ز رکن آباد ما صد لوحش اﷲ
که عمر خضر می بخشد زلالش.
حافظ.
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلی را.
حافظ.
رجوع به تاریخ مغول ص 540 و شیرازنامه ص 5 و 6 و 23 و 14 و سفرنامه ابن بطوطه چ مصر ج 1 ص 127 و 136 و فارسنامه ناصری ج 2 ص 21، 20 و نزهة القلوب ج 3 ص 115 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.رکن آباد. [ رُ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان حومه بخش میناب شهرستان بندرعباس. سکنه آن 200 تن است. آب آن از رودخانه. محصول عمده آنجا خرما و مرکبات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
رکن آباد. [ رُ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان علا بخش مرکزی شهرستان سمنان. سکنه آن 700 تن است. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و پنبه و پیاز. صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی است.راه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
رکن آباد. [ رُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میبد بخش اردکان شهرستان یزد. سکنه ٔآن 1024 تن است. آب آن از قنات است. محصول عمده آنجا غلات و پنبه. صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی. راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
رکن آباد. [ رُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان. سکنه آن 126 تن است. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و برنج و پنبه.راه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
رکن آباد. [ رُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان برج اکرم بخش فهرج شهرستان بم. سکنه آن 238 تن است. آب آن از قنات است. محصول عمده آنجا خرما و حنا.راه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
بیشتر بخوانید ...