ساری خانی

/sArixAni/

لغت نامه دهخدا

ساری خانی. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 70 هزارگزی جنوب باختری بافت سر راه فرعی خبر به دشت بر، 15 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

ده کوچکی است از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان

پیشنهاد کاربران

در ترکی سار معنی دیگری دارد که مساوی با محیط و ا حاطه کنندگی دارد و همچنین معنی گستردگی نیز می دهد پس در اصل ساریخان برگرفته از سار، یعنی خان محیط خان احاطه کننده و خانی که گستره زیادی را در احاطه دارد می باشد نه ساری خان به معنی خان زرد که زردی نشانه از ضعفی می باشد نه اقتدار
سار در ترکی معنی دیگری هم می دهد یعنی احاطه کنده و محیط و گسترده در نتیجه ساری خان یعنی خانط محیط یا خانی که به جهان اطرافش احاطه دارد نه اینکه از ساری یعنی رنگ برگرفته شده باشد که سارالمیش معمولا رنگ پریده را گویند که با خانی همخوانی ندارد
کاملا این معنی اشتباه است، ساری خان یکی از فرزندان ینصر پاشا و نوه شاه قلی پاشا و نتیجه حسن خلیفه بابا رئیس ایل تکلو بوده که از آناتولی تورکیه به شاه اسماعیل صفوی پیوستند و به ایران مهاجرت کردند . و هیچ ارتباطی به اقوام خلج و قشقایی ندارند . تمام جد در جد ما ساکن ملایر و قبل از آن تبریز بوده اند .
طایفه ای بزرگ از ایل قشقایی با جمعیتی در حدود 10000 نفر که از تیره خلج می باشند.
این طایفه بزرگ اکثرا در منطقه شمال فارس در شهرستان خرم بید ساکن می باشند.
ساری خان واژه ایست آذری که به معنای "خان زرد چرده" می باشد، ساریخان نام یکی از خان های بزرگ شقایی از تیره خلج است که به همراه دو برادر خود با نام های "کریم خان" و "طیب خان" در منطقه صفاشهر ( بخش خرمی ) کنونی سکونت گزیدند. از آن پس فرزندان این سه خان با فامیل های ساریخانی، کریمی و طیبی شناخته می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس