دروز
لغت نامه دهخدا
- بنات الدروز ؛ شپش و رشک. ( دهار ) ( از لسان العرب ).
دروز. [ دُ ] ( اِخ ) درزیه. طایفه ای از اسماعیلیان که در کوهستانهای شام باشند منسوب به ابومحمد عبداﷲ درزی صاحب دعوت حاکم بأمراﷲ فاطمی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به درزیه و دروزیه شود.
فرهنگ فارسی
درزیه طایفه ای از اسماعیلیان که در کوهستانهای شام باشند منسوب به ابو محمد عبد الله درزی صاحب دعوت حاکم بامر الله فاطمی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید