این فعالیت های به هم پیوسته سازماندهی شده است.
وبا پایان یافتن یک فعالیت سازماندهی قبلی پایان می پذیرد و سازمان جدیدی خلق می شود
که در یک بازه زمانی ویژه انجام میشود،
به گونه ای که رفتار کار کنان در جهت توسعه و حفظ و انجام این فعالیت های به هم پیوسته سازماندهی شده است.
وبا پایان یافتن یک فعالیت سازماندهی قبلی پایان می پذیرد و سازمان جدیدی خلق می شود
چون واژه سازمان با حرف س آغاز میشه پس شکی نیست که ترکیه، چون در تمام زبانها فقط واژه های ترکی با حرف س اغاز میشن
ساز، سازه، ساختن، سازمان، سخت:
《واژگانی فارسی هستند》
ساز و ساختن از ریشه ی 《ساگ و راست》به معنی درست و تندرست هستند.
واژه ی ( ساگ ) واژه ای فارسی است ، که در زبان پارسی پهلوی و زبان های ایرانی هم هست.
... [مشاهده متن کامل]
ساگ=چاق، چاک ( فارسی امروزی )
ساگ= ( به همین شکل در کوردی )
ساخ= ( کرمانجی )
"ساگ "بصورت ساغ وارد زبان ترکی شده، البته در ترکی آذربایجانی بیشتر بکار می رود.
🚫حتی واژه ی ( چوخ ) در ترکی هم از ( ساگ فارسی ) گرفته شده🚫
🚫دروغ های پانترکیسم:
۱=چیزی به نام ساخت در ترکی نیست
۲=هیچگاه واژه ای به نام سختیت ، ساخیت به معنی سخت در درترکی نیست. و واژه ی ( چتین ) بکار میرود.
۳=واژه ساز در ترکی به شکل دوزتماخ است.
🚫پانترکیسم سرتا پا دروغ است، نمونش همین واژه ی ساغ که با نا آگاهی فکر میکرد ترکی است، ولی ریشش "ساگ" در زبان فارسی است. و به شکل های گوناگون در زبان های ایرانی بکار میرود. 🚫
《واژگانی فارسی هستند》
ساز و ساختن از ریشه ی 《ساگ و راست》به معنی درست و تندرست هستند.
واژه ی ( ساگ ) واژه ای فارسی است ، که در زبان پارسی پهلوی و زبان های ایرانی هم هست.
... [مشاهده متن کامل]
ساگ=چاق، چاک ( فارسی امروزی )
ساگ= ( به همین شکل در کوردی )
ساخ= ( کرمانجی )
"ساگ "بصورت ساغ وارد زبان ترکی شده، البته در ترکی آذربایجانی بیشتر بکار می رود.
🚫حتی واژه ی ( چوخ ) در ترکی هم از ( ساگ فارسی ) گرفته شده🚫
🚫دروغ های پانترکیسم:
۱=چیزی به نام ساخت در ترکی نیست
۲=هیچگاه واژه ای به نام سختیت ، ساخیت به معنی سخت در درترکی نیست. و واژه ی ( چتین ) بکار میرود.
۳=واژه ساز در ترکی به شکل دوزتماخ است.
🚫پانترکیسم سرتا پا دروغ است، نمونش همین واژه ی ساغ که با نا آگاهی فکر میکرد ترکی است، ولی ریشش "ساگ" در زبان فارسی است. و به شکل های گوناگون در زبان های ایرانی بکار میرود. 🚫
سازمان: ( ساز مان ) اؤلچولو و قایدالی، ساز= یاخجی یا دوزوملو یا چاتیشمازلیغی اولمایان بیر زاد یا تؤک - داغیت اولمایان بیر یئر. . . . ساز از فعل ساز چالماق. و ساز قالماق و تورکی است.
یک کل یکپارچه
"سازمان " باتلفظ /sAzmAn /، کلمه ای پهلوی است ؛👒
وبه معنای ❗ساختن ، نظم وترتیب ❗می باشد ؛
مثال:
🌹موقعی که معلم لغت سازمان را به دانش آموزان گفت .
اصطلاح نظم وترتیب به ذهن همه ی آنها آمد.
... [مشاهده متن کامل]
When the teacher told the students the word
of organization , the expression of order and arrangement comes to mind of all them
😮جالبه که بدانید این کلمه با تلفظ ذکر شده از دو قسمت
تشکیل شده است :1️⃣ "ساز " که بن مضارع از مصدرساختن
هست ؛ 2️⃣ " مان "، پسوندی است که به ریشه ی فعل مثلا "ساز" می چسبد . وآن را تبدیل به *اسم مصدر ( حاصل مصدر )
مثلا سازمان می کند؛
💊 Doping 💊
اسم مصدر ( حاصل مصدر ) :کلماتی که در ظاهر به شکل مصدر
نیستند یعنی مانند کلمات خوردن، خوابیدن، پریدن، مردن
و. . . به * - ن * ختم نمی شوند ؛
But
درباطن مصدر هستند یعنی درنهایت 👈معنی ومفهومشان ،
معنی ومفهوم مصدر هست ؛مثل کلمه ی سازمان ، همانطور که می بینید این کلمه به - ن
ختم نشده است ولی معنی ومفهومش ، "ساختن " می باشد .
وبه معنای ❗ساختن ، نظم وترتیب ❗می باشد ؛
مثال:
🌹موقعی که معلم لغت سازمان را به دانش آموزان گفت .
اصطلاح نظم وترتیب به ذهن همه ی آنها آمد.
... [مشاهده متن کامل]
😮جالبه که بدانید این کلمه با تلفظ ذکر شده از دو قسمت
تشکیل شده است :1️⃣ "ساز " که بن مضارع از مصدرساختن
هست ؛ 2️⃣ " مان "، پسوندی است که به ریشه ی فعل مثلا "ساز" می چسبد . وآن را تبدیل به *اسم مصدر ( حاصل مصدر )
مثلا سازمان می کند؛
اسم مصدر ( حاصل مصدر ) :کلماتی که در ظاهر به شکل مصدر
نیستند یعنی مانند کلمات خوردن، خوابیدن، پریدن، مردن
و. . . به * - ن * ختم نمی شوند ؛
درباطن مصدر هستند یعنی درنهایت 👈معنی ومفهومشان ،
معنی ومفهوم مصدر هست ؛مثل کلمه ی سازمان ، همانطور که می بینید این کلمه به - ن
ختم نشده است ولی معنی ومفهومش ، "ساختن " می باشد .
اداره
سازمان ORGANIZATION :[اصطلاح جامعه شناسی] گروه بزرگی از افراد، که در برگیرنده ی مجموعه ی معینی از روابط اقتدار است. انواع فراوانی از سازمانها در جوامع صنعتی وجود دارند که اکثر جنبه های زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهند. در حالی که همه ی سازمانها بوروکراتیک نیستند، پیوندهای کاملاً نزدیک میان توسعه ی سازمانها و گرایشهای بوروکراتیک وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
منبع https://rasekhoon. net
... [مشاهده متن کامل]
منبع https://rasekhoon. net
نهاد
دم و دستگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)