روابط آلمان و اتحاد شوروی پیش از ۱۹۴۱. روابط آلمان و اتحاد شوروی از اواخر جنگ جهانی اول پدیدار گشت. عهدنامه برست - لیتوفسک منجر به پایان خصومت آلمان و روسیه شوروی در ۳ مارس ۱۹۱۸ شد. [ ۱] چند ماه بعد، سفیر آلمان در مسکو توسط حزب چپ سوسیالیست با هدف برهم زدن رابطه بین دو طرف کشته شد. بعد از این حادثه سفیر شوروی در آلمان به سبب حمایت جنبش های غیرقانونی کمونیستی از آلمان اخراج شد. روابط دو کشور در سال ۱۹۳۳ با به قدرت رسیدن آدولف هیتلر و پایه گذاری رایش سوم به پایان رسید. [ ۲]
آلمان بعد از شکست در جنگ جهانی اول، تحت فشار مفاد پیمان ورسای قرار داشت. [ ۳] جنگ داخلی روسیه، آلمان و شوروی را به طردشدگان بین المللی تبدیل کرد. همین زمان، پویایی روابط دو کشور به سبب عدم اعتماد به طرف مقابل و ترس از خروج آن از انزوای دیپلماتیک و روی آوردن به فرانسه شکل گرفت. روابط اقتصادی دو طرف در سال ۱۹۳۳، زمانی که آدولف هیتلر به قدرت رسید، کاهش یافت. با این حال، روابط اواخر دهه ۱۹۳۰ از سر گرفته شد و با پیمان مولوتوف - ریبنتروپ در سال ۱۹۳۹ با اخذ چندین قرارداد تجاری به اوج خود رسید. [ ۴]
نتیجه جنگ جهانی اول برای آلمان و روسیه شوروی فاجعه بار بود. در طول جنگ، ولادیمیر لنین هیچ وادار به به رسمیت شناختن استقلال فنلاند، استونی، لتونی، لیتوانی و لهستان شد. علاوه بر این، در برابر پیشروی نظامی آلمان، روسیه شوروی مجبور شد بر اساس پیمان برست - لیتوفسک بخش های بزرگی از قلمرو غربی روسیه را به امپراتوری آلمان واگذار کند. روز ۱۱ نوامبر سال ۱۹۱۸، آلمان پیمان آتش بس با متفقین را به امضا رساند که منجر به پایان جنگ جهانی اول در جبهه غرب شد. پس از شکست آلمان، سربازان بریتانیایی، فرانسوی و ژاپنی شروع به دخالت در جنگ داخلی روسیه کردند. [ ۵]
در ابتدا، شوروی نسبت به وقوع یک انقلاب سوسیالیستی در آلمان به عنوان بخشی از «انقلاب جهانی» امیدوار بود. بلشویک ها در جنگ شوروی و لهستان بین سال های ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ درگیر شدند. از آنجایی که لهستان یک دشمن سنتی آلمان بود و از طرفی دولت شوروی نیز بین کشورهای دیگر منزوی شده بود، شروع به ایجاد یک رابطه نزدیک تر با آلمان و اتخاذ یک نگرش بسیار نرم تر نسبت به این کشور کرد. [ ۶]
بدون امنیت راهبردی که برای آلمان پس از امضای پیمان مولوتوف - ریبنتروپ در شرق ایجاد شد و پشتیبانی اقتصادی که شوروی برای آن فراهم آورد، این کشور احتمالاً نمی توانست پس از آغاز جنگ جهانی دوم، شرایط را مدیریت کند. اگر مسکو به محاصره اقتصادی بریتانیا علیه آلمان می پیوست اقتصاد جنگی آلمان احتمالاً در مدت زمانی کوتاهی فلج می شد. در ابتدای جنگ آلمان به منابع خارجی برای تأمین ۸۰ درصد از لاستیک، ۶۵ درصد از قلع، ۷۰ درصد از مس، ۵۰ درصد از سرب و ۲۵ درصد از روی مورد نیاز خود، به عنوان مهم ترین مواد اولیه، وابسته بود. در این وضعیت آلمان حتی برای واردات این مواد از کشورهای منطقه بالتیک هم تا حدودی به پیش نیازهای سیاسی در رابطه با شوروی احتیاج داشت. بالاتر از همه پیمان با شوروی موقعیت جغرافیایی نامطلوب آلمان را خنثی کرد و به این کشور اجازه داد پس از مغلوب کردن سریع لهستان، توان نظامی خود را بر مرزهای غربی متمرکز کند. تا هنگامی که شوروی رابطه خوبی با آلمان داشت خطر جنگ دو جبهه ای فشاری بر آلمان متحمل نمی ساخت. [ ۷]

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآلمان بعد از شکست در جنگ جهانی اول، تحت فشار مفاد پیمان ورسای قرار داشت. [ ۳] جنگ داخلی روسیه، آلمان و شوروی را به طردشدگان بین المللی تبدیل کرد. همین زمان، پویایی روابط دو کشور به سبب عدم اعتماد به طرف مقابل و ترس از خروج آن از انزوای دیپلماتیک و روی آوردن به فرانسه شکل گرفت. روابط اقتصادی دو طرف در سال ۱۹۳۳، زمانی که آدولف هیتلر به قدرت رسید، کاهش یافت. با این حال، روابط اواخر دهه ۱۹۳۰ از سر گرفته شد و با پیمان مولوتوف - ریبنتروپ در سال ۱۹۳۹ با اخذ چندین قرارداد تجاری به اوج خود رسید. [ ۴]
نتیجه جنگ جهانی اول برای آلمان و روسیه شوروی فاجعه بار بود. در طول جنگ، ولادیمیر لنین هیچ وادار به به رسمیت شناختن استقلال فنلاند، استونی، لتونی، لیتوانی و لهستان شد. علاوه بر این، در برابر پیشروی نظامی آلمان، روسیه شوروی مجبور شد بر اساس پیمان برست - لیتوفسک بخش های بزرگی از قلمرو غربی روسیه را به امپراتوری آلمان واگذار کند. روز ۱۱ نوامبر سال ۱۹۱۸، آلمان پیمان آتش بس با متفقین را به امضا رساند که منجر به پایان جنگ جهانی اول در جبهه غرب شد. پس از شکست آلمان، سربازان بریتانیایی، فرانسوی و ژاپنی شروع به دخالت در جنگ داخلی روسیه کردند. [ ۵]
در ابتدا، شوروی نسبت به وقوع یک انقلاب سوسیالیستی در آلمان به عنوان بخشی از «انقلاب جهانی» امیدوار بود. بلشویک ها در جنگ شوروی و لهستان بین سال های ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ درگیر شدند. از آنجایی که لهستان یک دشمن سنتی آلمان بود و از طرفی دولت شوروی نیز بین کشورهای دیگر منزوی شده بود، شروع به ایجاد یک رابطه نزدیک تر با آلمان و اتخاذ یک نگرش بسیار نرم تر نسبت به این کشور کرد. [ ۶]
بدون امنیت راهبردی که برای آلمان پس از امضای پیمان مولوتوف - ریبنتروپ در شرق ایجاد شد و پشتیبانی اقتصادی که شوروی برای آن فراهم آورد، این کشور احتمالاً نمی توانست پس از آغاز جنگ جهانی دوم، شرایط را مدیریت کند. اگر مسکو به محاصره اقتصادی بریتانیا علیه آلمان می پیوست اقتصاد جنگی آلمان احتمالاً در مدت زمانی کوتاهی فلج می شد. در ابتدای جنگ آلمان به منابع خارجی برای تأمین ۸۰ درصد از لاستیک، ۶۵ درصد از قلع، ۷۰ درصد از مس، ۵۰ درصد از سرب و ۲۵ درصد از روی مورد نیاز خود، به عنوان مهم ترین مواد اولیه، وابسته بود. در این وضعیت آلمان حتی برای واردات این مواد از کشورهای منطقه بالتیک هم تا حدودی به پیش نیازهای سیاسی در رابطه با شوروی احتیاج داشت. بالاتر از همه پیمان با شوروی موقعیت جغرافیایی نامطلوب آلمان را خنثی کرد و به این کشور اجازه داد پس از مغلوب کردن سریع لهستان، توان نظامی خود را بر مرزهای غربی متمرکز کند. تا هنگامی که شوروی رابطه خوبی با آلمان داشت خطر جنگ دو جبهه ای فشاری بر آلمان متحمل نمی ساخت. [ ۷]

