[ویکی فقه] روابط ایران و آلمان در دوره پهلوی اول. در زمان رضاشاه (دوره پهلوی اول) ایران وابسته به قدرت های خارجی بود، و برای تامین نیازهای خود مجبور بود با خارجی ها رابطه برقرار کند و از جمله آن کشورها، آلمان بود، که در دورههای متعدد این روابط به دلایلی کم و زیاد می شد.
ایران تا حدود زیادی زیر سلطه بریتانیا و شوروی بود و رقابت میان آنان ناشی از اختلافات عمیقی بود که هر یک وجود دیگری را زیر سؤال می برد. قدرت گیری رضاخان (یکی از افسران جزء قزاق (قزاق ها هسته اصلی نیروهای نظامی ایران، حافظ سلطنت قاجاریه و منافع روسیه تزاری در ایران بودند؛ اما پس از انقلاب اکتبر روسیه در اختیار دولت انگلستان قرار گرفته علیه نهضت جنگل جنگیدند.)) با التفات انگلیسی ها سبب چیرگی بر روسیه شد. روسیه نیز کوشید با صدمه بر منافع انگلستان و پشتیبانی از نیروهای ملی، ایران را به مدار خویش بکشاند. هم جواری روسیه با ایران، جذب کالاهای صادراتی ایران و رونق تجاری ولایات شمالی آن، روسیه را به یک طرف تجاری طبیعی تبدیل کرده بود. فسادی که رضاشاه از قاجاریه به ارث برد نه تنها تدوام یافت بلکه صورت رسمی و قانونی پیدا کرد. اقتصاد ملی ایران از قبیل نظام بانکی، صنعت نفت، صنعت ماهیگیری و به ویژه تولید به قدرت های خارجی وابسته بود. رضاشاه نیز ضعیف تر از آن بود که بر ضد آنان عمل کند؛ زیرا نفت اصلی ترین منبع مالی برای سامان دهی ارتش در دست بریتانیا بود و رضاشاه از انگلیسی ها بر تاج و تختش بیمناک بود.
علل روابط ایران و آلمان
نتیجه رقابت استعمارگران روس و انگلیس، گرایش رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه پس از به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان موجب اتخاذ سیاست انفعالی رضاشاه در قبال آن دو و نزدیک شدن به آلمان بود. ایجاد گرایش به آلمانی ها در میان ایرانیان توسط انگلیسی ها برای مقابله با کمونیزم در ایران، نیاز ایران به فرآورده های صنعتی آلمان و تسهیلات اقتصادی فوق العاده اش به مشتریان شرقی، نیاز آلمانی ها به مواد خام و کالاهای شرقی چون پشم و پنبه برای بازسازی اقتصادی و تجدید تسلیحات و تمایل آنان به حضور در شرق (آلمان و عثمانی در ۱۹۱۴م برای ضربه زدن به انگلیس، تصمیم به حمله به هندوستان از طریق ایران و افغانستان را داشت.) و بازارهای ایران که دروازه ورود به شرق بود.
مراحل روابط ایران و آلمان
روابط ایران و آلمان در سال ۱۲۹۷ -۱۳۰۴ش، کاهش داشت.
← دوره کاهش شدید و قطع روابط
...
ایران تا حدود زیادی زیر سلطه بریتانیا و شوروی بود و رقابت میان آنان ناشی از اختلافات عمیقی بود که هر یک وجود دیگری را زیر سؤال می برد. قدرت گیری رضاخان (یکی از افسران جزء قزاق (قزاق ها هسته اصلی نیروهای نظامی ایران، حافظ سلطنت قاجاریه و منافع روسیه تزاری در ایران بودند؛ اما پس از انقلاب اکتبر روسیه در اختیار دولت انگلستان قرار گرفته علیه نهضت جنگل جنگیدند.)) با التفات انگلیسی ها سبب چیرگی بر روسیه شد. روسیه نیز کوشید با صدمه بر منافع انگلستان و پشتیبانی از نیروهای ملی، ایران را به مدار خویش بکشاند. هم جواری روسیه با ایران، جذب کالاهای صادراتی ایران و رونق تجاری ولایات شمالی آن، روسیه را به یک طرف تجاری طبیعی تبدیل کرده بود. فسادی که رضاشاه از قاجاریه به ارث برد نه تنها تدوام یافت بلکه صورت رسمی و قانونی پیدا کرد. اقتصاد ملی ایران از قبیل نظام بانکی، صنعت نفت، صنعت ماهیگیری و به ویژه تولید به قدرت های خارجی وابسته بود. رضاشاه نیز ضعیف تر از آن بود که بر ضد آنان عمل کند؛ زیرا نفت اصلی ترین منبع مالی برای سامان دهی ارتش در دست بریتانیا بود و رضاشاه از انگلیسی ها بر تاج و تختش بیمناک بود.
علل روابط ایران و آلمان
نتیجه رقابت استعمارگران روس و انگلیس، گرایش رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه پس از به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان موجب اتخاذ سیاست انفعالی رضاشاه در قبال آن دو و نزدیک شدن به آلمان بود. ایجاد گرایش به آلمانی ها در میان ایرانیان توسط انگلیسی ها برای مقابله با کمونیزم در ایران، نیاز ایران به فرآورده های صنعتی آلمان و تسهیلات اقتصادی فوق العاده اش به مشتریان شرقی، نیاز آلمانی ها به مواد خام و کالاهای شرقی چون پشم و پنبه برای بازسازی اقتصادی و تجدید تسلیحات و تمایل آنان به حضور در شرق (آلمان و عثمانی در ۱۹۱۴م برای ضربه زدن به انگلیس، تصمیم به حمله به هندوستان از طریق ایران و افغانستان را داشت.) و بازارهای ایران که دروازه ورود به شرق بود.
مراحل روابط ایران و آلمان
روابط ایران و آلمان در سال ۱۲۹۷ -۱۳۰۴ش، کاهش داشت.
← دوره کاهش شدید و قطع روابط
...
wikifeqh: روابط_ایران_و_آلمان_در_دوره_رضاخان