زنبورک

/zanburak/

معنی انگلیسی:
falconet, jews-harp, mortar

لغت نامه دهخدا

زنبورک. [ زَم ْ رَ ] ( اِ مصغر ) تصغیر زنبور است. ( برهان ). مصغر زنبور. ( ناظم الاطباء ). زنبور کوچک. ( فرهنگ فارسی معین ). زنبور خرد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || در ترکی ، بندوق کلان که بر شتر نهاده برند.( غیاث ). توپ کوچک را گویند. ( برهان ). زنبوره. توپ کوچک و تفنگ بزرگ بمانند تفنگ و باروت و گلوله پرکرده آتش زنند و آن معروف است. ( آنندراج ). نوعی از توپ کوچک که آن را بر شتر حمل میکنند. ( ناظم الاطباء ). اصطلاح نظامیان قدیم ، نوعی توپ کوچک که آنرا بر شتر می بستند، در دوران صفویه و قاجاریه. ( از فرهنگ فارسی معین ). نوعی تفنگ کوتاه یا توپ کوچکی که در ایران جهاز شتر استوار می کردند و زنبورک چی در عقب آن نشستی و هم بر شتر آنرا آتش میدادند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). آنگاه که سلاحهای آتشین کشف گردید، این نام ( زنبورک ، کمان ) به نوعی توپ کوچک قابل حمل اطلاق گردید و آن را بر پشت شتر قرار می دادند و بکار می بردند. ( از دزی ج 1 ص 605 ) :
بر سپاه مخالفت هر روز
می زند دست فتنه زنبورک.
علی خراسانی ( از آنندراج ).
- زنبورک چی ؛ آنکه زنبورک انداختی. سربازی که زنبورک را آتش میداد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- زنبورک چی باشی ؛ رئیس صنف زنبورک چیان فرمانده دسته زنبورک چیان. ( یادداشت ایضاً ).
- زنبورکخانه ؛ محلی که زنبورک ها را در آن نگاهداری می کردند. ( فرهنگ فارسی معین ). اداره زنبورک و زنبورکچیان. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : تیمورشاه با سرداران قزلباشیه دهنه دربند را گرفته توپخانه را بطرف دست راست و زنبورک خانه در طرف چپ نگاهداشته... ( ابوالحسن گلستانه ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- گود زنبورکخانه ؛ محله ای به تهران. ( یادداشت ایضاً ). از محله های سابق جنوب شهر تهران.
|| نوعی از اسلحه باشد سر آن به غایت تیز. ( برهان ). نوعی از پیکان سرتیز را گویند. ( آنندراج ). کمانی آهنین و نوک تیز. ( فرهنگ فارسی معین ). کمان فولادی ... در نزد تاریخ نویسان بطریق های اسکندریه زنبورک تیری به کلفتی انگشت بزرگ و بطول یک ارش و دارای چهار رویه و انتهای آن آهنین بود و برای اینکه بطور مطمئن جهد بر آن پرهایی استوار می کردند و این تیر بسیار ثاقب بود و گاه که دو نفر که پشت سر یکدیگر قرار داشته به یک تیر ازاین ، آن دو نفر دوخته می شدند. این تیر حتی از جوشن نظامیان عبور می کرد و به زمین می افتاد و گاهی هم در سنگهای دیوار فرومی رفت... ( از دزی ج 1 ص 605 ) : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نوعی توپ کوچک که درقدیم روی شترمیبستند، پیکان
( اسم ) ۱ - زنبور کوچک . ۲ - نوعی توپ کوچک که آنرا به شتر میبستند . ۳ - کمانی آهنین و نوک تیز زنبرک زنبوره . ۴ - آلتی است در ساعت که چرخهای آن را به کار اندازند زنبرک . ۵ - زنبوره .

فرهنگ معین

(زَ رَ ) (اِمصغ . )۱ - زنبور کوچک . ۲ - نوعی توپ کوچک که در زمان صفویه و قاجاریه به شتر می بستند. ۳ - کمانی آهنین و نوک تیز.

فرهنگ عمید

۱. (موسیقی ) سازی کوچک شبیه چنگ با یک زبانۀ فلزی انعطاف پذیر که بین دندان ها یا لب ها قرار می گیرد و با زخمۀ انگشت یا کنارۀ دست به زبانه ملودی های ساده تولید می کند.
۲. (نظامی ) [منسوخ] نوعی توپ کوچک که آن را روی شتر می بستند.

فرهنگستان زبان و ادب

{jew's harp, gewgaw, jew's trump, jaw's harp, trump} [موسیقی] ساز فلزی یا چوبی با بدنه ای نعل شکل و زبانه ای که یک سر آن به وسط انحنای ساز وصل میشود

دانشنامه عمومی

زنبورک (جنگ افزار). زنبورک یا زنبوره گونه ای توپ سرپر کوچک و دستی بود. در میدان جنگ آن را معمولاً بر پشت چهارپایان و اغلب شتر حمل می کردند. اختراع این سلاح در ایران و در دوره صفویه اتفاق افتاد و تا پایان سلطنت رضا شاه پهلوی از جنگ افزارهای رایج بود. این سلاح در هند و عثمانی نیز به کار می رفت و ارتش امپراتوری بریتانیا در مستعمرات خود مانند هند و مصر از آن استفاده می برد. به کسی که زنبورک را بکار می برد «زنبورک چی» می گفتند. جای ساختن و نگاهداری زنبورک ها «زنبورک خانه» نام داشت.
تا قبل از ورود سلاح گرم، سلاح سرد به ویژه شمشیر جایگاه خاصی در میدان های رزم داشت؛ اما با ورود این سلاح و توسعه و پیشرفت آن ها، به کار گیری سلاح سرد در جنگ ها کمرنگ شد و تنها هنگامی که جنگ مغلوبه می شد و نیز در نبردهای تن به تن از آن ها استفاده می شد.
ارتش صفوی تا زمان شاه عباس از توپخانه بی بهره بود و استفاده از سلاح آتشین را در زمان شاه اسماعیل اول ناجوانمردانه می دانست، و در برابر بیگانه قدرتی که در پیش رو داشت یعنی امپراطوری عثمانی که مجهز به سلاح گرم بود و سازمان منظم و مرتبی که در ارتش خود داشت، عقب مانده بودند، به طوری که به واسطه فقدان چنین نیرویی، شکست هایی نیز نصیب ارتش صفوی شد. تا این که در زمان شاه طهماسب، سربازان در میدان نبرد شمشیر، نیزه و تفنگ بکار بردند. " سربازان ایرانی مردان بلند قامت و نیرومندی هستند که معمولا در میدان نبرد شمشیر و نیزه و تفنگ به کار می بردند. . . . تفنگداران ایرانی مسلح به تفنگ هایی هستند که عموما شش وجب درازای لوله آن هاست. " ( 1 )
این مطلب نشان می دهد که قبل از ورود برادران شرلی و آوردن توپ و تفنگ به ایران، در جنگ ها از تفنگ استفاده می شده است. "خانبابا بیانی" اظهار می دارد که نخستین کسانی که به مشق و تعلیم ارتش ایران پرداختند، پرتغال ها بودند. چرا که پرتغالی ها سیاست نیرومند کردن ارتش ایران را در برابر قدرت عثمانیان انتخاب نمودند: "پرتغالی های مقیم هرمز بودند که نخستین تفنگداران ارتش صفوی را تربیت کردند. " ( 2 ) و اما تهیه توپ و توپخانه در ایران مستلزم وقت و کوششی مضاعف بود و این رسته نیز با آمدن برادران شرلی در زمان شاه عباس به قوت رسید. زنبورک نوعی توپ کوچک بود که نخستین بار توسط افغان ها ساخته شد و بعدها نادر شاه از آن به خوبی در رزم استفاده می کرد؛ و یکی از علت های پیروزی نادر را می توان به کار گیری ماهرانه این سلاح دانست.
عکس زنبورک (جنگ افزار)عکس زنبورک (جنگ افزار)عکس زنبورک (جنگ افزار)عکس زنبورک (جنگ افزار)

زنبورک (ساز). زنبورک یا چنگ یهودی ( به انگلیسی: Jew's Harp ) یکی از کهن ترین سازهای موسیقی جهان است. زنبورک سازی فلزی یا چوبی است با بدنه ای نعل شکل و زبانه ای که یک سر آن به وسط انحنای ساز وصل می شود.
زنبورک یکی از سازهای تیغه ای[ ۱] از ردهٔ خودصداهای[ ۲] دهانی است. این ساز از یک میله یا زبانه قابل انعطاف فلزی یا از جنس خیزران تشکیل شده که به یک قاب متصل است. ساززننده این میله را در دهان خود قرار داده و با انگشتش میله را به لرزش در می آورد و تولید نت هایی می کند. نوازنده، قاب زنبورک را در میان دندان هایش می گیرد و با اینکار آرواره و دهان او به عنوان تشدیدگر صدای ساز عمل می کند.
زنبورک در بسیاری از فرهنگ های گوناگون حضور دارد و دست کم ۴۰ نام گوناگون در زبانهای مختلف برای آن وجود دارد. ساز زنبورک با جادوباوری و آیین های شمنی ارتباط دارد زیرا صدای لرزشی آن را خلسه آور می دانند.
برخی ریشه زنبورک را از خاورمیانه و اقوام یهودی دانسته و برخی آن را به آسیا شرقی نسبت می دهند . در هر حال ساختمان ساده این ابزار نشان می دهد که می تواند منشا واحد نداشته و توسط اقوام گوناگون به شکل جداگانه ساخته شده باشد .
زنبورک با اصول حاکم بر موسیقی کلاسیک و موسیقی مدرن مطابقت ندارد و توانایی اجرای نت های گام های موسیقی مثل مینور و ماژور را ندارد. از این رو در ساز نامیدن یا ننامیدن آن اختلاف نظر وجود دارد و در منابع آکادمیک رشته موسیقی و در کتب سازشناسی به عنوان ساز محسوب نمی گردد.
محمد حسین بیگل یکی از بهترین زنبورک نوازهای ایران بوده است. حسن عطائیان و حامد اسلامیه هم از نوازندگان در قید حیات این آلت موسیقی خاص می باشند .
عکس زنبورک (ساز)عکس زنبورک (ساز)

زنبورک (قم). زنبورک، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قم در استان قم ایران.
این روستا براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱۵ نفر ( ۷۴خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس زنبورک (قم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

زَنبورَک
سلاحی آتشین در قدیم، جنگ افزاری بزرگ تر از تفنگ و کوچک تر از توپ. در واقع توپی کوچک و قابل حمل بود که در آن باروت و گلوله می ریختند و با آتش زدن فتیله ای که در عقب آن قرار داشت، گلوله را به سمت هدف شلیک می کردند. حمل زنبورک به کمک شتر انجام می گرفت. زنبورک را بر جهاز شتر می بستند و زنبورکچی در پشت سلاح می نشست و در همان حال آتش می کرد. از دورۀ صفویه تا عهد قاجار سپاهیان ایران این جنگ افزار را به کار می بردند. زنبورک چیان صنفی از لشکریان ایران بودند که فرماندۀ آنان عنوان زنبورک چی باشی داشت و محل نگهداری زنبورک ها را زنبورک خانه می گفتند. زنبورک دراصل نوعی کمان فولادی با تیر و پیکانی نوک تیز و آهنین بود که برد آن گاه تا ۳۰۰ متر می رسید و در بُرد مؤثر می توانست از جوشن دشمن بگذرد و حتی دو تن را به یکدیگر بدوزد.

زنبورک (موسیقی).
زنبورک (Jew's harp)
زنبورک (Jew's harp)
زنبورک (موسیقی) (Jew's harp)ساز موسیقی تشکیل شده از یک قاب فلزی با دو چنگک که بین دندانها قرار می گیرد و زبانه ی فنرمانند آن با انگشت زخمه می خورد. واخوان حاصل از آن موجب ایجاد هم نوایی هایی در حفره ی دهان می شود. تغییرشکل داخل حفره ی دهان زیرایی این هم نوایی ها را تغییر می دهد و بدین ترتیب یک ملودی به وجود می آید.

پیشنهاد کاربران

زنبورک فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی فرخ غفاری است که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد.
در حدود دویست و پنجاه سال پیش، بعد از شکست و از هم گسیختگی سپاهی ایرانی در یک جنگ، اکثر افراد قشون کشته شده و تنها عدهٔ کمی از جمله یک زنبورک چی ( پرویز صیاد ) نجات پیدا می کند. زنبورک چی فرار می کند و به دست عده ای راهزن گرفتار می شود، راهزن ها او را وادار می کنند تا در نبرد با ارباب ظالم شان آن ها را کمک کند. و او به خاطر راهزنان گلولهٔ توپی به قلعهٔ ارباب شلیک می کند ولی بعداً در جبههٔ ارباب و اطرافیانش قرار می گیرد اما این بار حاضر نمی شود علیه راهزنان شلیک کند. و در فرصتی از سپاه آن ها می گریزد و در مسیر خود پهلوانی را ( عنایت بخشی ) از چنگ مرد ضعیفی نجات می دهد. آن دو سپس با جوانی مواجه می شوند ( نوذر آزادی ) که در جست وجوی گنجی است! و زمانی که مبارزه میان روستائیان و راهزنان درگرفته است. زنبورک چی و دوستانش دخالت می کنند و گلولهٔ توپی شلیک می کنند که ناگهان گنج که در زیر زمین پنهان بوده پراکنده می شود و بیرون می افتد! قشون نظامی که خود را مالک گنج می دانند سر می رسند و گنج را تصاحب کرده و آن ها را دستگیر می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

• پرویز صیاد
• پوری بنایی
• نوذر آزادی
• عنایت الله بخشی
• جهانگیر فروهر
• شهناز تهرانی
• صادق بهرامی
• محمود بهرامی
• بهمن زرین پور
• حسین امیرفضلی
• محمد گودرزی
• باقر صحرارودی
• محمد اسکندری
• علیرضا قوامی
• جواد میرمیران

زنبورک
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/زنبورک_(فیلم)
زنبورک : [عامیانه، اصطلاح] نوعی تفنگ کوتاه یا توپی کوچک که بر جهاز شتر می گذاشتند.
سلاح استراتژیک سپاه زندیه.
توپ کوچک قابل حملی که بر پشت شتر بسته میشد و مانند تفنگ سرپُر با باروت و یک گوی آهنی به اندازه گردو مسلح میشد چون روی شتر نصب بود قابلیت جابجایی سریع داشت و همین تغییر تاکتیک سریع باعث پیروزی می گردید.
کریم خان زند به این سلاح علاقه داشت.
وجه تسمیه �زنبورک� آن است که �کلمه
زنبورک از زنبور ( زنبور عسل ) گرفته شده است چون
که در واقع وظیفه این گروه نظامی حمله به دشمن در
زمانی بود که بر اثر خستگی یا گرما و سرما از پا درآمده
بود. در چنین موقعیتی این سربازان همانند زنبورهایی
...
[مشاهده متن کامل]

که از کندوی خود دفاع می کنند، بر دشمن حمله ور
می شدند و امان او را می بریدند. �50 اما در واقع باید گفت:
�زنبورک نوعی توپ کوچکی بود که گلوله آن در حدود
200 گرم وزن داشت و برد آن از برد تفنگ معمولی تجاوز
نمی کرد. این سلاح به وسیله ی پایه ای تعبیه شده بود که
حالتی چرخشی داشت. زنبورک را بر روی جهاز شتر قرار
می دادند. زنبورکچی شتر را هدایت می کرد و زنبورک را
پر کرده و آتش می کرد و همواره فتیله افروخته ای آماده
داشت که برای آتش زدن باروت به کار می رفت، . . . �.
ورنتن. لین: تصاویرى از ایران ( سفر کلنل ف. کُلمبارى به
دربار شاه ایران ) ، ترجمه مینا نوائى، چاپ اول، تهران 1374 ، دفتر
پژوهش هاى فرهنگى – ص 46.

بپرس