روزنامج

نامه دهخدا'>

لغت نامه دهخدا

روزنامج. [ م َ ] ( معرب ، اِ ) معرب روزنامه. ( از الجماهر بیرونی از روزنامه نگاری در ایران بقلم آقای تقی زاده ). رجوع به روزنامه شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دفتر یادداشت روزانه را روزنامَج گویند.
واژه روزنامج مرکب از دو کلمه فارسی «روز» و «نامه» است که با جایگزین کردن «ج» به جای «ه» معرب شده است، مانند بارنامج که معرب بارنامه است.
تعریف روزنامَج
روزنامج به دفتری که حساب و رخدادهای روزانه را در آن یادداشت می‏کنند، اطلاق شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس