گردون بلند است رواقش به گه بزم
دریای محیط است سرایش به گه بار.
فرخی.
از این رباط دودر چون ضرورت است رحیل رواق طاق معیشت چه سربلند و چه پست.
حافظ.
- بام ناگشاده رواق ؛ کنایه از آسمان است : همیشه تا در موت و حیات نابسته ست
بر اهل عالم از این بام ناگشاده رواق.
خاقانی.
- رواق بیستون . رجوع به رواق بیستون درجای خود شود.- رواق چرخ ؛ کنایه از سقف فلک. سقف آسمان :
رواق چرخ همه پر صدای روحانی است
در آن صدا همه صیت وزیر عرش جناب.
خاقانی.
- رواق زبرجد ؛ کنایه از سقف زبرجدرنگ و نیلگون آسمان است : بر این رواق زبرجد نوشته اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند.
حافظ.
و رجوع به ترکیب رواق کبود شود.- رواق سیمگون . رجوع به رواق سیمگون در جای خود شود.
- رواق فلک ؛ رواق چرخ. رجوع به ترکیب رواق چرخ شود :
به صور نیمشبی درفکن رواق فلک
به ناوک سحری برشکن مصاف فضا.
خاقانی.
- رواق کبود ؛ کنایه از سقف نیلگون آسمان است. رواق زبرجد. رجوع به رواق زبرجد شود :چو هندوی شب زین رواق کبود
رسن بست بر فرضه هفت رود.
نظامی.
- رواق مسیح . رجوع به رواق مسیح در جای خود شود.- رواق هفت فلک ؛ سقف هفت آسمان. رجوع به ترکیبهای رواق فلک و رواق چرخ شود :
در طاق صفه تو چو بستم نطاق خدمت
جز در رواق هفت فلک منظری ندارم.
خاقانی.
- نُه رواق ؛ نُه آسمان. نُه فلک. نُه چرخ : ازپی پرواز مرغ دولت او بود و بس
دانه ها کاین نه رواق باستان افشانده اند.
خاقانی.
مزن پنج نوبت در این چار طاق که بی ششدره نیست این نه رواق.
نظامی.
|| پرده ای که از مقدم خانه از بالا تا زمین آویخته باشند. ( از اقرب الموارد ). پرده ای که درکشیده باشند از سقف. ( آنندراج ). || سرای پرده به یک عمود. ( مهذب الاسماء ) ( فرهنگ نظام ). خانه ای که بر یک ستون که در وسط آن برافرازند قائم باشد. ( از معجم متن اللغة ): بیشتر بخوانید ...