[ویکی فقه] مرحوم اربلی در کتاب کشف الغمه خود روایتی از قول امام باقر (علیه السّلام) با این عبارت «قد حلی ابوبکر الصدیق سیفه» آورده است که در این جا صحت و سقم آن را بررسی خواهیم کرد.
و عن الامام الخامس محمد بن علی بن الحسین الباقر، عن عروة بن عبدالله قال: سالت ابا جعفر محمد بن علی (علیه السّلام) عن حلیة السیف؟ فقال: لا باس به، قد حلی ابوبکر الصدیق سیفه، قال: قلت: و تقول الصدیق؟ فوثب وثبة، و استقبل القبلة، فقال: نعم الصدیق، فمن لم یقل الصدیق فلا صدق الله له قولاً فی الدنیا و الآخرة.
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۳۶۰.
اولاً: این روایت را مرحوم اربلی از کتاب های اهل سنت نقل می کند و این روایت در هیچ یک از کتاب های شیعه یافت نمی شود، بنابراین برای ما ارزشی ندارد.ثانیاً: در خود همین روایت که در کتاب سیر اعلام النبلاء آمده، در سند روایت شخصی به نام محمد بن علی بن حبیش وجود دارد که مجهول است و در هیچ یک از کتاب های رجالی اهل سنت نامی از وی برده نشده است.ثالثاً: بر فرض صحت، این حدیث در زمان دودمان بنی امیه صادر شده است که اگر وضعیت آن زمان به خوبی درک شود، مساله حل خواهد شد.بنی امیه و بعد از آن ها بنی العباس، چنان عرصه را بر شیعیان تنگ کرده بود که حتی دستور داده بودند هر کسی اسمش علی باشد، او را از دم تیغ بگذرانند، چنانچه بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده اند که:کانت بنو امیة اذا سمعوا بمولود اسمه علی قتلوه.بنی امیه، اگر می شنیدند که فرزندی اسمش علی است، او را می کشتند.
ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۱۹.
۱. ↑ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۳۶۰.
...
و عن الامام الخامس محمد بن علی بن الحسین الباقر، عن عروة بن عبدالله قال: سالت ابا جعفر محمد بن علی (علیه السّلام) عن حلیة السیف؟ فقال: لا باس به، قد حلی ابوبکر الصدیق سیفه، قال: قلت: و تقول الصدیق؟ فوثب وثبة، و استقبل القبلة، فقال: نعم الصدیق، فمن لم یقل الصدیق فلا صدق الله له قولاً فی الدنیا و الآخرة.
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۳۶۰.
اولاً: این روایت را مرحوم اربلی از کتاب های اهل سنت نقل می کند و این روایت در هیچ یک از کتاب های شیعه یافت نمی شود، بنابراین برای ما ارزشی ندارد.ثانیاً: در خود همین روایت که در کتاب سیر اعلام النبلاء آمده، در سند روایت شخصی به نام محمد بن علی بن حبیش وجود دارد که مجهول است و در هیچ یک از کتاب های رجالی اهل سنت نامی از وی برده نشده است.ثالثاً: بر فرض صحت، این حدیث در زمان دودمان بنی امیه صادر شده است که اگر وضعیت آن زمان به خوبی درک شود، مساله حل خواهد شد.بنی امیه و بعد از آن ها بنی العباس، چنان عرصه را بر شیعیان تنگ کرده بود که حتی دستور داده بودند هر کسی اسمش علی باشد، او را از دم تیغ بگذرانند، چنانچه بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده اند که:کانت بنو امیة اذا سمعوا بمولود اسمه علی قتلوه.بنی امیه، اگر می شنیدند که فرزندی اسمش علی است، او را می کشتند.
ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۱۹.
۱. ↑ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۳۶۰.
...
wikifeqh: روایت_قد_حلی_ابوبکر_الصدیق_سیفه