زبان زرگری. [ زَ ن ِ زَ گ َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زبانی که جمعی قرار دهند که دیگری نفهمد، الحاصل کنایه از جنگ ساخته است. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). زبانی که جمعی در میان خود با هم قراری درتکلم دهند و از روی آن با هم حرف زنند تا دیگران سخن آنان را نفهمند. ( ناظم الاطباء ). زبان تکلمی مخصوصی که هر صنف از کسبه برای خود جعل میکنند که غیر از خودشان کسی نفهمد. ( فرهنگ نظام ). در این زبان پس از هر یک از حروف کلمه ، یک حرف «ز» می آورند. چنانکه : «من می آیم » را «مزنزن میزی آزایزم » گویند. زبان زرگری در میان عربی زبانان نیز بدینگونه وجود دارد. و بطور مثال این رائح انت ( کجامیروی ) را بدین گونه ادا میکنند: «ازین ز رزائزح ازنتز». اب انستاس گوید: در دروز و احساء و دمشق رواج دارد و آنرا زقزقه و لسان العصافیر می نامند. وی از یکی از نویسندگان مجله لغةالعرب آورده که زبان زرگری از 50 سال قبل در ایران رواج یافته است. رجوع به مجله لغةالعرب سال 9ص 102، 103، 298 و 299 شود : سخن سنج و قدح نوش و غزل خوان زبان فهم و زبان زرگری دان.
ملاقوقی یزدی ( از آنندراج ).
نیست حرفی جز گرفتن بر لب اهل طمع آنچه میدانند این مردم زبان زرگری است.
خان خالص ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
زبانی که جمعی قرار دهند تا دیگری نفهمد الحاصل کنایه از جنگ ساخته است
پیشنهاد کاربران
علی=عزلزی سلام=سزلزام خوبی=خزوبزی
سِیزز میزز جیزز باز کزاس
سِیزِیز مِیزِز جِیزِز بِزِیز کَزاس
ایدی شاد مو میدم اگه کسی زبان زرگری بلده بیاد اموزش بده ایدی شادم X_Z_a_i_n_a_b_X
ازشتزه خزوش دزرزی تزو بزگزو کزی بیزایزیزوم کزه بزتزو بزلزد بزدزوم به فارسی چی میشع
خزر
پاسخ به کاربر مل ملی آزاب دوزو سِزِ ت دازا رَزَ م مَزَ س جِِزِد مَزَه سازا مَزَر یَزَم شَزَه نازاز مُزُحَزَممَزَد مازامازان جوزون پَزَروازانِزِه ژازالِزِه پَزَریزیسازا ... [مشاهده متن کامل]
فَزَرنازاز فازاطِزِمِزِه مِزِهدیزی عَزَلیزی شیزیریزین فَزَرشیزید سِزِرویزین روزوهازام نَزَسریزین سَزَعیزید فیزینگیزیل مَزَموزوش کیزی یوزوت سازاریزینازا رِزِیحازانیزی مِزِلیزینازا اِزِطازاعَزَتیزی نازانیزی توضیحشو از یه سایت دیگه ببینید تو چند خط نمیشه به خوبی توضیح داد
بنیتا میشه بِزِنیزی تازا
وترا. [ ت َ ] ( اِ ) لوتر. ( برهان ) . لوتره . لهجه . شکسته ٔ زبانی . رُطینی . زبانی بود که دو کس با هم قرار داده باشند که چون با هم سخن کنند دیگری نفهمد و آن را زبان زرگری نیز گویند. ( جهانگیری ) : مردم استرآباد به دو زبان سخن گویند: یکی به لوترا [ ی ] استرآبادی و دیگری به پارسی کردانی . ( حدود العالم ) . لیف گیاهی است و در لوترا ریش را لیف گویند. ( نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ) . ... [مشاهده متن کامل]
دانی چه نام دارد کلکت به لوترا اندر زبان اهل سخن ناودان شکر. کمال اسماعیل . خرد سرّ غیبی کند فهم از او چو گوید سر کلک تو لوترا. کمال اسماعیل . هرچه با خویش و آشنا گوئی همه مرموز و لوترا گوئی . کمال اسماعیل . التراطن ؛ لوترا گفتن نه به لغت عرب . ( زوزنی ) . و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 192 شود.