زایده ٔ کبد

لغت نامه دهخدا

زایده کبد. [ ی ِ دَ / دِ ی ِ ک َ ب ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زائدة الکبد. پاره ای از جگر جدا متعلق بدان. اوالصواب بالراء و آن را زیادة الکبد هم گویند، ذکره الکرمانی. ( منتهی الارب ).جگرگوشه. ( دهار ). زیادة الکبد پاره ای است از جگر و آن را زیاده گویند زیرا زائد بر سطح جگر است و جمع آن زیاید است و آنرا زائد نیز گویند و جمع آن زوائد است. و در تهذیب آمده : جمع زائدة الکبد را «زواید» گیرند. و دیگری گوید: زایدة الکبد پاره کوچکی است در کنار جگر. ( تاج العروس ). رغابی. ( منتهی الارب ). پاره ٔجدای از جگر و متعلق بدان. ج ، زواید. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زائدة الکبد، زیادة، رغابی و زایدة شود.

فرهنگ فارسی

پاره ای از جگر جدا متعلق بدان اوالصواب بالرائ و آن را زیاده الکبد هم گویند

پیشنهاد کاربران

بپرس