زاوش


معنی انگلیسی:
jove, jupiter, zeus

فرهنگ اسم ها

اسم: زاوش (پسر) (یونانی، فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: zāvoš) (فارسی: زاوش) (انگلیسی: zavosh)
معنی: از خدایان یونانیان قدیم، نام ستاره ی مشتری، زاوش، مشتری، به قولی از کلمه ی یونانی زوس zeus ( خدای بزرگ ) مشتق باشد، ن، ک، راوش، به قولی از کلمه ی یونانی زوس zeus ( خدای بزرگ ) مشتق باشد + نک راوش، نام ستاره مشتری
برچسب ها: اسم، اسم با ز، اسم پسر، اسم یونانی، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

زاوش. [ وُ ] ( اِخ ) نام کوکب مشتری است. ( برهان قاطع ). نام ستاره مشتری است که لفظ دیگرش برجیس است. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ). آقای پورداود آرد: کلمه زاوش یا زواش که در همه فرهنگها ضبط است و شعرای قدیم بمعنی مشتری استعمال کرده اند بنظر میرسد که مانند کلمات درهم و دینار و الماس و دیهیم و غیره اصلاً یونانی و از زوس Zeus ( خدای بزرگ ) مشتق باشد. ( یشتها ج 1 ص 23 از حاشیه دکتر معین بر برهان قاطع ) :
فلک سادس است زاوش را
که دهنده است دانش و هش را.
سنائی.

زاوش. [ وُ ] ( اِ ) بلغت بربری ، گنجشک است. ( از دزی ص 577 ).

فرهنگ فارسی

۱ - خدای خدایان یونان باستان معادل ژوپیتر . ۲ - ( ف . ) مشتری ( سیاره ) .
یکی ازخدایان یونانیان قدیم، ستاره مشتری
به لغت بربری گنجشک است

فرهنگ عمید

۱. از خدایان یونانیان قدیم، زئوس.
۲. ‹زاووش، زواش، زوش› (نجوم ) [قدیمی] = مشتری: فلک سادس ست زاوش را / که دهنده ست دانش و هش را (سنائی۱: ۶۹۹ ).

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

زاوشزاوشزاوشزاوش
نام باستانی سیاره ی مشتری می باشد.

بپرس