ریوند (داورزن). ریْوَنْد، شهری از توابع
بخش باشتین شهرستان داورزن در
استان خراسان رضوی است. نام قدیم این شهر، «ریوَد» است این نام، در بیشتر کتاب های قدیم جغرافیایی و رجالی، از جمله «معجم البلدان»
یاقوت حموی و «الانساب» عبدالکریم ابوسعد سمعانی و «اللباب» ابن اثیر، به خاطر یکی از محدثان و شاعران برخاسته از آن، به نام شعرانی ریودی، ذکر شده است.
نام این شهر در قدیم، «ریود» یا «ریوذ» بوده است. در «معجم البلدان»، این شهر، قریه ای از توابع ولایت
بیهق در ناحیه یا
ربع نیشابور خراسان، نام برده شده که «ابومحمد شعرانی ریودی نیشابوری»، یکی از شاعران و عالمان حدیث، در گذشته به سال ۲۸۲ هجری به آنجا منسوب است. [ ۱] کتاب تاریخ بیهق، شهر ریود را جزء توابع ربع
باشتین ولایت بیهق، آورده است، در این کتاب،
نامن و
فشتنق و ساروغ و . . . از دیگر قریه های ربع
باشتین می باشند. [ ۲] حسین خان افضل الملک در سفری که در سال ۱۳۲۰ هجری قمری ( دوره
قاجاریه ) به منطقه خراسان داشته، از این
روستا ( قریه ریود ) یاد کرده و از آن عبور کرده و به روستاهای که در مسیر ریود قرار دارند همچون صدخرو، مهر، باغ، تیچر و . . . نیز اشاره نموده است. [ ۳]
این شهر در بخش باشتین قرار داشته و بر اساس
سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۱۰۳۵ نفر بوده است. [ ۴]
ریوند (دریاچه). رِیوَنْد ( به اوستایی:
رَئِوَنْت ) به معنای «دارندهٔ جلال و شکوه و فروغ»[ ۱] ؛ نام
دریاچه ای که بر پایه گفتار بندهش، در حوالی
کوه ریوند در
نیشابور خراسان، قرار دارد. [ ۲] برکه های سی سر در جنوب روستاهای
اندراب و
زرنده از توابع
دهستان بینالود بخش مرکزی شهرستان نیشابور را بر
دریاچه ریوند مطابقت داده اند. [ ۳] [ ۴]
نام این دریاچه در «اوستا» نیامده است. [ ۵] بر پایه متون پهلوی؛ کوهی به نام «سِپَندیار» یا «سپندیاد»، در کنار و مُشرِف بر این دریاچه است. [ ۶] [ ۷] نام این کوه در «زامیادیشت» از دفتر
یشت های «اوستا» به صورت «سپنتودات» آمده است. سپنتودات به معنی «آفریده خرد مقدس»[ ۸] یا «آفریده وَرجاوَند مینوی»[ ۹] است.
پورداود و اوشیدری، جای سپندیاد ( سپنتودات ) را در محیط ریوند دانسته[ ۸] [ ۱۰] و بهزادی، آن را از متفرعات و شاخه های کوه ریوند برشمرده است. [ ۱۱]
دریاچه ریوند؛ بر پایه متون پهلوی، در کنار کوه سپندیار[ ۱۲] در
کوهستان ریوند است. [ ۱۱] [ ۱۳] [ ۱۰] [ ۸] فریدون جنیدی، از این دریاچه، بر کوه ریوند و در نزدیکی آتشکده
آذر برزین مهر ( در پیرامون
برزنون نیشابور ) یاد کرده[ ۳] مانوئل بِربِریان، دربارهٔ این ناحیه، می گوید: در ۳۷ کیلومتری شمال باختری شهر نیشابور ( و ۱۱ کیلومتری شمال خاوری کان
فیروزه نیشابور، بر سر کوره راهی که از کان فیروزه و کان گچ نیشابور به جلگه ماروسک می رود ) ؛ در کوهپایه های شمالی کوه سی سر ( در جنوب روستاهای اندراب و زرنده ) ؛ چند برکه کوچک است که در میان روستاییان افسانه های بس شگفتی پیرامون آنها وجود دارد. بر پایه بررسی های جنیدی؛ آب این برکه ها، بویژه بزرگترین آن ها که سو ( Sow ) نامیده می شود، در چشم ایرانیان کهن، یکی از گرامی ترین آب های جهان بوده و از دورترین روزگاران، شناخته شده و مقدس بوده است. [ ۴] گفتنی است که جنیدی و بربریان، این ناحیه ( در نزدیکی برزنون و در دامنه کوه های سی سر ) یا
چشمه سبز ( بر فراز کوهستان بینالود؛ میان شهرستان نیشابور و
شهرستان چناران امروزین ) را به عنوان «دریاچه سوور» ( یاد شده در «بندهش»[ ۷] و «گزیده های زادسپرم» که در نزدیکی آذر برزین
مهر بوده[ ۱۴] ) در پیش نگاه و گمان داشته اند. [ ۳] [ ۴]
ریوند (ربع). رِیوَنْد ( به اوستایی: رَئِوَنْت ) به معنای «دارنده جلال و شکوه و فروغ»[ ۱] ؛ نام یکی از بخش های چهارگانه نیشابور؛ این
بخش ها که «ربع» نامیده می شده اند[ ۲] عبارتند از: ربع شامات، ربع ریوند، ربع مازل، ربع بشتفروش. [ ۳] «معدن فیروزه نیشابور» از نقاط شناخته شده ناحیه ریوند است. [ ۴] این ناحیه با جای نام های یاد شده در متون
مزدیسنایی و تاریخی همچون: شهر ریوند، دریاچه ریوند، کوه ریوند و
آتشکده آذر برزین مهر دارای ارتباط و پیوستگی جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی است. [ ۵] [ ۶] [ ۷]
ابوعبدالله حاکم، قرن چهارم هجری، از سه تن مشایخ مؤلف حدیث نگار ریوند به نام های ابراهیم بن احمد بن محمد بن عبدالله ریوندی، سهل بن احمد بن سهل ریوندی - ابوسعید مزکّی - و محمد بن احمد بن هارون ریوندی - ابوبکر شافعی نیشابوری - یاد کرده است. [ ۱۴] همچنین یاقوت حموی، در کتاب خود دربارهٔ دو تن از دانشورزان ریوند؛ أبوسعید سهیل بن أحمد بن سهل الریوندی النیسابوری ( دانشمند علوم حدیث، متوفی ۳۵۰ق ) و محمد بن الحسن بن علی بن عبدالرحمن ابن التیلویه أبوالفضائل المعینی الریوندی الفجکشی ( دانشمند لغت شناس و ادیب، متوفی ۵۳۷ق ) نوشته است. [ ۱۵] همچنین حاکم، سه تن دیگر از اهالی سرشناس ریوند را چنین یاد می کند: «در اولِ اسلام، حکّام ماوراءالنهر، سه برادر بودند: محمد و عطریف و مسیّب، هر سه از ریوند. هر یک، در آن مملکت، درم و دینار بسیار زدند و آثار آن پیداست. »[ ۱۶]
چنان که در تعلیقات تاریخ الحاکم آمده است: ربع های نیشابور، از
مرکز شهر ( مسجد جامع ) در جهت صحرا و کوه، به چهار طرف، کشیده می شده است. [ ۱۷] حدود
ربع ریوند نیز از مسجد جامع در
مرکز شهر، آغاز می شده و با گسترش در درازای سیزده فرسنگی به سوی غرب شهر نیشابور، به قریه
احمدآباد در مرز
بیهق ( در غرب نیشابور ) می رسیده. پهنای ناحیه ربع ریوند، پانزده فرسنگ و از مرز توس ( در شمال شرقی نیشابور ) تا مرز
بُست ( یا
کاشمر کنونی، در جنوب نیشابور ) بوده است. [ ۱۸]
↑ «یادداشت ها»، اوستا؛ کهن ترین سرودها و متنهای ایرانی، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، ج. ۲، تهران: مروارید، ۱۳۷۵، ص. ص۹۹۰ ↑
ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۴، ۲۸۲ ↑ شمس الدین ابی عبدالله
محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۰۰ ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۲۶ ↑ یشت ها، ج. ۲، ترجمهٔ تفسیر و تألیف ابراهیم پورداود، تهران: اساطیر، ۱۳۷۷، ص. ص۳۳۰–۳۳۱ ↑ سیدحسن مجتبوی ( ۱۳۹۱ ) ، فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور، نیشابور: دانشگاه آزاد اسلامی، ص. ص۱۱۹–۱۲۰ از پارامتر ناشناخته | نویسنده همکار= صرف نظر شد ( کمک ) ↑ جهانگیراوشیدری ( ۱۳۷۱ ) ، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، ص. ص۷۰ ↑ تألیف شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۱۶–۳۱۷ ↑
ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۴ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۴، ۲۸۲ ↑ شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفةالاقالیم، بیروت: دارصادر، ص. ص۳۵۲ ↑ دانشنامه ایران، ج. ۲، تهران:
مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶، ص. ص۵۹ از پارامتر ناشناخته | نویسنده همکار= صرف نظر شد ( کمک ) ↑ یشت ها، تفسیر و تألیف ابراهیم پورداود، ج. ۲، تهران: اساطیر، ۱۳۷۷، ص. ص۳۳۰–۳۳۱ ↑ تاریخ نیشابور، نوشته ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ۱۳۷۵، ص. ص ۱۶۳، ۱۵۵، ۱۷۴ ↑ شهاب الدین أبی عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی ( ۱۹۷۹ ) ، معجم البلدان، بیروت: دار احیاء الثراث العربی، ص. ج۳، ص۱۱۵؛ ج۴، ص۲۳۶ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۵ ↑ تاریخ نیشابور، نوشته ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ۱۳۷۵، ص. ص ۲۸۲ ↑ عبدالکریم سمعانی ( ۱۹۱۲ ) ، الانساب، لیدن: بریل، مؤسسه اوقاف گیپ، ص. رویه ۲۶۶a - ۲۶۵b از پارامتر ناشناخته | نویسنده همکار= صرف نظر شد ( کمک )
ریوند (کوه). رِیوَنْد ( به اوستایی: رَئِوَنْت ) به معنای «دارندهٔ جلال و شکوه و فروغ»[ ۱] ؛ نامِ قدیم
کوهستان بینالود در جبههٔ شمالی نیشابور[ ۲] یا شاخه ای از متفرعات آن[ ۳] [ ۴] ؛ کهن ترین متنی که از این کوه نام برد، دفترِ یشت های کتاب «اوستا» ست و در بخش «زامیادیشت»، از این کوه به نام «رئونت» و در «بندهش» به نام «ریوند» یاد شده است. [ ۵] رشته کوه بینالود به طول ۱۲۵ کیلومتر، با جهت شمال غربی به جنوب شرقی، در حوزه شمالی دشت نیشابور قرار گرفته و حائل طبیعی بین شهرستان های نیشابور و
مشهد است. [ ۶] جای هایی همچون آتشکده آذر برزین مهر،
دریاچه ریوند و
دریاچه سوور که در
نسک های کیش مزدیسنا از آنها یاد شده؛ در بررسی ها و گزارش هایی که توسط ایران شناسان فراهم گردیده، در این کوهستان و متفرعات آن، جانمایی گردیده اند.
اوستا کهن ترین نوشتار ایرانیان و کتاب کیش زرتشت است. [ ۷] نام کوه ریوند، در بند ششم «زامیادیشت» از دفتر «یشت ها» ی
اوستا ) در میان کوه هایی که پس از کوه هرئیتی ( یا
البرز ) از زمین برخاستند - و پروردگار، آنان را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران نمود - آمده است. بر اساس گفتار متن
پهلوی «بندهش»؛ در بالای ریوند، آذر برزین
مهر قرار دارد. [ ۸] همچنین نام کوه ریوند، در بند نهم ( روز نهم= آذر روزِ ) دو «سیروزه» کوچک و بزرگ، و در بند ششم «آتش بهرام نیایش» از «پنج نیایش» دفتر «خرده اوستا» ( یکی از بخش های اوستا ) آمده و از آن در کنار چند آذر و ایزد دیگر یاد شده و بر آنان، ستایش و نیایش و خوشنودی و آفرین خوانده است: «ای آذر اهوره مزدا! کوه ریوند مزداآفریده، فرّکیانی مزداآفریده، آذر اهوره مزدا، ای آذر اَشَوَن ارتشتاران! ای ایزد نریوسنگ، آذر نافه شهریاری! شما را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین». [ ۹] [ ۱۰] گمانی نیست که یادکرد نام ریوند در نیایش ها و دعاهای «خرده اوستا»، به این خاطر است که آتشکده آذر برزین مهر در آنجا بوده. [ ۱۱]
در «بندهش»، از متون پهلوی کیش زرتشت؛ همچون اوستا نام ریوند در میان کوه هایی آمده است که در آغاز آفرینش، از البرز فراز رُستند. بنا بر گفته بندهش، تعداد این کوه ها ۲۲۴۴ بوده است. [ ۱۲] ؛ بندهشُ این کوه ها را با عبارت «کوه های نیکوفره ناگذرا»، توصیف نموده. بندهش، جای گاه کوه ریوند را در خراسان نشان می دهد و درباره اش چنین می گوید: او را ریوندی این است که «رایومند» ( شکوهنده ) است. در دنباله، سخن از کوهی بنام «زیبد» به میان می آید که در نه فرسنگی غرب کوه ریوند ( یا «پشته گشتاسبان» ) قرار دارد. [ ۱۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف