زبان پنجابی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پَنْجابی، مهم ترین زبان از شاخه شمال غربی خانواده زبان های هندو آریایی نو که مرکز اصلی رواج آن ایالت های پنجاب هند و پاکستان است.
این زبان در ایالت های هاریانا و هیماچال پرادش هند نیز زبان غالب است. حدود نیمی از جمعیت پاکستان و یک چهارم جمعیت ساکن در دهلی نو به پنجابی تکلم می کنند.
← گویش ها
پنجابی دارای ۱۰ مصوت /i، I، e، ε، ə، a، u، U، o، ə/ است و صامت های آن این هاست: /k، kh، g، c، ch، j، ŧ، ŧh، Đ، t، th، d، p، ph، b، ņ، m، ŗ، r، ŀ، I، š، s، h، y، v/ به علاوه، در گویش تحصیل کردگان صامت های /x، f، y، z/ نیز کاربرد دارد.
← نواخت ها
اسم، صفت و ضمیر در زبان پنجابی دارای دو جنس مذکر و مؤنث، دو شمار مفرد و جمع، و ۵ حالت فاعلی (یا مستقیم)، غیرفاعلی، ندایی، ازی و دری/بایی است. صفت پیش از موصوف خود می آید و در صورتی که به صامت ختم شود، صرف نمی شود. ضمایر شخصی حالت اضافی نیز دارند. برای نمایاندن نقش های نحوی کلمات، حروف اضافه پسایند نیز وجود دارد که به حالت غیرفاعلی متصل می شوند. تنها شماری از صفات صرف پذیرند و با موصوف پس از خود از لحاظ جنس، شمار و حالت مطابقت می کنند.
نحو
...

دانشنامه عمومی

زبان پنجابی ( به الفبای گورمکهی:ਪੰਜਾਬੀ ) یک زبان هندوآریایی است که مردم پنجابی در هند، پاکستان و بیشتر سیک های پراکنده در دنیا به آن سخن می گویند. این زبان متعلق به زیرگروه هند و ایرانی از خانواده زبان های هند و اروپایی است که پیوند نزدیکی با زبان های پوتوری و رومنی دارد. پنجابی زبانی نواخت بر است که این ویژگی برای یک زبان هند و اروپایی غیرعادی است. ۶۰ درصد واژگان زبان پنجابی از زبان پارسی گرفته شده است. [ ۳]
پنجابی بسیار نزدیک به زبان هندی و در نتیجه به زبان اردو است و هر دو تاثیر فراوانی از زبان پارسی گرفته اند. زبان پنجابی با آنکه نوشتاری نیست اما مهمترین زبان پاکستان به شمار می رود. زبان نوشتاری در این کشور، اردو است. [ ۴] پنجابی را به دو زبان «پنجابی شرقی»، که به طور مختصر پنجابی نامیده می شود، و پنجابی غربی تقسیم می کنند.
در هند این زبان با الفبای ویژه ای مشتق از خط دوانگاری به نام گورمکهی ( به معنی دهان گورو یا دهان مرشد ) نوشته می شود. پنجابی زبان سیک ها نیز می باشد. [ ۴] در استان پنجاب پاکستان برای نگارش این زبان از خط شاه مکهی ( به معنی از دهان شاهان ) استفاده می شود که نسخه ای تغییر یافته از خط ایرانی نستعلیق است.
پنجابی که یکی از زبان های پرگویشور جهان به شمار می آید، زبان رسمی ایالت هندی پنجاب و از زبان های رایج چندیگر مرکز این ایالت است. پنجابی همچنین دومین زبان رسمی دهلی و هاریانا است. این زبان در نواحی مجاور از قبیل کشمیر ( معروف به دوگری ) و هیماچال پرادش نیز گویشور دارد. پنجابی به عنوان یک زبان اصلی در استان پنجاب پاکستان ( و در بسیاری از جاهای پاکستان ) صحبت می شود با این وجود، پنجابی در این استان، زبانی رسمی نیست و نخبگان زبان های اردو و انگلیسی را ترجیح می دهند.
گویشوران زبان پنجابی بیشتر در کشورهای پاکستان ( ۸۰ میلیون نفر ) ، هند ( ۳۰ میلیون نفر ) ، بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، برمه، فیلیپین و شهر دوبی زندگی می کنند.
عکس زبان پنجابیعکس زبان پنجابیعکس زبان پنجابیعکس زبان پنجابیعکس زبان پنجابی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

ین 13دن ) 3م ینة
عناصر داستان در منظومۀ چهار چمن 3السادات تیموریه، بهج2پور ملکشاهکتر احمد غنی، د1دکتر نیما رمضانی
چکیده
ی زنگ حدب ینس حی سییتین نوح ی یاندحن س ین حی ر ارر ی و رفی راهاد دن ح ی ثین حی ی ی ِ ی ر حی ح ر ست و ح تقیل
...
[مشاهده متن کامل]

ی ثین، ر ارۀ ح . حی ه لۀ ح ی ر تلف، وح ن ی ید ی ی م م ص ت چ ین چ ی، س ودة می دحع م حی حست. ح ی رقیار دن ص د یسخ ر ح ی
ی ید ی، ی و هی ی چر ح ین و س حست کر ک حی م ص ت کر می دحع ، چگا ر ع یص دحستی نح دن ب د عقی ست و ح ی
ار کر تح ی دن م ییت ر ارۀ ی ریونح ر کین گ تر حست. ح ی رقیح ر چ ین چ ی حست، سییتین دحستی و نوح ح ی حث یم ییتر نح حی ر م ص ت،
دحی ر جث و وحوکی گذحمتر حست و علّت ر کینگ یحو ۀ د و صج ر ی نح ی اهر ر راکاع، راند نس حن دحد حست. گ ی ی و گل
دحی ، یحو ۀ د ، چ ین چ ی، می دحستی ، م ص تنوح ت، ها: کلیدواژه
دحع م حی .
n. ramezani59@yahoo. com دح گی یحد حس ر ، ی ل، ح ح . وح ی ل، یت ینس گ و ی ی و حد حستید ین. 1 a. ghanipour@umz. ac. ir . ریی نح دح گی دح ین. 2 دح گی یحد حس ر ، ی ل، ح ح . وح ی ل، یت ینس ی ی و حد ر رایتدح . 3
27/33/34 ین خ ذ ش: 27/12/33 ین خ وصال :
1394 بهار ( 19درپی ) پی ، 3 شمارة م، پنج سال شناسی، سبک و ادبی نقد هایپژوهش □ 131
مقدمه ر ارۀ چ ین چ ی حث نرز و ث ل می دحع ، عینف و میع حست. دن
یاند، حری ی اهر ر ر ی ع کتب ذک و س حی م ح احل حو ح ع ی ید ر چ سی، رلقب ر یحا ی و سب ر یس ر ی اح گفت کر و رلقب حست راهاد ر
ک د حست و نس کر دن حوحی سا دن ب ستی و گ ح ر حاصا ر دحع کر حیت ین ک د یظ ر ی سب و حصل یاد اد حست. می دحع ر ت "دحع " لص
ق ی ینت می ن ت حهلل س سیل دن م حی ر وعظ ر اال اد و ح ل فا و ما ک د. د اح حو ودحً چ یند زحن ت حست. دن ح احع من حی وا ر ک ری سف ر
ی، ن یع یت و ح یت رف د ثین س ین دحند. رث ا یت، غزا یت، رقطنیت، صی ، ه ع ی ر ارۀ چ ین چ ی می دحع ، رث ا یاد نح ر م قس ک د کر حی ه لۀ
وها رنباد ی چا ِ حوست کر حی راکاعیت حغلب حست. راکاع هست کر ح ی حث نح هستر سییتر، چر ی ع ی حست. ه ح حی راکاع و رجتاح، ر ارر
گا ۀ حست. حستفید حی سییتین دحستی دن رتا ِ ع ی کر س ی حی رن ت م ل دحستی ماد گا تاح رقصاد یا نح ر د حست، ع و هذح ت ت ، سبب ر و م ا
ح کر گا ی یادِ یاح ر ح ی س ی صانت غ رستق ر یاح حاقیء ک ، ر گا ر نس و نح ک ف ک د حست.
ی ث ل رثل چ ین چ ی حر دماحن حست. حابتر نس ع یص دحستی دن ر ارر ی عاحرل ی رج ود، ازو ل دن من و ی ی ییص من دن رقی سر ی ث ، حصل
ماد. حری ینغ حی ح ی چ ر ل، دن رث ا چ ین چ ی و ح ی دماحن رجساب ر اح ع یص چا گ، م ص ت، یر ر، ی، ی ع ی ، ر س ین حی ر ارر
نو رث ا چ ین چ ی ک رتی نوح حست؛ ی ح . حی ح یاجی، یحو ۀ د و. . . نح ر ی ک د اح ک گاست، ر کل ۀ رتا حد نح کر دحنح دو یصاص ت وهاد صر و ان صر�
( . 1: 4414 ) اخوت، � رتی نوح دح ست ی نح م ل دحد حست و ی و گفتین دن ح ی حث ، میع ر ع اح دح ی کل، م ص ت
ی و ی دحستی دحیتر و ی ی فس ی ر ر اص ف صج ر هی کر ی اد نسی ک د حست. گ و ی و جل ل وح نر، ت هر
133 □ 101 - 122صص رمضانی، . . . نیمادکتر  چهارچمن رۀمنظو در داستان عناصر
پیشینۀ تحقیق ثین میع ح دن سی ۀ گست د و س گ ی قل حی میع ح گذمتر، ک ت راند
کر سییتین حست کر ی وهاد ح ی ح . حی ه لۀ ح ی ثین، رث ا چ ین چ ی اهر وح ع م ی حد ییا حست یرر دحند، هی ح ی حث دن ر ی ژو حاط و رص بتمب ر ر ر طق
و ی ک ا چ جق ق دن ین سییتین ح ی حث و نرز دحی صانت گ تر حست.
بحث و بررسی الف ( خالصۀ داستان
چگا ر ک نوی سج کر دا حی ع ق اب ز د کر می دحع دن غیی کتیب م ر و ر هی نس ، یاش و ی اد و حی رست س یاش، حی دنو ر و ن تر
ت. دن ح ی ی رل ا و نو ی کر دن چ ین چ ی وهاد دحند، یات چا ست کر هیح یم ا . د و حی ر ذنحت، سب ح ی حو نح ر یاش ر ح ی دست ر
س کر ی ح چ ست و چگا ر حست کر وهاد حو دن ح ت و حی ماق ر میع ر ید ق ر گا ی ود و حی دح و ر یدِ ۀ راهادحت حست؟ حری ماق یسخ ح ی سؤحل نح
نود و دن چ ی ی ی سؤحل ک . ماق ر چ ین چ ی ر ک ک ن ی ی دن ح ی چ ی ح ح ف حد ر و دن ره اع ی می زد گل و چ ین ر گا ر چ ین گل و ک
ی یاد نح ی ک ند و ل ها، س ح ک یل و چا س یلات ر ی، ع ق و ی ز ک ح ی دل ر ااا ک . دن ان ک ه یوح ۀ ماق، گلر
ی س ی ما ؛ عق ییص وحند ر ح ر چ ی ی ا ت و ی و وح ستگ حی حث ۀ ر ارر ر رثی ی ح نوی حی حک . ح و جث و ه ل ر گا ، ر ر
م ل دحستی ر یاد ) یری و ر ی ( ر و یر د ۀیحو، دحیت م ص گ، . د گ ر
ب ( عناصر داستانی منظومۀ چهار چمن
یا پیرنگ ( طرح 1ب. وح �سیید؛ ن دحستی دحنح ی گ حست کر چ ینچاب نح ر
ر ح سییری ی تر و ر سه حی نو حد یست کر ی نح طۀ علّ و رنلاا نوح ، ره اعر ح نح ح گ ر ص گی ر انست و ژگ سر ( . 41: 4415نیاز، ) بی � ا یاند حست
( . 444: 4411 ) فورستر، کر عبین حی چ گ ج ح و ییگ ی ک ر
1394 بهار ( 19درپی ) پی ، 3 شمارة م، پنج سال شناسی، سبک و ادبی نقد هایپژوهش □ 113
ی راهاد دن حد یت ح ح و ه ی ، رن ری صج ۀ غیی ی س ین حی دحستی
چ ی . دن ی و کینک د ی حو ر دحستی حست؛ کس کر دحستی ، الِ رجانِ نیا ت کر ری ی م ص ت حصل دحستی � ماق� ی ز میع ح ت ح ر وصف ر ارۀ چ ین چ
دحید. حست، ر مرررراق نح گفررررت ح دا ررررل رررر ح�
رریک رر ح رری ررید یرریاق کررر ررر کرر ح رری مَررک گفررت: ررری ررز ررر
گ د رر رر چ رری رر چ رری رر
هرررری ررررری ررررید دن ن ررررا رررر ح رر چ دح رر رر کررر چ سررت یرر ح؟
رررک ررر و ررریی سررر حی رررک � سررر وی رررر ح ررری ررر ث رررر
( 444: 4441 ) شاه داعی، ک ، نح ر ع اح م ص ت س گ رن ر "ماق"یع دن صج ۀ غیی ی دحستی ، م
ی یاح ت ی ح نید وهاد و و کینک د حو م ی گ دد و ح کر دن ح ی دحستی ق غیی ی ر ارۀ چ ین چ ی هلب کر دن صج ۀ چرحو س ین ن گ و رجساس حست.
ماد. سؤحا کر سیاک ح دن ح ی س ت دحستی ح هید ر ک ، ح ی حست کر گ اهر ر دن وح ع گ ِ دحستی حست. ی ح ی یاح حی ی "ی ح چ ست؟" س کر حی ماق ر
ی تاح "حستی غیی د"�نود کر د و ر ح ی س ت ر ح ت ح دن نل ق و ح ت ین ر س ر هی کر ماق، چ ی حی ( . 54: 4415نیاز، ) بی� ی ن ک یاح نح رهذوب
ک . ح
RECOMMENDED
LIT ANNUAL REPORT 2006 �€“ 2007
DOCUMENTS
�’��. ��‚��

بپرس