رومن یاکوبسن ( زاده ۱۱ اکتبر ۱۸۹۶ – درگذشته ۱۸ ژوئیه ۱۹۸۲ ) زبان شناس روسی و نظریه پرداز ادبی بود. او یکی از بنیان گذاران مکتب زبان شناسی پراگ است.
او ابتدا در روسیه فعالیت می کرد. پس از انقلاب روسیه به پراگ رفت و در مکتب زبان شناسی پراگ به فعالیت های خود ادامه داد. با شروع جنگ جهانی دوم، ابتدا به کپنهاگ و سپس به آمریکا رفت و به تدریس در دانشگاه هاروارد و مؤسسه فناوری ماساچوست پرداخت. او در سال ۱۹۸۲ در آمریکا درگذشت. [ ۱]
او در پژوهش های زبان شناختی خود، کاملاً چندبعدی عمل می کرد و جنبه های مختلف مطالعه زبان را مد نظر قرار می داد. [ ۲]
او مقالاتی راجع به زبان آموزی کودک، ترتیب یادگیری مفاهیم زبانی و مراحل فراگیری همخوان ها و واکه ها و زبان پریشی دارد و بنابراین یکی از پیشگامان علم روان شناسی زبان به حساب می آید. او با استفاده از مفهوم نشان داری توانست آن دسته از مقوله های زبانی را که کودکان در مراحل اولیه یادگیری می آموزند و در صورت وقوع زبان پریشی، دیرتر از دست می روند، مشخص کند. او این مقوله ها را بی نشان و سایر مقوله های زبانی را که دیرتر آموخته می شوند و در زبان پریشی زودتر از دست می روند، نشان دار می داند. [ ۳]
پژوهش های او در آواشناسی و واج شناسی عبارتند از:[ ۳]
• مشخصه های دو ارزشی در مقابل مشخصه های غیر دو ارزشی
• «اصل یک دهان» که بر اساس آن می توان همخوان ها و واکه ها را بر اساس مشخصه های یکسان توصیف کرد.
• به خدمت گرفتن مشخصه های آوایی صوتی ( آکوستیکی ) در توصیف واج ها و تبیین های واجی: یاکوبسن نشان داد که گاهی استناد به مشخصه های آکوستیکی در توصیف های آوایی و واجی اجتناب ناپذیر است و آواشناسی تولیدی به تنهایی نمی تواند توجیه کننده قواعد آوایی و واجی باشد.
• مشخصه های آوایی همگانی/جهانی شامل ۱۲ مشخصه ممیز: بیشتر این مشخصه ها در رویکردهای معاصر به مطالعه واج شناسی از قبیل واج شناسی زایشی، واج شناسی خودواحد و نظریه بهینگی همچنان مورد استفاده قرار می گیرند.
او در حوزه تغییرات تاریخی زبان ها از غایت مندی تغییرات زبانی، یعنی تغییرات هدفمند و جهت دار در زبان، به جای تغییرات بی هدف و تصادفی سخن می گوید، به این معنا که تغییرات زبانی، تغییرات منفرد و بی ربط محسوب نمی شوند و همه تغییرات در راستای رسیدن به یک هدف پیش می روند. مثلاً از نظر رده شناسی مبتنی بر ساخت واژه، فارسی باستان، یک زبان پیوندی محسوب می شود، در حالی که فارسی امروز، زبانی تحلیلی است، یعنی زبانی که صورت واژه ها تغییر نمی کند و نقش های دستوری به وسیله حرف اضافه نماینده می شوند. به این اعتبار می توان گفت همه تغییرات به سمت یک هدف نهایی بوده و آن اینکه یک زبان پیوندی به یک زبان تحلیلی یا زبان گسسته تبدیل شود. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو ابتدا در روسیه فعالیت می کرد. پس از انقلاب روسیه به پراگ رفت و در مکتب زبان شناسی پراگ به فعالیت های خود ادامه داد. با شروع جنگ جهانی دوم، ابتدا به کپنهاگ و سپس به آمریکا رفت و به تدریس در دانشگاه هاروارد و مؤسسه فناوری ماساچوست پرداخت. او در سال ۱۹۸۲ در آمریکا درگذشت. [ ۱]
او در پژوهش های زبان شناختی خود، کاملاً چندبعدی عمل می کرد و جنبه های مختلف مطالعه زبان را مد نظر قرار می داد. [ ۲]
او مقالاتی راجع به زبان آموزی کودک، ترتیب یادگیری مفاهیم زبانی و مراحل فراگیری همخوان ها و واکه ها و زبان پریشی دارد و بنابراین یکی از پیشگامان علم روان شناسی زبان به حساب می آید. او با استفاده از مفهوم نشان داری توانست آن دسته از مقوله های زبانی را که کودکان در مراحل اولیه یادگیری می آموزند و در صورت وقوع زبان پریشی، دیرتر از دست می روند، مشخص کند. او این مقوله ها را بی نشان و سایر مقوله های زبانی را که دیرتر آموخته می شوند و در زبان پریشی زودتر از دست می روند، نشان دار می داند. [ ۳]
پژوهش های او در آواشناسی و واج شناسی عبارتند از:[ ۳]
• مشخصه های دو ارزشی در مقابل مشخصه های غیر دو ارزشی
• «اصل یک دهان» که بر اساس آن می توان همخوان ها و واکه ها را بر اساس مشخصه های یکسان توصیف کرد.
• به خدمت گرفتن مشخصه های آوایی صوتی ( آکوستیکی ) در توصیف واج ها و تبیین های واجی: یاکوبسن نشان داد که گاهی استناد به مشخصه های آکوستیکی در توصیف های آوایی و واجی اجتناب ناپذیر است و آواشناسی تولیدی به تنهایی نمی تواند توجیه کننده قواعد آوایی و واجی باشد.
• مشخصه های آوایی همگانی/جهانی شامل ۱۲ مشخصه ممیز: بیشتر این مشخصه ها در رویکردهای معاصر به مطالعه واج شناسی از قبیل واج شناسی زایشی، واج شناسی خودواحد و نظریه بهینگی همچنان مورد استفاده قرار می گیرند.
او در حوزه تغییرات تاریخی زبان ها از غایت مندی تغییرات زبانی، یعنی تغییرات هدفمند و جهت دار در زبان، به جای تغییرات بی هدف و تصادفی سخن می گوید، به این معنا که تغییرات زبانی، تغییرات منفرد و بی ربط محسوب نمی شوند و همه تغییرات در راستای رسیدن به یک هدف پیش می روند. مثلاً از نظر رده شناسی مبتنی بر ساخت واژه، فارسی باستان، یک زبان پیوندی محسوب می شود، در حالی که فارسی امروز، زبانی تحلیلی است، یعنی زبانی که صورت واژه ها تغییر نمی کند و نقش های دستوری به وسیله حرف اضافه نماینده می شوند. به این اعتبار می توان گفت همه تغییرات به سمت یک هدف نهایی بوده و آن اینکه یک زبان پیوندی به یک زبان تحلیلی یا زبان گسسته تبدیل شود. [ ۳]
wiki: رومن یاکوبسن