زرک

/zarak/

لغت نامه دهخدا

زرک. [ زِ رِ ] ( اِ ) زرشک را گویند و به عربی انبرباریس خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( از مفاتیح ). زرشک. درخت زرشک. ( ناظم الاطباء ).
زرک. [ زَ رَ ] ( اِ مصغر ) زرورق را گویند و آن چیزی است که زنان بر روی پاشند و داخل هر هفت باشد که آن سرمه ، وسمه ، نگار، غازه ، خال ، سفیدآب و زرک است و بعضی بجای خال غالیه گفته اند که خوشبوی باشد. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). ریزه های ورق طلا. ( غیاث اللغات ). غبار زر یا زرین که بر موی افشاندندی زینت را. تنکه ها و پولکها از زر که زنان زینت را به پیشانی یا روی خود می چسبانیدند. پولک زرد طلائی که بر روی چفساندندی زنان زینت را.
- امثال :
یکی می مرد ز درد بی نوائی
یکی می گفت خانم زرک میخواهی.
( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).

زرک. [ زَ رَ ] ( اِ ) نوعی خرما در حاجی آباد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

زرک. [ زَ رَ ] ( اِ ) آژخ. ثؤلول. زلق. زگیل. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

زرک. [ زَ رَ ] ( ع مص ) بدخلق گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || در فشار و مضیقه قرار دادن. ( از دزی ج 1 ص 589 ). || جستجو کردن مطالبی اغواکننده تا کسی را پریشان سازند. ( از دزی ایضاً ).

زرک. [ زَ رَ ] ( اِخ ) ازایلات متفرقه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 90 ).

فرهنگ فارسی

زرورق، کاغذزردرنگ بشکل ورق زرساخته میشود
( اسم ) گیاهی است از رده دو لپه ییهای جدا گلربگ که تیره مخصوصی به نام زرشکیان از تیره نزدیک به تیره آلالگان است . زرشک معمولی درختچه ایست به ارتفاع ۲ تا ۳ متر که معمولا در حاشیه جنگلهای غالب نقاط اروپا و ایران میروید برگهاش دندانه دار و گلهایش زرد رنگ و مجتمع به صورت خوشه و آویخته است . میوه آن کوچک و قرمز رنگ و بیضوی به طول ۷ تا ۸ و به عرض ۳ میلیمتر میباشد . ریشه و برگ و میوه آن بمصارف دارویی میرسد برباریس انبر باریس .
از ایت متفرقه فارس

فرهنگ معین

(زَ رَ ) (اِ. ) یک قلم از هفت قلم مواد آرایشی زنانه و آن خالی بود که به وسیلة سرمه روی صورت ایجاد می کردند.

فرهنگ عمید

زرورق، کاغذ زردرنگ که به شکل ورق زر ساخته می شود و برای تزیین به کار می رود.
= زرشک

گویش مازنی

/zarek/ نوعی برنج خزری

دانشنامه آزاد فارسی

زَرَکْ
ورقۀ بسیار نازکی از طلای خالص. غالباً شفاف است و معمولاً برای طلاکوبی به کار می رود.

پیشنهاد کاربران

زرک در گویش دشتی برای سکوت بکار میرود. مانند اینکه میگویند زرک آیی یعنی آرام و قرار گرفت معمولا برای کودکان کاربرد دارد ( ساکت شد ) .
بنگرید به واژگان گویش دشتی نوشته سید کوچک هاشمی زاده

بپرس