زوربای یونانی ( به یونانی: Βίος και Πολιτεία του Αλέξη Ζορμπά ) نام کتابی است نوشتهٔ نیکوس کازانتزاکیس نویسندهٔ یونانی، که اولین بار در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. این کتاب در ایران توسط تیمور صفری در سال ۱۳۴۷ به فارسی برگردانده شده است. این رمان با همین عنوان توسط محمد قاضی در سال ( ۱۳۵۷ ) و محمود مصاحب ( ۱۳۷۷ ) و علی مالکی[ ۱] ( ۱۳۹۹ ) نیز دوباره به فارسی ترجمه شده است. [ ۲]
راوی، یک روشنفکر جوان یونانی است که می خواهد برای مدتی کتابهایش را کنار بگذارد. او برای راه اندازی مجدد یک معدن زغال سنگ به جزیره کرت سفر می کند. درست قبل از مسافرت با مرد ۶۵ ساله راز آمیزی آشنا می شود به نام آلکسیس زوربا. این مرد او را قانع می کند که او را به عنوان سرکارگر معدن استخدام کند. آنها وقتی که به جزیره کرت می رسند در مسافرخانه یک فاحشه فرانسوی به نام مادام هورتنس سکونت می کنند. بعد از آن شروع به کار روی معدن می کنند. با این حال راوی نمی تواند بر وسوسه اش برای کار بر روی دستنوشته های ناتمامش دربارهٔ زندگی و اندیشه بودا خودداری کند. در طول ماه های بعد زوربا تأثیر بسیار عمیقی بر مرد می گذارد و راوی در پایان به درک تازه ای از زندگی و لذت های آن می رسد.
تاکنون ترجمه های مختلفی از این کتاب به زبان فارسی انجام شده است، که هرچند در کلیات داستان شباهت بسیاری دارند، دربرداشت از مفهوم واقعی داستان متفاوتند. به طور مثال، مالکی ( ۱۳۹۹ ) در کنار ترجمه متن اصلی، در پانویس ها به مطالعه زندگی شخصی کازانتزاکیس نیز پرداخته است. او برخلاف مترجمان دیگر، زوربای یونانی را تلاش زیرکانه نویسنده برای تشریح عقاید سیاسی، اجتماعی و مذهبی خود، در لوای معرفی زوربا می داند. برهمین اساس در مقدمه کتاب می نویسد:
«رمان زوربای یونانی بیش از آنکه یک رمان اجتماعی و مردم شناسی به شمار آید، تجلی زندگی نیکوس کازانتزاکیس است؛ مردی که هرچند معتقد است هدفش از مکتوب کردن خاطرات یکی از تاثیرگذارترین افراد زندگی اش، ارائه چهره ای کامل و واقعی از او بوده است، در سراسر داستان تلاش می کند تا در لوای معرفی زوربا، خودش را به خواننده معرفی نماید. »
با این وجود، کتاب زوربای یونانی بیشتر با ترجمه محمد قاضی در سال ۱۳۵۷، شناخته می شود.
از کتاب زوربای یونانی تاکنون یک اقتباس سینمایی موفق در سال ۱۹۶۴ با نام زوربای یونانی و یک نمایش موزیکال با نام زوربا در سال ۱۹۴۸ ساخته شده است.
راوی، یک روشنفکر جوان یونانی است که می خواهد برای مدتی کتابهایش را کنار بگذارد. او برای راه اندازی مجدد یک معدن زغال سنگ به جزیره کرت سفر می کند. درست قبل از مسافرت با مرد ۶۵ ساله راز آمیزی آشنا می شود به نام آلکسیس زوربا. این مرد او را قانع می کند که او را به عنوان سرکارگر معدن استخدام کند. آنها وقتی که به جزیره کرت می رسند در مسافرخانه یک فاحشه فرانسوی به نام مادام هورتنس سکونت می کنند. بعد از آن شروع به کار روی معدن می کنند. با این حال راوی نمی تواند بر وسوسه اش برای کار بر روی دستنوشته های ناتمامش دربارهٔ زندگی و اندیشه بودا خودداری کند. در طول ماه های بعد زوربا تأثیر بسیار عمیقی بر مرد می گذارد و راوی در پایان به درک تازه ای از زندگی و لذت های آن می رسد.
تاکنون ترجمه های مختلفی از این کتاب به زبان فارسی انجام شده است، که هرچند در کلیات داستان شباهت بسیاری دارند، دربرداشت از مفهوم واقعی داستان متفاوتند. به طور مثال، مالکی ( ۱۳۹۹ ) در کنار ترجمه متن اصلی، در پانویس ها به مطالعه زندگی شخصی کازانتزاکیس نیز پرداخته است. او برخلاف مترجمان دیگر، زوربای یونانی را تلاش زیرکانه نویسنده برای تشریح عقاید سیاسی، اجتماعی و مذهبی خود، در لوای معرفی زوربا می داند. برهمین اساس در مقدمه کتاب می نویسد:
«رمان زوربای یونانی بیش از آنکه یک رمان اجتماعی و مردم شناسی به شمار آید، تجلی زندگی نیکوس کازانتزاکیس است؛ مردی که هرچند معتقد است هدفش از مکتوب کردن خاطرات یکی از تاثیرگذارترین افراد زندگی اش، ارائه چهره ای کامل و واقعی از او بوده است، در سراسر داستان تلاش می کند تا در لوای معرفی زوربا، خودش را به خواننده معرفی نماید. »
با این وجود، کتاب زوربای یونانی بیشتر با ترجمه محمد قاضی در سال ۱۳۵۷، شناخته می شود.
از کتاب زوربای یونانی تاکنون یک اقتباس سینمایی موفق در سال ۱۹۶۴ با نام زوربای یونانی و یک نمایش موزیکال با نام زوربا در سال ۱۹۴۸ ساخته شده است.
wiki: زوربای یونانی
زوربای یونانی (فیلم). زوربای یونانی ( به انگلیسی: Zorba the Greek ) فیلمی از مایکل کاکویانیس برگرفته از رمانی به همین نام نوشته نیکوس کازانتزاکیس و محصول سال ۱۹۶۴ میلادی است.
«بازیل» ( بیتس ) نویسنده جوان انگلیسی عازم کرت است تا معدنی را که از پدر یونانی اش به ارث برده بازگشایی کند. او با «زوربا» ( کویین ) دهقان درشت جثه یونانی آشنا می شود و به عنوان آشپز و معدنچی استخدامش می کند. در دهکده ای در کرت آنان در هتلی اقامت می کنند که مدیرش «مادام هورتنس» ( کدرووا ) است، یک مادام فرانسوی پا به سن گذاشته که «زوربا» با او دوست می شود. در حین شروع به سازمان دهی کار در معدن، آنان با دیگر روستاییان ملاقات می کنند، از جمله بیوه جوانی ( پاپاس ) که در انزوا زندگی می کند، «ماوراندونی» ( فونداس ) ، سبک روده روستا که مراقب ملک «بازیل» بوده است و پسرش «پاولو» ( وُیاگیس ) که دل باختهٔ بیوه است «زوربا» ناامید نشده است. او این حادثه را یک شوخی بزرگ می داند. سرخوشی او به «بازیل» هم سرایت می کند و هر دو در ساحل خالی می خندند و می رقصند
بر اساس رمان پر آوازه کازانتزاکیس که برگردان آن به فیلم به اندازه خود رمان موفق نبود. معنای داستان در مسیر تأیید جنبه شاد زندگی تجلی می یابد. اما ظاهراً شادی برای کاکویانیس که به ملودرام های تیره و تار علاقه دارد چیز دور از ذهنی است. با این همه زوربای یونانی شروع خوبی دارد. مرد انگلیسی که با نگرانی، زیر باران سیل آسا امیدوارانه در پی اموال خویش است، ملاقاتش با زوربای تنومند و رابطه متناقض آن دو کنجکاوی و علاقه را برمی انگیزد. بازی خوب کویین و موسیقی زیبای تئودوراکیس از نکته های قابل توجه این فیلم به شمار می آید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف«بازیل» ( بیتس ) نویسنده جوان انگلیسی عازم کرت است تا معدنی را که از پدر یونانی اش به ارث برده بازگشایی کند. او با «زوربا» ( کویین ) دهقان درشت جثه یونانی آشنا می شود و به عنوان آشپز و معدنچی استخدامش می کند. در دهکده ای در کرت آنان در هتلی اقامت می کنند که مدیرش «مادام هورتنس» ( کدرووا ) است، یک مادام فرانسوی پا به سن گذاشته که «زوربا» با او دوست می شود. در حین شروع به سازمان دهی کار در معدن، آنان با دیگر روستاییان ملاقات می کنند، از جمله بیوه جوانی ( پاپاس ) که در انزوا زندگی می کند، «ماوراندونی» ( فونداس ) ، سبک روده روستا که مراقب ملک «بازیل» بوده است و پسرش «پاولو» ( وُیاگیس ) که دل باختهٔ بیوه است «زوربا» ناامید نشده است. او این حادثه را یک شوخی بزرگ می داند. سرخوشی او به «بازیل» هم سرایت می کند و هر دو در ساحل خالی می خندند و می رقصند
بر اساس رمان پر آوازه کازانتزاکیس که برگردان آن به فیلم به اندازه خود رمان موفق نبود. معنای داستان در مسیر تأیید جنبه شاد زندگی تجلی می یابد. اما ظاهراً شادی برای کاکویانیس که به ملودرام های تیره و تار علاقه دارد چیز دور از ذهنی است. با این همه زوربای یونانی شروع خوبی دارد. مرد انگلیسی که با نگرانی، زیر باران سیل آسا امیدوارانه در پی اموال خویش است، ملاقاتش با زوربای تنومند و رابطه متناقض آن دو کنجکاوی و علاقه را برمی انگیزد. بازی خوب کویین و موسیقی زیبای تئودوراکیس از نکته های قابل توجه این فیلم به شمار می آید.
wiki: زوربای یونانی (فیلم)