[ویکی فقه] یکی از تهمت هایی که بنی امیه و در راس آن ها معاویه به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می زدند، شرکت و یا کوتاهی کردن آن حضرت در ماجرای کشته شدن عثمان است. برخی از اهل سنت نیز با استفاده از ساخته های افسانه پردازان دربار معاویه با چشمان بسته و شاید به پیروی از معاویه و برای اثبات نظر معاویه، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را جزء مقصرین در ماجرای کشته شدن عثمان قلمداد می کنند. در ادامه نیز یکی از این داستان های ساختگی مطرح می شود و مورد بررسی قرار می گیرد.
داستان سه گاو از زبان حضرت علی (رضی الله عنه):روزی حضرت علی می خواستند سخنرانی کنند خوارج شعار دادند و اجازه ندادند حضرت علی سخنرانی کند ایشان با ناراحتی از منبر پایین آمدند و سپس برای کسانی که نزدیک وی بودند فرمودند: مثال من و مثال عثمان مثل داستان آن سه گاو که در جنگل بودند است.سه گاو یکی به رنگ سفید دیگری قهوه ای و دیگری به رنگ سیاه در جنگلی زندگی می کردند بعد از مدتها شیری وارد آن جنگل شد وقتی گاوها را دید در خوردنشان طمع کرد اما دید آنها سه نفر هستند و او تنهایی قادر به آن نیست لذا تصمیم گرفت میان گاوها تفرقه بیاندازد با دو گاو سیاه و قهوه ای تماس گرفت و گفت رنگ پوست ما شبیه هم است این گاو سفید شما را بدنما نموده اجازه دهید او را بخورم.گاو سیاه و قهوه ای موافقت کردند شیر در برابر چشمان آن دو، گاو سفید را خورد. بعد از مدتی با گاو قهوه ای تماس گرفت و گفت رنگ پوست ما کاملا شبیه است اجازه بده گاو سیاه را بخورم گاو قهوه ای موافقت نمود.چند روزی گذشت تا اینکه شیر گرسنه شد بدون تعارف و هیچ مشکلی به نزد گاو قهوه ای آمد و گفت اکنون نوبت تو است می خواهم تو را بخورم. گاو قهوه ای گفت پس اجازه بده من سه بار فریاد بزنم گفت فریاد بزن. گاو قهوه ای گفت: من روزی خورده شدم که گاو سفید خورده شد... (یعنی اگر من آن روز گاوسفید را تنها نمی گذاشتم امروز نوبت به من نمی رسید)حضرت علی فرمود: روزی که عثمان کشته شد من مقداری سستی نمودم اگر سستی نمی کردم امروز اینگونه اهانت نمی شدم. قتلت یوم قتل عثمان. انما اکلت یوم اکل الابیض. فلو انی نصرته لما اکلت ثم قال علی: انما انا وهنت یوم قتل عثمان و لو انی نصرته لما هنت. قالها ثلاثا.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، ج۷، ص۲۱۶.
اولا: یکی از تهمت هایی که بنی امیه و در راس آن ها معاویة بن ابی سفیان به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می زدند، شرکت و یا کوتاهی کردن آن حضرت در ماجرای کشته شدن عثمان است.خود امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهج البلاغه به این اتهام معاویه اشاره کرده و در جواب وی در نامه ای می فرمایند:وَ لَعَمْرِی یَا مُعَاوِیَةُ لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِکَ دُونَ هَوَاکَ لَتَجِدَنِّی اَبْرَاَ النَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ لَتَعْلَمَنَّ اَنِّی کُنْتُ فِی عُزْلَةٍ عَنْهُ اِلَّا اَنْ تَتَجَنَّی فَتَجُنَّ مَا بَدَا لَکَ وَ السَّلَامُ.
امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، نامه ۶.
ثالثاً: سند روایتی که آقایان به او استدلال می کنند ضعیف است و بدون این که سند روایت را بررسی کنند، به آن تمسک کرده اند.دلیل ضعف سند روایت:این روایت را طبرانی در المعجم الکبیر با این سند نقل می کند:(۱۱۳) حدثنا علی بن عبد العزیز ثنا عارم ثنا حماد بن زید حدثنا مجالد بن سعید عن عمیر بن رودی قال خطبهم علی رضی الله تعالی عنه فقطعوا علیه خطبته فقال انما وهنت یوم قتل عثمان رضی الله تعالی عنه وضرب لهم....
طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱، ص۸۰.
...
داستان سه گاو از زبان حضرت علی (رضی الله عنه):روزی حضرت علی می خواستند سخنرانی کنند خوارج شعار دادند و اجازه ندادند حضرت علی سخنرانی کند ایشان با ناراحتی از منبر پایین آمدند و سپس برای کسانی که نزدیک وی بودند فرمودند: مثال من و مثال عثمان مثل داستان آن سه گاو که در جنگل بودند است.سه گاو یکی به رنگ سفید دیگری قهوه ای و دیگری به رنگ سیاه در جنگلی زندگی می کردند بعد از مدتها شیری وارد آن جنگل شد وقتی گاوها را دید در خوردنشان طمع کرد اما دید آنها سه نفر هستند و او تنهایی قادر به آن نیست لذا تصمیم گرفت میان گاوها تفرقه بیاندازد با دو گاو سیاه و قهوه ای تماس گرفت و گفت رنگ پوست ما شبیه هم است این گاو سفید شما را بدنما نموده اجازه دهید او را بخورم.گاو سیاه و قهوه ای موافقت کردند شیر در برابر چشمان آن دو، گاو سفید را خورد. بعد از مدتی با گاو قهوه ای تماس گرفت و گفت رنگ پوست ما کاملا شبیه است اجازه بده گاو سیاه را بخورم گاو قهوه ای موافقت نمود.چند روزی گذشت تا اینکه شیر گرسنه شد بدون تعارف و هیچ مشکلی به نزد گاو قهوه ای آمد و گفت اکنون نوبت تو است می خواهم تو را بخورم. گاو قهوه ای گفت پس اجازه بده من سه بار فریاد بزنم گفت فریاد بزن. گاو قهوه ای گفت: من روزی خورده شدم که گاو سفید خورده شد... (یعنی اگر من آن روز گاوسفید را تنها نمی گذاشتم امروز نوبت به من نمی رسید)حضرت علی فرمود: روزی که عثمان کشته شد من مقداری سستی نمودم اگر سستی نمی کردم امروز اینگونه اهانت نمی شدم. قتلت یوم قتل عثمان. انما اکلت یوم اکل الابیض. فلو انی نصرته لما اکلت ثم قال علی: انما انا وهنت یوم قتل عثمان و لو انی نصرته لما هنت. قالها ثلاثا.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، ج۷، ص۲۱۶.
اولا: یکی از تهمت هایی که بنی امیه و در راس آن ها معاویة بن ابی سفیان به امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می زدند، شرکت و یا کوتاهی کردن آن حضرت در ماجرای کشته شدن عثمان است.خود امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهج البلاغه به این اتهام معاویه اشاره کرده و در جواب وی در نامه ای می فرمایند:وَ لَعَمْرِی یَا مُعَاوِیَةُ لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِکَ دُونَ هَوَاکَ لَتَجِدَنِّی اَبْرَاَ النَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ لَتَعْلَمَنَّ اَنِّی کُنْتُ فِی عُزْلَةٍ عَنْهُ اِلَّا اَنْ تَتَجَنَّی فَتَجُنَّ مَا بَدَا لَکَ وَ السَّلَامُ.
امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، نامه ۶.
ثالثاً: سند روایتی که آقایان به او استدلال می کنند ضعیف است و بدون این که سند روایت را بررسی کنند، به آن تمسک کرده اند.دلیل ضعف سند روایت:این روایت را طبرانی در المعجم الکبیر با این سند نقل می کند:(۱۱۳) حدثنا علی بن عبد العزیز ثنا عارم ثنا حماد بن زید حدثنا مجالد بن سعید عن عمیر بن رودی قال خطبهم علی رضی الله تعالی عنه فقطعوا علیه خطبته فقال انما وهنت یوم قتل عثمان رضی الله تعالی عنه وضرب لهم....
طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱، ص۸۰.
...
wikifeqh: انما_اکلت_یوم_اکل_الابیض