روان شناسی تحلیلی
زبان و ادب'>{analytic psychology} [روان شناسی] شیوه ای از مطالعه و تفسیر روان و اختلال های آن براساس ارزش های فلسفی و نمادها و تصاویر ازلی (primordial ) و سائق خودکامرواسازی (self fulfillment ) که کارل یونگ آن را پایه گذاری کرده است
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
روان شناسی تحلیلی اصطلاحی در روانشناسی است که توسط کارل گوستاو یونگ برای متمایز ساختن نظریات و روش درمان گری خود از روان کاوی فروید و روان شناسی فردی آدلر به کار برده شد. [ ۱]
بنا بر تعریف های روان شناسانه، روان شناسی تحلیلی شیوه ای از مطالعه و تفسیر روان و اختلال های آن بر اساس ارزش های فلسفی و نمادها و تصاویر ازلی[ ۲] و سائق خودکامرواسازی[ ۳] است که کارل یونگ آن را پایه گذاری کرده است. [ ۴]
روان شناسی تحلیلی با ساختار و پویایی روان سروکار دارد. روان به خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم می شود و ناخودآگاه در خدمت ترمیم نقش خودآگاه است. هرگاه نقش خودآگاه بیش از حد یک جانبه باشد، ضد ناخودآگاه آن به طور خود مختار پدیدار می شود تا تعادل آن را حفظ کند. ناخودآگاه این کار را در درون با رؤیاها و تصاویر قدرتمند انجام می دهد. بسیاری اوقات جزء ناخودآگاه می تواند برونی شود و آشکار گردد که در این صورت فرافکنی نام می گیرد. این کار می تواند شامل پاسخ عاطفی شدید نسبت به شخص دیگر یا موقعیتی خاص باشد.
یونگ بر آن است که هم خودآگاه و هم ناخودآگاه دربردارندهٔ یک عنصر شخصی و یک عنصر جمعی است.
خودآگاهی شخصی متشکل از احساس آگاهانه و بی واسطه محرک های بیرونی و درونی و نیز اثر به جامانده از محرک های پیشین که قابل بازگشت به خودآگاه بلافصل انسان است.
خودآگاهی جمعی همان جهان بینی یا روح زمانه است که از باورها و سوگیری ها و ایستارها و اصول هر جامعه یا گروه مشخص تشکیل می شود.
ناخودآگاه شخصی دربرگیرندهٔ عناصر زیر است: تجارب شخصی فراموش شده یا سرکوب شده - آثار به جامانده از محرک های بیرونی و درونی و آمیزه ای از اندیشه ها که خواه به دلیل ضعف و ناروشنی بیش از حد یا به دلیل سرکوب شدن هرگز به خودآگاه نرسیده اند.
ناخودآگاه جمعی از غرایز و اشکال موروثی ادراک یا اندریافت تشکیل می شود که هرگز فرد به آن ها آگاهی نداشته و در طول زندگی او به دست نیامده اند، بلکه وجه مشخص گروه کامل از افراد - خانواده، ملت یا همهٔ نوع بشر - می باشد.
تعیین جهت نیروی روانی بخشی کلیدی از کار تحلیل گر روانی است. یونگ برای کمک به این تحلیل مجموعه ای از سنخ های روانی را عرضه نمود. نیروی روانی را می توان در دو منش اساسی تقسیم بندی کرد:
• برون گرا: نگرش برون گرا از بیرون برانگیخته می شود و با عوامل بیرونی و عینی هدایت می شود.
• درون گرا: نگرش درون گرا از درون برانگیخته می شود و با عوامل درونی و ذهنی هدایت می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبنا بر تعریف های روان شناسانه، روان شناسی تحلیلی شیوه ای از مطالعه و تفسیر روان و اختلال های آن بر اساس ارزش های فلسفی و نمادها و تصاویر ازلی[ ۲] و سائق خودکامرواسازی[ ۳] است که کارل یونگ آن را پایه گذاری کرده است. [ ۴]
روان شناسی تحلیلی با ساختار و پویایی روان سروکار دارد. روان به خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم می شود و ناخودآگاه در خدمت ترمیم نقش خودآگاه است. هرگاه نقش خودآگاه بیش از حد یک جانبه باشد، ضد ناخودآگاه آن به طور خود مختار پدیدار می شود تا تعادل آن را حفظ کند. ناخودآگاه این کار را در درون با رؤیاها و تصاویر قدرتمند انجام می دهد. بسیاری اوقات جزء ناخودآگاه می تواند برونی شود و آشکار گردد که در این صورت فرافکنی نام می گیرد. این کار می تواند شامل پاسخ عاطفی شدید نسبت به شخص دیگر یا موقعیتی خاص باشد.
یونگ بر آن است که هم خودآگاه و هم ناخودآگاه دربردارندهٔ یک عنصر شخصی و یک عنصر جمعی است.
خودآگاهی شخصی متشکل از احساس آگاهانه و بی واسطه محرک های بیرونی و درونی و نیز اثر به جامانده از محرک های پیشین که قابل بازگشت به خودآگاه بلافصل انسان است.
خودآگاهی جمعی همان جهان بینی یا روح زمانه است که از باورها و سوگیری ها و ایستارها و اصول هر جامعه یا گروه مشخص تشکیل می شود.
ناخودآگاه شخصی دربرگیرندهٔ عناصر زیر است: تجارب شخصی فراموش شده یا سرکوب شده - آثار به جامانده از محرک های بیرونی و درونی و آمیزه ای از اندیشه ها که خواه به دلیل ضعف و ناروشنی بیش از حد یا به دلیل سرکوب شدن هرگز به خودآگاه نرسیده اند.
ناخودآگاه جمعی از غرایز و اشکال موروثی ادراک یا اندریافت تشکیل می شود که هرگز فرد به آن ها آگاهی نداشته و در طول زندگی او به دست نیامده اند، بلکه وجه مشخص گروه کامل از افراد - خانواده، ملت یا همهٔ نوع بشر - می باشد.
تعیین جهت نیروی روانی بخشی کلیدی از کار تحلیل گر روانی است. یونگ برای کمک به این تحلیل مجموعه ای از سنخ های روانی را عرضه نمود. نیروی روانی را می توان در دو منش اساسی تقسیم بندی کرد:
• برون گرا: نگرش برون گرا از بیرون برانگیخته می شود و با عوامل بیرونی و عینی هدایت می شود.
• درون گرا: نگرش درون گرا از درون برانگیخته می شود و با عوامل درونی و ذهنی هدایت می شود.
wiki: روان شناسی تحلیلی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید