رنان

فرهنگ اسم ها

اسم: رنان (دختر) (عربی) (تلفظ: rannān) (فارسی: رنّان) (انگلیسی: rannan)
معنی: پر سرو صدا، پرطنین، طنین انداز
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم دختر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

رنان. [ رُ ] ( اِخ ) ارنست. از علما و خاورشناسان و نویسندگان و مورخان معروف فرانسه بوده است. وی به سال 1823م. در قصبه ترگیه متولدشد و به سال 1892 م. درگذشت. در اوان شباب به فراگرفتن علوم دینی رغبتی نشان میداد اما پس از چندی از علوم دینی روی برتافت و به آموختن زبانهای شرقی پرداخت و السنه عبرانی و سریانی و عربی را بخوبی آموخت ودرباره ظهور و انتشار دین مسیح تحقیقاتی به عمل آورد و شرح زندگی عیسی را به صورت کتابی منتشر ساخت و نیز ترجمه احوال حواریون مسیح را برشته تحریر کشید. علاوه بر آنها درباره ابن رشد و فلسفه او تحقیقات دقیقی به عمل آورد و کتابی مفصل تحت عنوان ابن رشد و فلسفه او تألیف کرد. وی در این کتاب از فلسفه ابن رشد و تمام حکمای اسلام بتفصیل سخن گفته است. کتابهای دیگری نیز درباره زبانهای سامی مخصوصاً زبان عبرانی و تاریخ عبرانیان نگاشته است. و رجوع به لاروس و قاموس الاعلام ترکی شود.

رنان. [ رُ ] ( اِخ ) دهی است از دیهای اصفهان. ( از معجم البلدان ). و جماعتی از محدثان و قاریان بدانجا منسوبند. ( از لباب الانساب ). در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 چنین آمده است : قصبه ای است از دهستان ماربین بخش سده از شهرستان اصفهان واقع در 9هزارگزی خاور سده و 2هزارگزی راه شوسه اصفهان به تهران. آب و هوایی معتدل دارد و دارای 10606 تن سکنه شیعه است که به فارسی سخن می گویند. آب آن از قنات و رودخانه تأمین می شود و از محصولات عمده اش غلات ، صیفی ، تنباکو، پنبه ، حبوب و خربوزه و هندوانه قابل ذکر است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی است و زنان به کرباس بافی اشتغال دارند. راه آن ماشین رو است و دارای دبستان و سه زیارتگاه و یک دستگاه حمام قدیمی و بازارچه است.

فرهنگ فارسی

عالم فقه اللغه نویسنده و فیلسوف فرانسوی (و.ترکیه ۱۸۲۳ - ف. ۱۸۹۲ م. ) . وی پدر خود را در پنج سالگی از دست داد و تحت توجه مادر و خواهر تربیت شد. در دبیرستان کشیشی مسقط راس خود بتحصیل پرداخت و سپس بپاریس رفت و زبان عبری را آموخت و حکمت الهی کاتولیک بنظر او نامعقول آمد.سپس بعنوان استاد دروس در پانسیون کروزه مشغول شد و در آنجا بابرتوله شیمی دان دوست گردید. برتوله موجب شد که وی بیش از پیش بعلوم طبیعی توجه کند . در ۱۸۴۸ رنان بدرجه آگرگاسیون در فلسفه نایل آمد بمشاغل مختلف پرداخت از جمله بعضویت کتابخانه ملی پاریس انتخاب شد و در شمار نویسندگان (( مجله دو جهان ) ) در آمد . در ۱۸۵۲ دکترادبیات شد . در ۶۱ - ۱۸۶٠ با هیئتی از باستانشناسان در فنیقیه بکار پرداخت .در ۱۸۶۲ باستادی عبری در گلژد دفرانس منصوب گردید ولی پس از تدریس جلسه اول که در آن عیسی را(( مردی غیر قابل مقایسه ) ) معرفی کرد از استادی بر کنار شد. آنگاه سفری بمشرق کرد . بعد بعضویت آکادمی فرانسه منصوب شد و در ۱۸۸۴ مدیر کلژ دفرانس گردید . آثا او از این قراراست : آینده علم تاریخ مبادی مسیحیت رفرم عقلانی و اخلاقی تاریخ عمومی زبانهای سامی تاریخ ملت بنی اسرائیل خاطرات کودکی و نوجوانی وی سه کتاب از عهد عتیق ( تورات ) را نیز ترجمه کرده است .رنان بیشتر متوجه تاریخ است و معتقد است که علم و حکمت در ضمن تاریخ بدست میاید. در آغاز عمر دررشته علوم دینی کار میکرداما بزودی از عیسویت بریده بعلم پیوست و معتقد شد که جز بوسیله علم بسعادت نایل نخواهد شد . چیزی که موجی روگردانی وی شد اعتقاد بخوارق عادات و معجزات و کرامات بود و آن نوع داستانها که در تورات و انجیل نقل شده و تثلیت و الوهیت مسیح و امور دیگری ازین قبیل که دین سازان اساس و اصول مسیحیت قرار داده اند اما باطنا بتعلیمات اساسی دین توجه داشت و قسمت عمده آثارش مربوط بتحقیق در تاریخ دین یهود و مبانی مسیحیت است .میگوید :از باری جز اینکه وجودش را تصدیق کنیم سخنی نباید گفت .او حقیقت واصل است ودیگر چیزها ظواهر وعوارضند.همه از او برمی آیند و بدو بر میگردند.مشرب فلسفی رنان بمشرب هگل نزدیک است .
ابو نصر اسماعیل بن محمد بن احمد بن ابی الحسن الصوفی الاصفهانی منسوب به رنان اصفهان است

فرهنگستان زبان و ادب

{tRNA} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← رِنای ناقل

پیشنهاد کاربران

فیلسوف فرانسوی رنان لست
رِنان : بنگرید به واژه رِهنان در همین واژه نامه ( آبادیس )
رنان= ری نان= راه نان
renan= rah nan
رنان : پر سرو صدا، پرطنین، طنین انداز
رنان : /rannān/ رنان ( عربی ) پُرطنین، طنین انداز، پر سرو صدا.
رنانه : /rannāne/ رنانه ( عربی ) بسیار پُرطنین، بسیار طنین انداز و پر سر و صدا.

بپرس