[ویکی فقه] زبان، آسان ترین وسیله انتقال مفاهیم ذهنی در انسان به شمار می رود لذا قصد داریم در این مجال به مقوله زبان وحی آسمانی بپردازیم.
زبان ساده ترین ابزاری است که آدمی می تواند در حیات اجتماعی، معانی متصوره خویش را مورد تبادل و تفاهم قرار دهد. مساله خطیر تفهیم و تفهم که لازمه زندگی اجتماعی است تنها از همین راه است که سهل و ساده انجام می گیرد لذا خداوند پس از نعمت آفرینش، آن را از بزرگ ترین نعمت ها یاد کرده است: «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الإنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» ، پروردگاری که گستره رحمت او موجب گردید تا قرآن را به انسان بیاموزد، بزرگ ترین نعمتی را که پس از نعمت آفرینش به او ارزانی داشت، نعمت بیان بود.شرایع الهی که برای انسان ها آمده و با آنان سخن گفته، از همین شیوه معمولی و متعارف بهره جسته است: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ؛ «و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آن که با زبان مردم خویش سخن گوید، تا (بتواند پیام الهی را) برای ًَآنان روشن سازد» از این رو زبان شریعت همان زبان مردم است و چون روی سخن با مردم است، باید با زبانی قابل فهم بر ایشان باشد.
زبان عربی
قرآن در میان قوم عرب نازل گردید و با زبان عربی رسا و آشکار بر آنان عرضه شده است: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ، ما قرآن را به زبان عربی فرستادیم تا بتوانید (خطاب به عرب) آن را درک کنید»، «إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ؛ ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم تا بتوانید (پیام) آن را دریافت دارید».علاوه، خداوند زبان قرآن را زبان عربی آشکار معرفی کرده است: «وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ» «مبین» به معنای آشکار است.«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ، روح الامین (جبرئیل) آن را بر دلت نازل کرد تا (در نافرمانی ها) از هشدار دهندگان باشی (و آن را) با زبان عربی آشکار (آورد)».«وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ، و قرآن را برای پندآموزی سهل و آسان کرده ایم، پس آیا پندگیرنده ای هست؟ »«فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ، در حقیقت (قرآن) را بر زبان تو سهل و آسان گردانیدیم، امیدکه پند گیرند»«قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ، قرآنی عربی بی هیچ پیچیدگی (رسا و روشن)، باشد که آنان راه تقوا پویند».
زبان عرف عام
لذا باید گفت: زبان وحی یا زبان قرآن همان زبان عرف عام است که مورد خطاب قرار گرفته اند که سهل و آسان و بدون پیچیدگی در بیان بر آنان عرضه شده یعنی زبان متعارف که برای همگان قابل فهم باشد، با این تفاوت که اختلاف استعدادها در عمق درک مطالب مؤثر است.البته هر یک بر وفق استعداد خود از آن بهره مند می شوند: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا ؛ از آسمان، باران (رحمت) را فرو فرستاد و بستر رودها هر یک، به اندازه گنجایش خود روان شدند». خداوند این آیه را به عنوان «مثل» آورده است باران رحمت کنایه از قرآن و شریعت، و بستر رودها کنایه از استعدادهای متفاوت انسان ها است تا هر یک بر حسب ظرفیت و اندازه پذیرایی خود، از آن بهره گیرد لذا در پایان می گوید: «کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الأمْثَالَ، این گونه است که خداوند مثل ها می آورد»، یعنی با ضرب المثل (مثل زدن) واقعیت حال را روشن می سازد، زیرا گفته اند «المثال یوضح المقال، مثال آوردن گفتار را روشن می سازد».
ظاهر و باطن
...
زبان ساده ترین ابزاری است که آدمی می تواند در حیات اجتماعی، معانی متصوره خویش را مورد تبادل و تفاهم قرار دهد. مساله خطیر تفهیم و تفهم که لازمه زندگی اجتماعی است تنها از همین راه است که سهل و ساده انجام می گیرد لذا خداوند پس از نعمت آفرینش، آن را از بزرگ ترین نعمت ها یاد کرده است: «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الإنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» ، پروردگاری که گستره رحمت او موجب گردید تا قرآن را به انسان بیاموزد، بزرگ ترین نعمتی را که پس از نعمت آفرینش به او ارزانی داشت، نعمت بیان بود.شرایع الهی که برای انسان ها آمده و با آنان سخن گفته، از همین شیوه معمولی و متعارف بهره جسته است: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ؛ «و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آن که با زبان مردم خویش سخن گوید، تا (بتواند پیام الهی را) برای ًَآنان روشن سازد» از این رو زبان شریعت همان زبان مردم است و چون روی سخن با مردم است، باید با زبانی قابل فهم بر ایشان باشد.
زبان عربی
قرآن در میان قوم عرب نازل گردید و با زبان عربی رسا و آشکار بر آنان عرضه شده است: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ، ما قرآن را به زبان عربی فرستادیم تا بتوانید (خطاب به عرب) آن را درک کنید»، «إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ؛ ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم تا بتوانید (پیام) آن را دریافت دارید».علاوه، خداوند زبان قرآن را زبان عربی آشکار معرفی کرده است: «وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ» «مبین» به معنای آشکار است.«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ، روح الامین (جبرئیل) آن را بر دلت نازل کرد تا (در نافرمانی ها) از هشدار دهندگان باشی (و آن را) با زبان عربی آشکار (آورد)».«وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ، و قرآن را برای پندآموزی سهل و آسان کرده ایم، پس آیا پندگیرنده ای هست؟ »«فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ، در حقیقت (قرآن) را بر زبان تو سهل و آسان گردانیدیم، امیدکه پند گیرند»«قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ، قرآنی عربی بی هیچ پیچیدگی (رسا و روشن)، باشد که آنان راه تقوا پویند».
زبان عرف عام
لذا باید گفت: زبان وحی یا زبان قرآن همان زبان عرف عام است که مورد خطاب قرار گرفته اند که سهل و آسان و بدون پیچیدگی در بیان بر آنان عرضه شده یعنی زبان متعارف که برای همگان قابل فهم باشد، با این تفاوت که اختلاف استعدادها در عمق درک مطالب مؤثر است.البته هر یک بر وفق استعداد خود از آن بهره مند می شوند: «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا ؛ از آسمان، باران (رحمت) را فرو فرستاد و بستر رودها هر یک، به اندازه گنجایش خود روان شدند». خداوند این آیه را به عنوان «مثل» آورده است باران رحمت کنایه از قرآن و شریعت، و بستر رودها کنایه از استعدادهای متفاوت انسان ها است تا هر یک بر حسب ظرفیت و اندازه پذیرایی خود، از آن بهره گیرد لذا در پایان می گوید: «کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الأمْثَالَ، این گونه است که خداوند مثل ها می آورد»، یعنی با ضرب المثل (مثل زدن) واقعیت حال را روشن می سازد، زیرا گفته اند «المثال یوضح المقال، مثال آوردن گفتار را روشن می سازد».
ظاهر و باطن
...
wikifeqh: زبان_وحی