ساجیه

لغت نامه دهخدا

( ساجیة ) ساجیة. [ جی ی َ ] ( اِخ ) دسته ای از قراولان خاصه الراضی باﷲ خلیفه عباسی که بعلت ایجاد فتنه و آشوب ، بفرمان آن خلیفه و بدست ابن رائق وزیر او قلع و قمع شدند. رجوع به خاندان نوبختی ص 205 تا 207 و تجارب الامم ابن مسکویه ج 2 ص 414 و 418 و 419 و 448 و 453 و 489 و 500و 509 تا 511 و 516 و 532 و 533 و 541 و 542 شود.

ساجیة. [ جی ی َ ] ( اِخ ) ( دولت... ) از سال 276 تا 318 هَ. ق. در آذربایجان حکومت میکردند. مؤسس این سلسله ابوالساج دیودادبن دیودست والی حلب بود. پسرش محمد به آذربایجان رفت و عبداﷲبن حسین همدانی از سرکشان آذربایجان را کشت و بدانجا دست یافت و مدتی سی و پنج و شش سال فرمانروائی ارمنستان و اران و آذربایجان بدست او و پسرش دیوداد و برادرش یوسف بود و همه گونه نیرومندی داشتند سپس رشته فرمانروائی بدست دیسم کرد افتاد. رجوع به شهریاران گمنام چ 2 ص 160 شود.
سلسله ساجیه
در آذربایجان ( مراغه ، اردبیل ، بردعه )
1 - ابوالساج دیوداد [ اول ] بن دیودست ( متوفی به سال 266 در جندیسابور )
2 - ابوالمسافر ( ابوعبیداﷲ ) محمدالافشین بن دیو داد ( متوفی در ربیع الاول 288 )
سال 276
3 - دیوداد [ دوم ] بن محمد
ربیعالاول 288
4 - ابوالقاسم یوسف بن دیوداد
شعبان 288
5 - ابوالمسافر فتح بن محمد
ذوالحجه 315.

پیشنهاد کاربران

بپرس